کتاب شیطان و دوشیزه پریم یک رمان فلسفی است که نویسنده آن پائولو کوئیلو است که اول به زبان پرتغالی در کنار چند رمان دیگر نوشت. همیشه دو تا چیز وجود دارد که ضد هم هستند مانند خیر و شر، خوبی و بدی که این کتاب سر گرفته از همان است. که مردم به باور هایی که دارند می بازند یا به آنها شک می کنند.

معرفی کتاب شیطان و دوشیزه پریم

کتاب شیطان و دوشیزه پریم در مورد دهکده دور افتاده در ویسکوز که شیطان آن را تسخیر کرده است. این دهکده تسخیر شده برای مردم چالش برانگیز است. داستان بسیار هیجان انگیز و برای افرادی که عاشق فلسفه هستند و از کتاب ها و رمان های عمیق خوششان می آید مناسب است.

خلاصه داستان شیطان و دوشیزه پریم

کتاب شیطان و دوشیزه پریم در مورد مردی است که به روستایی می رود تا شک خود را برطرف کند. شک این مرد در مورد خوب یا بد بودن انسان ها است. او همراه خود چیز پنهانی دارد که فقط یک نفر که یکی از ساکنین آنجا است میتواند آن را ببیند. به نظر شما این چیز پنهان چیست؟

در بخشی از این کتاب می خوانیم

مهمان‌سرا هم محل فروش محصولات ارگانیک و طبیعی بود، هم سالن غذاخوری داشت و هم قهوه‌خانه‌ای که اهالی ویسکوز در آنجا دور هم جمع می‌شدند و درمورد همان مسائل روزمرهٔ همیشگی گپ می‌زدند؛ درمورد وضعیت آب‌وهوا و بی‌توجهی جوانان به روستا و معمولاً هم تکیه‌کلامشان این بود: «نُه ماه زمستان داریم و سه ماه جهنم.» یعنی آن‌ها فقط نود روز برای تمام کارهایشان فرصت داشتند: شخم‌زدن، بذرپاشی، انتظارکشیدن، برداشت و انبار محصول، پشم‌چینی گوسفندان و…

همهٔ اهالی ویسکوز از این حقیقت فرار می‌کردند که روستایشان در حال زوال است. برای آن‌ها مشکل بود که بپذیرند آخرین نسل از کشاورزان و دامدارانی هستند که از قرون پیش ساکن کوهستان شده‌اند. به‌زودی ماشین‌آلات وارد روستایشان می‌شدند و دام‌ها را با علوفه‌های خاص در جای دیگری پرورش می‌دادند، شاید هم روستا را به یک شرکت بزرگ تجاری می‌فروختند و شرکت روستایشان را به پایگاهی برای اسکی‌بازان مبدل می‌ساخت.

روستاهای دیگر ناحیه، این واقعیت را پذیرفته بودند و تنها اهالی ویسکوز بودند که در برابر این حقیقت مقاومت می‌کردند، چراکه مردمانش احساس می‌کردند مدیون نیاکان خود هستند و سنت‌هایشان به آن‌ها آموخته بود که تا واپسین لحظات مبارزه کنند.





دانلود

دانلود فایل ها