دانلود رایگان pdf کتاب چند روایت معتبر نوشته (ترجمه) مصطفی مستور چشمه خرید کتاب

چند ,داستان, داستان , نویسنده ,کتاب های مصطفی مستور, کتاب های              	             		             		چشمه             	, دانلود pdf  										چند روایت معتبر										, دانلود رایگان  										چند روایت معتبر

اضافه به لیست علاقمندی ها

۹۰,۰۰۰ ریال

:۱۳۵۶۴
:داستان ایران
:چند روایت معتبر
:داستان های کوتاه فارسی قرن 14
مصطفی مستور
: چشمه
:رقعی
:۱۴.۱
:۲۱.۱
:نرم
:۹۳
:۹۰,۰۰۰ ریال

عبارات مهم : چند

درباره کتاب:
«چند روایت معتبر» مجموعه داستانی از مصطفی مستور کاری به مراتب سخت و سخت است و نمای صورت و سیرت داستان در هم گره نمی خورد. نگاه داستان نویس ذره ذره پیچ خوردگی داستان را جان می دهد. شاید به مراتب درک مصطفی مستور از داستان نویسی معاصر درک بدیع و تازه ای عنوان شود. ولی قبل از این هم به وسیله بعضی از داستاننویسان تجربه شده است و نمونه های مشابه آن را می شود یافت. ولی آنچه اهمیت دارد تلاش مستور در نوع روایت غیرداستانی و تربیت زبان است که انگیزه ای می شود تا مخاطب از لذت تکرار در خواندن به نویسنده ی «چند روایت معتبر» دست مریزاد بگوید. شخصیت دادن به اشیا و استفاده ابزاری از آن در حرکت داستان، نمودی از بازیافت زبان است.
مصطفی مستور از مصالح بی جان، انرژی ساطع می کند. گویی از اصطکاک داستانی شعله ای برمی افزود. پرسه در سیر داستانی «چند روایت معتبر» گاه لذت خواندن را چند برابر می کند. لذتی که در مطالعه ی قریب به اتفاق داستان های معاصر وجود دارد. هر چند به نظر می رسد نیروی نویسنده گاهی هرز می رود؛ مثل ناخدایی که کشتی گمشده ای را در اقیانوس می راند و با شتاب تلاش می کند قوای افراد را سامان دهی کند. ولی هر چه که وقت پیش می رود حس می کند نیرو از دست می دهد و گیج و حیرت زده به آن سو و این سو چشم می گرداند. ولی افسوس که قوایش تحلیل می رود و در ذهن مخاطب سامان پیدا نمی کند.

بخشی از داستان
گفتی دوستت دارم و رفتی. من حیرت کردم. از دور سایه هایی غریب می آمد از جنس دل تنگی و اندوه و غربت و تنهایی و شاید عشق. با خود گفتم هرگز دوستت نخواهم داشت. گفتم علاقه را نمی خواهم. ترسیدم و گریختم. رفتم تا آخر هرچه که بود و گم شدم، و این ها پیش از قصه ی لبخندِ تو بود. جای خلوتی بود. وسطِ نیستی. گفتی: «هستم.» نگریستم، ولی چیزی نبود. گفتم: «نیستی» باز گفتی: «هستم.» بر خود لرزیدم و در دل گفتم نه، نیستی.

واژه های کلیدی: چند | داستان | داستان | نویسنده | کتاب های مصطفی مستور | کتاب های چشمه | دانلود pdf چند روایت معتبر | دانلود رایگان چند روایت معتبر