یکی از بازه های زمانی مهم عمر انسان سن ۲۰ تا ۳۰ سالگی است،انسان دراوج جوانی قرار دارد و صدالبته نیاز به کسب تجربه!انسان دراین دوره باید بتواند مسیر زندگی خودش را پیدا کند و برای هدف هایی که برای خود معین کرده تلاش کند.ضمن اینکه در این راه چه خوب است از افراد با صلاحیت مشورت گرفته تا بتوان مسیر درست زندگی را انتخاب کرد”کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم“اثر “تینا سیلیگ“از آن دسته کتاب هایی است که باید قبل از سن ۲۰ سالگی بخوانید.

تینا سیلیگ این کتاب را بر اساس داستان هایی از موفقیت ها وشکست ها نوشته است،او که خود استاد دانشگاه نیز هست تجاربی را که دراین راه به دست آورده و قبل از ان که  پژوهشگر نیز بوده است  به اضافه تجاربی که از سایر کارآفرینان و مربیان شنیده است ،تمام این هارا در قالب داستان دراختیار مخاطبان قرارداده است.این کتاب سرشار از آموزه های مفید است.

بخشی از کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم:

وقتی موضوع فوق العاده بودن مطرح می شود،بسیاری از شکرتها می کوشند در زمینه ای خاص برتر و متمایز باشند.به طور مثال شرکت بی ام و (BMW) روی بهترین استانداردهای مهندسی تمرکز دارد.والمارت (Walmart) پایین ترین قیمتها را تضمین می کند.دیزنی لند (Disneyland) تلاش می کند شادترین نقطه ی جهان باشد.نورداستروم (Nordstrom) سخت می کوشد در سرویس دهی به مشتری بی نظیر و سرآمد باشد.اگر شما از مشتریان نورداستروم بپرسید درباره ی این شکرت چه نظری دارند،بیشتر آنان دست کم به یک تجربه در مورد خدمات باورنکردنی این شرکت اشاره می کنند.

فوق العاده بودن ممکن است به اشکال مختلف ظاهر شود.اما همه این راهکارها در یک وجه مشترک است:از قوه به فعل درآوردن منابع پنهان استعداد و خلاقیت و نیرو و انگیزش.برای این منظور ضرورت دارد فراتر از نیازها و انتظارات معمول گام بردارید و اذعان کنید که مسئول کامل اعمال و نتایج به دست آمده هستید.زندگی مثل خرید لباس نیست که بتوانید در مکانهای مختلف آن را امتحان کنید.شما در هر موقعیت تنها یکبار فرصت دارید بهترین عملکرد را بروز دهید.





دانلود

دانلود فایل ها