دانلود رایگان pdf کتاب انسان خردمند (تاریخ مختصر بشر) نوشته (ترجمه) یووال نوح هراری نیک گرگین
درباره کتاب
انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر کتابی نوشته یووال هرری است که جهت نخستین به زبان عبری در اسرائیل در سال ۲۰۱۱ و در زبان انگلیسی در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. این کتاب را نشر نو با ترجمه نیک گرگین به فارسی در سال ۱۳۹۶ منتشر کردهاست. هرری از کتاب اسلحه میکروب و فولاد (۱۹۹۷) به عنوان یکی از منابع الهام بخش خود نام میبرد که نشان داد «میشود سوالهای بزرگ پرسید، و به صورت علمی به آنها پاسخ داد».
صد هزار سال پیش، دستکم شش گونۀ انسانی بر روی زمین زندگی میکردند. امروز تنها یکی بهجا مانده است:
ما، انسانهای خردمند
چهطور گونۀ ما در نبرد جهت سلطه بر دیگران پیروز شد؟ چرا نیاکانِ شکارگر ـ خوراکجوی ما اقدام به ساختن شهرها و برپایی پادشاهیها کردند؟ چگونه به خدایان و ملتها و حقوق بشر ایمان آوردیم، به پول و کتابها و قوانین اعتماد کردیم، و خود را بردۀ بوروکراسی و مصرفگرایی و حرص و آز جهت خوشبختی ساختیم؟ دنیای ما در هزارۀ آینده چه شکلی به خود خواهد گرفت؟
[zarinpalpaiddownloads id=”34″] — دانلود PDF کامل کتاب انسان خردمند
————————————————————————————————————————————
[zarinpalpaiddownloads id=”35″] — دانلود کتاب صوتی انسان خردمند به صورت کامل
انسان خردمند بهگونهای جسورانه، همهجانبه و بحثانگیز هر آنچه را تا کنون گمان میکردیم در مورد انسان میدانیم به چالش میکشد: افکارمان، رفتارمان، اعمالمان، اقتدارمان… و آیندهمان را. از همگیمان با هر ایمان و اعتقادی میخواهم که روایتهای زیربنایی دنیا را زیر سؤال ببریم، پیشرفتهای گذشته را با دلمشغولیهای کنونی مرتبط کنیم و از نتیجه های جدلانگیز آن نهراسیم.
دکتر یووال نوح حراری از دانشگاه آکسفورد دکترای تاریخ دارد و در دانشگاه بیتالمقدس تاریخ دنیا تدریس میکند. عنوان مهم این پژوهش او سؤالات صریحی است همچون:
رابطۀ تاریخ و زیستشناسی چیست؟ آیا عدالتی در تاریخ یافت میشود؟ آیا در مسیر تاریخ مردمان سعادتمندتر شدهاند؟
۶۵۰۰۰ نفر در دورۀ اینترنتی تدریس تاریخ مختصر بشر او ثبتنام کردهاند.
کتاب انسان خردمند سال 2014 به انگلیسی ترجمه شد و در مدت کوتاهی به سی زبان دیگر ترجمه و منتشر شد. این اثر مدتها در فهرست کتابهای پرفروش قار داشت. چهرههای مطرح جهانی مانند باراک اوباما و بیل گیتس دیگران را خواندن این کتاب توصیه کردند.
در مقدمه این اثر نوشته شده است است:« محققین بسیاری راجع به تاریخ کهن بشر مطلب نوشتهاند و هنوز هم تحقیقات درخصوص کشف حقایق زندگی بشر کهن ادامه دارد. ولی دقیقا چه چیزی این اثر را از آثار مشابه متمایز میکند؟ شاید بتوان ادعا کرد که تمامی تلاشهایی که تاکنون جهت توصیف تاریخ کهن بشر صورت گرفته، عمیقاً ملهم از اعتقادات و باورهای محققین بوده هست، و در این میان نهایت امانتداری نسبت به مقام و جایگاه محوری و والای بشر در هستی صورت گرفته هست. تاریخ را انسان گرایان نوشتهاند و انسانگرایان معتقدند که «انسان خردمند، ذاتی یگانه و مقدس دارد، که اساساً متفاوت از ذات دیگر موجودات و پدیدههاست ـ بعد خیر اعلا همان خیر بشر است». خورشید بر زمین میتابد تا به انسان گرما بخشد، جانداران و محیط زیست سبز از این رو خلق شدهاند تا مورد استفاد انسان قرار گیرند.
رسالت انسان خردمند خلق تساریخی است مبتنی بر استفاده از هرچیزی که در حیطه توجهش قرار میگیرد و از میان برداشتن هر مانعی که سد راهش میشود. از میان حداقل شش گونه آشنا شده است انسانی دیگر، تنها گونه ما، انسان خردمند، بهجای مانده است و گونههای دیگر در طی قتلعامهای خونین به وسیله اینگونه فاتح به کلی نابود شدند. مهمترین عامل محرکه تاریخ انسان خردمند انگیزه تسلط است و شاخص عینی تحول تاریخی همانا تحول تکنیک و ابزارِ مادی چیرگی هست. استثمار نمودار عینی پیشرفت میشود: استثمار طبیعت، استثمار تمامی جانداران و همچنین استثمار انسان به وسیله انسان. تاریخ اجتماعی بشر همواره تاریخ امپراتوریها و جنگها و فتوحات و شکستها بوده هست. تاریخ پیشرفتهای مادی و سعادت و بهروزی انسان خردمند قویاً با تاریخ انقراض نسلهای گونههای دیگر انسانی، انقراض گسترده گونههای جانوران، دگرگونی نظم محیط زیست و برهم ریختگی تعادل اکوسیستم بوده است.»
در بخشی دیگر از این مقدمه آمده است: «بشر در طی خلق تاریخ، نه تنها خود، بلکه محیط زیست درونی خود و محیط زیست دیگر جانداران و همچنین محیط زیست بیرونی را دگرگون کرده هست. ولی نشانه و معنای ایجاد این تغییرات چه بوده است و انسان خردمند به کجا میرود؟ کسی نمیداند. حیوانات در طی میلیونها و میلیاردها سال به زندگی و تکامل خود ادامه دادند تا زندگی کنند و به نیازها و غرائز خود پاسخ دهند. ولی انسان خردمند با اعمال کنترل بر حیات آنها درصدد برآمد تا محیط زیست آنها را دگرگون سازد تا آنها به جای پاسخگویی به نیازهای خودشان، جوابگوی نیازهای انسانها باشند.
اهلی کردن حیوانات از طریق «قوانین طراحی هوشمند» بهمعنای دستکاری در غرائز طبیعی حیوانات و تبدیلشان به چیزی دیگر بوده هست. 100 هزار سال پیش انسان خردمند بهعنوان موجودی ناچیز در میان سایر جانداران در حیطه محیط زیست خود میزیست و تأثیرش بر روی محیط زیست اطراف خود بیش از جانداران دیگر نبود. ولی در درجه اول پارهای از تحولات زیستی، مانند تغییرات بدنی جهت تطابق با محیطزیست، مثل توانایی راه رفتن روی دوپا، و تغییرات تطبیقی دیگر، مثل کشف آتش، ساختن ابزارهای سنگی، توانایی در هماهنگی و همکاری گروهی، او را قادر ساخت تا با چنان سرعتی به رأس هرم جانداران افزایش کند که اکوسیستم وقت نیافت خود را با او تطبیق دهد. ضرورت تطبیق سریع با محیط زیست، احساس ترس، حس غلبهجویی بر محیطزیست و سایر موجودات، او را بسیار بیرحم و تهاجمی و خطرناک نمود.»
نیک گرگی – نویسنده کتاب – در این اثر توضیح میدهد که «تحول تاریخی انسان خردمند از سه مرحله مهم عبور کرد که نخستین آن «انقلاب شناختی» در حدود 70هزار سال قبل شروع شد. این مرحله نقشی حیاتی در چرخش صعودی انسان خردمند داشت. جهشی ژنتیک او را قادر به فکر کردن به اشکالی غیرمترقبه نمود و موجب شد تا بتواند ارتباطات فی مابین را به زبانی کاملاً متفاوت شرکت دهد، بهطوری که نه تنها قادر به انتقال اطلاعات بشود، بلکه همچنین فضاهایی تخیلی بیافریند. این توانایی او را قادر ساخت تا به آفریدن اسطورههایی بپردازد که به نوبة خود توانایی او را به همکاری انعطافپذیر میان شمار کثیری از انسانها ارتقاـء دهد. اینها زمینهای بودند تا انسان خردمند به خلق هرمهای صوری و واقعی، نظمهای خیالی و سلسلهمراتبی، ایجاد نظامهای فراگیر، خدایان خیالی و امپراتوریها بپردازد و پول را بهوجود آورد. تاریخ، صحنه مجاهدات کور، و زندگی بشر فاقد هرگونه دوراندیشی بوده هست. راهنمای مشی و حرکت انسان خردمند، تجربیات آنی و روزانه بوده هست. گذار به دوران کشاورزی گواه روشنی است که نویسنده از آن بعنوان بزرگترین فریب تاریخ یاد میکند. زندگی کشاورزی، با دستیابی به شماری از گیاه های مثل گندم و برنج و سیبزمینی و کشت آنها، مترادف بود با یک سیستم غذایی فقیر. ازدیاد محصول زیاد خوراک جمعیت جدیدی بود که بهگونهای انفجارامیز زیاد کردن مییافت.
انسان خردمند از این بعد ناچار بود تا نظم زندگی خود را با مقتضیات گندمی که میکاشت هماهنگ کند و تمام عمر خود را در کنار مزرعه خود، با خانواده پرجمعیتش سپری کند. کار شاق و یکنواخت کشاورزی با محیط زیست و اندام انسان هماهنگی نداشت و او را در کام مجموعی از آسیبهای بدنی کشانید. زندگی انسان، در مقایسه با زندگی پیشینیان خود، بیش از پیش سختتر و یکنواختتر شد. زندگی کشاورزی در طی 10هزار سال عوض کردن نکرده و تحولی جدی جریان یافت. ولی «انقلاب علمی» نقطه نهایی بر این سکون گذاشت. تسخیر مناطق بکر در آنسوی آبها و ضرورت کسب آگاهی نوین جهت دستاندازیهای جدید، مقتضیات همکاری میان سرمایه و تحقیقات را فراهم آورد. فتوحات سرزمینهای ناشناخته زمینهساز امپراتوریهای گسترده نوین شدند و منزلت علم در فراهم آوردن آگاهی جهت گسترش باز هم زیاد این امپراتوریها، و کسب ثروتهای باز هم فزونتر، به بالاترین نقطه افزایش کرد. ثروتهای افسانهای تازه پشتوانه تحقیقات علمی بیپایانی شد تا ولع سیرناشدنی دانشاندوزی را جوابگو باشد. از این بعد علم و آگاهی و امپراتوری ابعادی از یک کل یکپارچه شدند که در قالب یک نظام نوین سرمایهداری ظهور یافتند. دنیا بهسرعت به دهکده کوچکی بدل شد و مقتضیات هر نقطهای با مقتضیات سایر نقاط بر این جغرافیای یکپارچه پیوند خورد. در این برهه تنها میتوان از یک نظام جهانی فراگیر سخن گفت، جهانی که در آن پاسخهای سیاسی و اقتصادی منطقهای بیاعتبار شدهاند.
اکنون انسان در کار طرح سؤالات ناممکن و پاسخهای ناممکن به آنهاست. همزمان با فروپاشی اکوسیستم انسان خردمند قصد افزایش به مقام خدایی را دارد و نوید زندگی جاوید را میدهد. علیرغم پایبندی نویسنده به تکامل و قوانین زیستشناسی، نتیجهای که او در فصل آخر کتاب ـ فرجام انسان خردمند ـ میگیرد جالب توجه و جهت معتقدان به اینگونه نظرات تکاندهنده هست. میگوید: بهوسیله قوانین گزینش طبیعی محال است بتوان وجود آلبا ـ خرگوش سبز فلوئورسان ـ را توضیح داد. او محصول طراحی هوشمندانه است… بعد از چهارمیلیارد سال گزینش طبیعی، آلبا در طلیعة یک عصر جهانی نوین قرار میگیرد که در آن زندگی تحت فرمان طراحی هوشمندانه خواهد بود. زیستشناسان سراسر دنیا در نبردی با جنبش طراحی هوشمندانه گرفتار شدهاند، نبردی که آموزش نظریه تکاملی داروین در مدارس را زیر پرسش میبرد و مدعی است که پیچیدگی زیستی ثابت میکند که باید خالقی وجود داشته باشد که پیشاپیش در تمام این شرح زیستی تعمق کرده باشد.
خلاصه فهرست کتاب
انقلاب شناختی
موجود بیاهمیت
یک روز از زندگی آدم و حوا
انقلاب کشاورزی
ساختن اهرام
وحدت بشر
بینشهای امپراطوری
انقلاب علمی
کشف نادانی
فرجام انسان خردمند
این کتاب به به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است و همچنین برنده جایزه Wenjin چین در سال ۲۰۱۵ شد.
pdf+ دانلود رایگان کتاب انسان خردمند (تاریخ مختصر بشر)
[zarinpalpaiddownloads id=”34″] — دانلود PDF کتاب انسان خردمند
————————————————————————————————————————————
[zarinpalpaiddownloads id=”35″] — دانلود mp3 کتاب صوتی انسان خردمند به صورت کامل
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
وقتی دیدم کتاب انسان خردمند رو در اینجا معرفی کردید و این کتاب به نظر شما ارزش خوندن داره، خیلی خوشحال شدم، چون همین امروز خوندن این کتاب رو تموم کردم.
قصد داشتم بعد از اتمام این کتاب، نظرم رو در وبلاگم بنویسم ولی از این فرصت و فضایی که شما در اینجا قرار دادید، میخوام استفاده کنم و همینجا نظرم رو راجع به این کتاب بگم.
من اولین بار با دیدن یک ویدئو در TED با آقای هراری و دو کتابش آشنا شدم. حرفهایی که در اونجا میزد برای من خیلی جالب بود. بعدش معرفیهای مختلفی که از کتابهاش در چند جای دیگه خوندم، منو ترغیب کرد که هر دو کتاب رو در فهرست کتابهایی که قراره بخونم بذارم.
چون خوندن به زبان انگلیسی من کند هست، وقتی که باخبر شدم کتاب Sapiens به فارسی ترجمه شده، خوشحال شدم و کتاب رو تهیه کردم و شروع کردم به خوندن.
راستش من از نوع روایت هراری در این کتاب و شروع ماجرای انسان خردمند خیلی خوشم اومد و همین باعث شد که به طور منظم هر روز یه بخشهایی از این کتاب رو بخونم.
اگرچه قبلاً به صورت پراکنده بخشهایی از تاریخ سیر و پیشرفت بشر رو در کتابهای مختلف خونده بودم ولی در کل روندهای تاریخی که هراری مرور میکرد برای من خیلی جالب بود و تا به حال در یک کتاب، تاریخ ۷۰ هزار سالهی بشر رو به این شکل نخونده بودم.
یکی از نکات جالب توجه برای من نوع تحلیلهای آقای هراری بود. اینکه در خیلی از موارد، نظریههای مخالف و موافق رو در کنار هم قرار داده بود و اونها رو بررسی و بعد نتیجهگیری میکرد، اون هم نه به شکل قطعی، بلکه با اما و اگر.
نوع تحلیلی که دربارهی مسائلی مثل امپراتوریها یا استعمارگریها داشت هم جالب بود. اینکه امپراتوریها یا استعمارگریها علاوه بر مصیبتهای زیادی که به بار آوردن، منافع بسیاری هم برای مردم داشتن. به نظرم اومد که هراری میخواست نشون بده که وقایع تاریخی رو نباید تنها با یک نگاه خوشبینانه مطلق یا بدبیانهی مطلق (و یا حتی سادهانگارانه و سادهلوحانه) دید و تفسیر کرد، و بهتره که وقایعی که در گذشته رخ داده رو با ژرفنگری بررسی و تحلیل کرد.
البته این نوع نگاه هراری باعث شد که بارها و بارها یاد حرف گاوین اشمیت هم بیفتم. اینکه نباید به رویدادها، خارج از روندی که اتفاق افتادن، نگاه کرد و درست اینه که یه رویداد رو در بسترش و با توجه به روندهایی که تا بهحال طی کرده، ارزیابی کرد.
از طرفی همونطور که شما هم اشاره کردید، در قسمتی از کتاب که هراری دربارهی خوشبختی و معنای زندگی بحث میکنه، یاد حرفهای موافق و مخالف ریدلی، پینکر، دوباتن و گلدول دربارهی آیندهی بهتر انسان که در متمم بود افتادم. بررسی نظریات مختلف و حرفهای هراری در این زمینه نشون میداد که همونقدر که گذشتهی بشر ابهام آمیزه و نمیشه با قطعیت دربارهی اون اظهار نظر کرد، آینده هم به همین شکل هست و نمیشه با قطعیت حرف زد.
در کل من از خوندن این کتاب راضی بودم و با توضیحاتی که شما دربارهی کتاب دوم هراری یعنی Homo Deus دادید، و حرفهایی که هراری در فصل آخر دربارهی «فرجام انسان خردمند» گفته، ترغیب شدم تا خوندن این کتاب رو هم به زودی شروع کنم و ببینم هراری آینده و مسائل پیشروی انسانها رو چطوری و با چه نوع نگاهی تحلیل کرده.
من هم شخصاً از ترجمهی فارسی این کتاب راضی بودم. البته من نگاه تخصصی به معادلهای بهکار رفته در این کتاب نداشتم، چون راستش نه تخصصش رو دارم و نه سوادش رو. ولی در کل به عنوان یه فرد غیرمتخصص، به نظرم متن ترجمه شده، روان و قابل فهم بود. از طرفی خیلی از توضیحاتی که مترجم کتاب به شکل پاورقی راجع به برخی از اصطلاحات یا وقایع یا داستانهایی که در متن مورد اشاره قرار گرفته بود، برای من مفید بود.
مورد آخر هم اینکه، معادل فارسی «بشر خردورز» که شما برای Homo Sapiens در نظر گرفتید بهنظرم خیلی مناسبتره، چون هراری در فصل آخر کتاب میگه:
«متأسفانه حاکمیت انسان خردمند بر زمین تا کنون چندان حاصلی به بار نیاورده است تا به اعتبار آن برخود ببالیم.»
و این نشون میده که خردورزی، توانمندی بوده که بهنظر هراری دستاورد چندانی برای بشر نداشته و بهرغم تمامی پیشرفتها و طی شدن مسیر ۷۰ هزار ساله، هنوز بشر در یک نوع نارضایتیخاطر به سر میبره.
پینوشت: عذرخواهی میکنم از اینکه کامنت من این همه طولانی شد.
درود بر شما. استفاده بردم…
با عرض ادب و احترام.خیلی اسفاده کردم از مطالبتون.لطفا اگر نسخه تایپی pdf کتاب رو دارین برام ایمیل کنین
سلام و درود بابت معرفی این کتاب.
به نظرم خیلی عالی و مفیده.
من هوز قسمتی از کتب رو مرور کردم.
خوشم اومد. فکر میکنم و گویا و مفید باشه ….
درود به همه شما عزیزان
کتاب بسیار عالی هست حتما بخونید.
بادرود
خانمها و آقایان جهت اطلاع بیشتر و قضاوت صحیحتر اگرفرصت کردید نقد دکتر شروین وکیلی رو درمورد آقای هراری و کتابهایش مطالعه بفرمایید . بنده اصلا قضاوت نمیکنم فقط پیشنهاد دادم
سلام
نکته مهم اینه که نویسنده کتاب رو با نگاه داروینی نوشته؛ چیزی که ما در نگاه ادیانی قبولش نداریم؛ این فقط نظریه ایست که داروین ارائه داده و بدون شواهد منطقی و قابل قبول متأسفانه رایج شده و با تاسف بیشتر بعنوان مبنای فعالیتهای علمی هم قرار گرفته!
دیدگاه داروینی کاملا متفاوت هست با دیدگاه هراری در این کتاب، و اینکه این کتاب نه با دیدگاه ادیانی بلکه با خیلی دیدگاهها مغایرت داره و همه ما دیدگاه ادیانی نداریم، خیلی ها از جمله من اصلا اعتقادی به ادیان نداریم، و در وحله سوم شواهد و منابع تاریخی برای نشر این کتاب بسژار زیاد هست، خیلی بیشتر و بیشتر از اعتقادات مذهبی و دینی و این کتاب دقیقا به این موضوع توجه داره. شما حتما کتاب رو یکبار به دقت بخونید.