مشخصات کتاب:

نام کتاب:بی خانه تر ازباد
نویسنده:بیتا نگهبان
ژانر:عاشقانه،اجتماعی
نشر:برکه ی خورشید

خلاصه:

   ماهرخ زن جوان و ‌کم تجربه‌ای است که‌ خاطرات خوبی از رابطه ی پدر و مادرش ندارد. با ازدواجش وارد خانواده‌ای مذهبی وسنتی زندگی می‌کند،بعد از جوانمرگ شدن شوهرش مشکلاتش به عنوان یک زن بیوه! شروع می‌شود…

درباره کتاب:

ماهرخ داستان آدم هایی است که پاسوز تصمیم دیگران شدن! دیگرانی که بدون فکر کردن به اطرافیانشون کاری رو انجام میدن و بیشترین ضربه رو هم به خودشون هم به دیگران می‌زنن!
آدم هایی که اسیر جهالت شدن، جهالتی که از روی غیرت، رسم و حرف های مردم ساخته شده.
اما تسلیم نمی‌شن و به هر صورتی شده ادامه میدن!

بررسی کتاب:

نیمه‌ی اول کتاب، داستانی قوی با موضوعات اجتماعی داریم که بسیار دوست داشتنی هست، اینکه شاهد شخصیتی هستیم که  سعی می‌کنه با سرنوشت بجنگه و با تمام ترسی که داره جلوی حرف بقیه کم نمیاره و میجنگه خیلی دوست داشتنی بود، اما در نیمه‌ی دوم کتاب،عاشقانه ها شروع و  پررنگ تر می‌شه.
شخصیت پردازی و فضاسازی کتاب کاملا بهم مرتبط هستندو این یکی از ویژگی های کتاب است.
در کل ریتم داستان با پیش امدن اتفاقات پشت سرهم تند اسو اما پایان کتاب نسبت به اوایل کتاب سریع تر جمع  خواهدشد!
خانم نگهبان از اون دسته نویسنده هایی هست که قلم خوب و روانی دارند.
پس این کتاب رو با همه‌ی تکرارهایش بخاطره قلم خوب و دلنشینی که دارن پیشنهاد می‌کنیم.

برشی از کتاب:

اصلا چی شد که این طوری شد؟ کی کلنگ اول آوارگی منو زد؟ بابا؟ مامان؟ یا اون” مد آدامز” هنرپیشه لعنتی آمریکایی که مامان یک عمر در داغ همذات پنداری احمقانه اش با او، هم خودش سوخت و هم ما را سوزاند؟ چرا بعضی ها فکر می کنند می توانند قاصدک باشند؟ فقط به اندازه یک پوف نه چندان محکم بچسبند به ساقه شان و بعد آن پوف، برای خودشان، دل خودشان و آرزوهایشان رها بشوند و بروند؟ هیچ فکر نمی کنند به آن تفاله ای که می ماند؟ که آن ساقه تک و تنها، زشت و بی خاصیت چه خاکی باید به سرش بریزد؟




دانلود

دانلود فایل ها