اطلاعات این کتاب :

نام کتاب: ننه سرما

انتشارات: چشمه

نویسنده: ماندانا معینی (م.مودب پور)

تعداد صفحات: 403 صفحه

ژانر رمان: عاشقانه/درام

 

 

رمان ننه سرما اثر ماندانا معینی یا همان م مودب پور یکی از رمانهای عاشقانه و بسیار پر مخاطب ایرانی است که جوانان و نوجوانان زیادی را به سمت خود جذب می نماید.

کتاب های ماندانا معینی اغلب عاشقانه هستند و او با بیان و قلم شگفت انگیزش ر جذابیت داستان ها افزوده است.

مودب پور (معینی) در رمان ننه سرما داستان زندگی دختری را روایت میکند که در آستانه ی سی و پنج سالگی ست و همچنان مجرد است. او پدرش را از دست داده است و این تنها زندگی کردن برایش مشکلات متعددی را فراهم کرده است. قبل از فوت پدرش وظیفه ی نگهداری از او را به عهده داشته است.

پدر همیشه مراقب و نگران اینده دخترش بوده است اما او همیشه اینچنین می اندیشید که با فوت پدر تمام مشکلاتش حل خواهند شد و او به ارامش خواهد رسید. اما سرنوشت شرایط دیگری را برایش به وجود اورد که پس از فوت پدر تنها احساسی را که تجربه می نمود تلخی و سختی بود…

 

قسمتی از متن کتاب ننه سرما نوشتهء ماندانا معینی:

کوچه ها، همون کوچه هان. خیابونا، همون خیابونان. درختا همون درختان. حتی کلاغایی که روشون می شیننم ،همون کلاغان! فکر می کردم بعد از مردن پدرم همه چیز تموم می شه! یا حداقل عوض می شه اما نشد! یعنی تقریبا هیچکدوم از فکرایی که قبل از مرگ پدرم می کردم درست نبود! اون موقع حداقل انگیزه ای داشتم! برای برگشتن به خونه، برای خونه موندن، برای بیدار شدن،برای غذا درست کردن،برای پذیرایی از مهمونایی که شاید فقط به احترام پدرم به خونه مون می اومدن و الان هیچکدوم نمی آن.

 

تمام اینها به کنار، یه بهانه داشتم! برای چی؟! برای تنهایی؟! برای مجرد موندن؟! شایدم اصلا نگهداری از پدرم یه معلول بود نه یه علت! حالا هر چی! حالا که دیگه رفته و تموم شده! با قُرقُر هاش! چپ چپ نگاه کردن هاش! سرزنش هاش نصیحت هاش! مهربونی هاش! دلسوزی هاش! بردباری هاش! یه مرد پیر که همیشه دلواپس بود! دلواپس من! یا به قول خودش همیشه دستش برای من از گور بیرون می مونه!

 

اما هر چی که بود، برای من مثل یه دیوار محکم و قوی بود! کسی که همیشه تکیه م بهش بود و کمتر متوجه شدم! چرا فقط اینا رو می گم؟! فقط با خصوصیاتی که مربوط به اون بود! رفت و همه چی تموم شد! با قُرقُر های من! چپ چپ نگاه کردن های من! سرزنش های من! … نمی دونم چقدر باهاش مهربون بودم! اصلا مهربون بودم؟! براش صبر و تحمل داشتم؟! براش دلسوز بودم؟!





دانلود

دانلود فایل ها