خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

چرا بزرگان اصولگرا ساکتند؟

نو اصول گرایان مدت‎هاست که گوی مسابقه را از بزرگانشان در عرصه اظهارنظرهای سیاسی و رسانه ‏ای ربوده‎اند.

چرا بزرگان اصولگرا ساکتند؟

چرا بزرگان اصولگرا ساکتند؟

عبارات مهم : انتخابات ریاست جمهوری

کنج عزلت یا سکوت جهت پرهیز از تشتت بیشتر؟

چرا بزرگان اصولگرا ساکتند؟

نو اصول گرایان مدت‎هاست که گوی مسابقه را از بزرگانشان در عرصه اظهارنظرهای سیاسی و رسانه ‏ای ربوده‎اند.

به گزارش خبرآنلاین، در آستانه انتخابات‎های مجالس و دولت‎های گذشته، صورت کلیدی موثر که نقش شیخوخیت و ریش سفید این جریان را بر عهده داشت، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز بود. چه آن وقت که این ردا بر تن مرحوم آیت الله مهدوی کنی بود و چه پس از آنکه آیت الله موحدی کرمانی در این جایگاه قرار گرفت. ولی هرچه این بزرگان بر طبل وحدت کوبیدند، بعضی نو اصولگرایان، راه تفرقه را پیش گرفته و بی توجهی کردند.

نو اصول گرایان مدت‎هاست که گوی مسابقه را از بزرگانشان در عرصه اظهارنظرهای سیاسی و رسانه ‏ای ربوده‎اند.

در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 بود که حجت الاسلام ناطق نوری در راس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، بر اساس مکانیزم طراحی شده است در این شورا، نامزد نهایی را علی لاریجانی معرفی کرد و بنا بر میثاق نامه‎ای که تنظیم شده است بود، دیگر نامزدها باید از عرصه کناره گیری می کردند. ولی هر یک ساز خودشان را زدند. احمدی‎نژاد که میثاق نامه را نپذیرفته بود، در صحنه ماند. ولایتی به احترام نامزدی آیت الله هاشمی رفسنجانی کنار رفت. محسن رضایی یک شب مانده به انتخابات انصراف داد. قالیباف هم تا آخر ماند و به رای این شورا وقعی ننهاد. اتفاقی که بار دیگر در سال 92 رخ داد. با این تفاوت که این بار شیخوخیت بر عهده آیت الله مهدوی کنی و مسابقه میان قالیباف و حدادعادل و ولایتی بود. علی رغم اخباری دال بر هم پیمان شدن این سه تن جهت باقی ماندن یک نفر در عرصه، حدادعادل پس از مناظره های انتخاباتی کنار کشید و علاوه بر قالیباف و ولایتی، محسن رضایی و سعید جلیلی هم در عرصه مسابقه ماندند تا همچنان از این اردوگاه دود سفید وحدت بر نخیزد.

ریش سفیدی بزرگان اصولگرا در انتخابات‎های مجالس هشتم، نهم و دهم نیز مورد بی توجهی قرار داده شد و هربار به جای یک لیست واحد، این جریان با چندینه لیست وارد عرصه رقابت‎های انتخاباتی شد. نتیجه این بی توجهی‎ها این بود که حجت الاسلام ناطق نوری، نه تنها از حضور در مجامع آنان سرباز زده که عطای سیاست را هم به لقایش بخشید و به جز معدود مواردی، در تمام این سال‎ها سکوت اختیار کرد. سکته قلبی آیت‎الله مهدوی کنی هم به گفته حجت الاسلام حسین ابراهیمی بی ارتباط با رنجش او از اصولگرایان نبود که نصایحش در انتخابات 92 را نادیده گرفتند.

شاید از همین روست که این روزها آیت الله موحدی کرمانی دیگر نقش خلف خود را در این جریان نپذیرفته و صرفا در حد یک صحبت در مجمع جمنا و نصایح پدرانه بدون ورود به مصادیق؛ اصولگرایان را همراهی می‎کند.

چرا بزرگان اصولگرا ساکتند؟

برخی از دیگر بزرگان اصولگرا نیز در همین حد در عرصه حضور دارند. از جمله علی لاریجانی که نه تنها به عنوان نامزد وارد این عرصه نشد، بلکه نقشی هم در جبهه مردمی نیروهای انقلاب ملقب به “جمنا” بر عهده نگرفت. او نیز بی توجهی و بدعهدی بعضی گروه‎های اصولگرا همچون آبادگران، جمعیت ایثارگران، رهپویان و جبهه پایداری را در انتخابات‎های گذشته تجربه کرده بود. مشی ای که محمدرضا باهنر نیز در پیش گرفته است. او حتی به درخواست‎های جبهه پیروان جهت اعلام حضور و نامزدی نیز پاسخ منفی داد. کما اینکه در انتخابات مجلس دهم هم دیگر نامزد نشد. به نظر می رسد لاریجانی و باهنر که 8 سال پیش از سوی اصولگرایان تندرو و کاسبان فتنه با برچسب “ساکتین فتنه” رانده می‎شدند، این روزها عرصه را به خود آنها واگذار کرده‎ و نظاره گرند که نو اصولگرایان کم تجربه چند مرده حلاجند؟

علی اکبر ولایتی هم که در مناظره‎های انتخابات 92 بیشترین حمایت را از مواضع حسن روحانی در قبال نامزدهای رقیبی چون جلیلی و قالیباف داشت، این روزها در سکوت به سر می برد و به جز معدود اظهارنظرهایی در عرصه دیپلماسی، خبری از او نیست.

نو اصول گرایان مدت‎هاست که گوی مسابقه را از بزرگانشان در عرصه اظهارنظرهای سیاسی و رسانه ‏ای ربوده‎اند.

حتی مهدی چمران هم که انتظار می‎رفت در انتخابات شوراها دست کم فعالیت بیشتری داشته باشد، این روزها کمتر در فضای رسانه‎ای ظهور وبروزی دارد. او هم همچون آیت الله موحدی کرمانی در مجامع جمنایی‎ها حضور می‎یابد ولی نقشی که به عنوان نمونه در انتخابات 84 در حمایت از احمدی‎نژاد ایفا کرد را این روزها ندارد.

چهره‏‎هایی از این دست آب دیده‎تر از آنان که در پی عافیت کنج عزلت نشین شوند. ولی به نظر می‎رسد نصایحشان به گوش آنان که با تندروی زمینه کج روی و انحراف در جریان اصولگرایی را پایه گذاری کردند، فرو نمی‎رود. از این رو هر چه بگویند در این فضا تعبیر به چندگانگی و تشتت زیاد می‎شود. شاید مهر سکوتی که آنان بر لب زده باشند ، از همین روست و باز هم با این تدبیر است که این جریان بیش از پیش از هم گسسته نشود. ولی علت هرچه که باشد، آنچه که مسلم است آنکه اصولگرایان از فقدان آنان و نصایحشان لطمه خواهند خورد. هرچه نباشد آنها موی خود را در آسیاب سیاست این سرزمین سپید کرده و پیراهن‎ها کهنه کرده‎اند. آنچه آنان در خشت خام می بینند، جوانترها در آینه هم نخواهند دید.

چرا بزرگان اصولگرا ساکتند؟

واژه های کلیدی: انتخابات ریاست جمهوری | انتخابات مجلس دهم | انتخابات شوراها | علی لاریجانی | اصولگرایان | لاریجانی | انتخابات | قالیباف | اصولگرا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *