معرفی کتاب فردا دیر است

تمام مفهوم زندگی در گروی قدرت انتخاب است! کتاب فردا دیر است به قلم انیس لودیگ، روایتگر زندگی پدر و دختری تنهاست که طی حادثه‌ای مسیر زندگی‌شان دگرگون می‌شود. این رمان پرفراز و نشیب و جذاب یکی از پرفروش‌ترین آثار داستانی فرانسوی‌زبان است.

درباره کتاب فردا دیر است:

چرا همه‌چیز این‌طور ناگهانی متحول شد؟ حالا انتخاب به عهده من نیز هست… زندگی پیشین یا کنونی؟ آرامش یا طوفان؟

کتاب فردا دیر است (on regrettera plus tard) روایتگر زندگی پدر و دختری است که به تنهایی زندگی می‌کنند، یک تنهایی خودخواسته. اریک و دختر خردسالش آنانیا، تقریبا 7 سال است که با دوره‌گردی روزگار می‌گذرانند و با یک گاری از شهری به شهر دیگر کوچ می‌کنند.

در یکی از روزهای بهار، طوفان و تگرگی هولناک آن‌ها را متوقف می‌کند و برای پناه گرفتن از حرکت باز می‌ایستند. اریک برای نجات جان خود و دختر کوچکش راهی غیر از پناه گرفتن در خانۀ یک شخص محلی نمی‌یابد؛ خانه خانم ولانتین. داستان با ورود ولانتین جذاب‌تر و پیچیده‌تر می‌شود و مرتبا فضای رمان «کمی قبل از خوشبختی» را یادآوری می‌کند.

انیس لودیگ (Agnès Ledig) طوفان را به عنوان یک عناصر جادویی و تأویل‌پذیر در داستان به کار می‌برد که مانند یک موتیف معنادار دائما در فضای داستان تکرار می‌شود. برداشت‌های گوناگون از مفهوم این پدیده داستان را برای شما دلنشین‌تر می‌سازد. طوفان را می‌توان استعاره‌ای بر وضعیت در حال گذار شخصیت‌های داستان به لحاظ روحی تلقی کرد؛ دلالتی که در بسیاری از اِلمان‌های داستان به چشم می‌خورد.

در بزرگداشت کتاب فردا دیر است:

– کتابی که شما را در عمیق‌ترین احساسات و عواطف انسانی غرق می‌کند. (مترو نیوز)

خواندن کتاب فردا دیر است به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر خواهان مطالعه داستانی هستید که شما را به ژرفای معنای زندگی ببرد و در فضای پرابهامش غرق شوید، داستان شگفت‌انگیز و خواندنی فردا دیر است را از دست ندهید. همچنین تمامی علاقمندان داستان‌ها و رمان‌های فرانسوی را به خواندن این اثر ارزشمند دعوت می‌کنیم.

با انیس لودیگ بیشتر آشنا شویم:

خالق رمان مشهور «کمی پس از خوشبختی» انیس لودینگ، سال 1972 در فرانسه متولد شد. او نویسندگی را به طور حرفه‌‎ای از زمانی آغاز کرد که پسرش به بیماری سرطان خون مبتلا گشت. در همان سال‌های نخستین و تجربه‌های اولیه داستان‌نویسی لودینگ مورد تشویق و تحسین استادانش قرار گرفت. این حمایت سبب انگیزه گرفتن انیس شد و او به توصیه اساتید داستان‌نویسش، آثار خود را به چاپ رساند و با توجه و استقبال مخاطبین در سراسر دنیا روبه‌رو شد. از میان سایر آثار لودیگ می‌توان به مواردی مانند با او برو، در میان همهمه‌ی برگ‌های رقصان و… اشاره‌ کرد.

افتخارات انیس لودیگ:

– دریافت جایزه رمان برتر از دیدگاه خوانندگان مجله زن امروز
– دریافت جایزه خانه مطبوعات فرانسه سال 2013
– حضور در لیست پرفروش‌ترین نویسندگان جهان

در بخشی از کتاب فردا دیر است می‌خوانیم:

آنانینا شب را در خانه شارلوت به صبح خواهد رساند. جمعه، زمانی که از مدرسه برگشت، با چنان اشتیاقی درخواستش را با من مطرح کرد که به هیچ عنوان توان نه گفتن به آن را در خود نمی‌دیدم. از اینکه شارلوت چنین سریع دخترم را برای شب دعوت کرده بود خیلی تعجب کرده بودم. ولی ولانتین به من اطمینان داد که خانواده آنان را می‌شناسد و خودش هم جزو بهترین شاگردان کلاس است، پس هیچ مشکلی پیش نمی‌آید. به من اطمینان داد که می‌توانم شب با خیال راحت چشمانم را بر روی هم بگذارم. گفت حتی خیلی هم خوب می‌شود اگر تجربه جدا بودن از من در شب را به دست بیاورد. تعداد شب‌هایی که من و آن از هم جدا بوده‌ایم، از تعداد انگشتان دست هم کمتر است. ولی اینجا وضعیت فرق دارد؛ بخصوص از وقتی که زندگی ما وارد مرحله جدیدی شده است.

این احساس به من دست داده است که آنانینا از من دور می‌شود، بخصوص از وقتی دعوت را قبول کرده است. اینکه پیوسته به خودم می‌گویم وقت گذراندن با دیگر کودکان مقتضای سنش است و آنان فقط می‌خواهند با هم بازی کنند، هیچ فایده‌ای ندارد. آنا دختر من است، باید شب‌ها پیش از خواب با هم مسواک بزنیم تا مطمئن شوم دندان‌هایش را خوب می‌شوید و خودم باید بالای سرش بیدار بمانم و برای او آن‌قدر قصه بگویم تا آرام آرام خوابش ببرد. این کار فقط و فقط وظیفه من است.

بر روی تخت دراز کشیده‌ام. تازه از حمام آمده‌ام و تنم هنوز کمی‌مرطوب است. در فکر آنا هستم که صدای در می‌آید. در اتاقم باز می‌شود. ولانتین است. لباس خواب بلندی بر تن دارد. آرام و بی‌صدا در را می‌بندد و به سمت تختم می‌آید. تصمیم می‌گیرم هیچ واکنشی از خودم نشان ندهم.

از پس از مرگ هلن، چنین تجربه‌ای نداشتم…





دانلود

دانلود فایل ها