خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

اصولگرایان می‌دانند رئیسی شانسی ندارد

در سال ۹۲ حسن روحانی در شرایطی به میدان آمد که بعضی از مردم در روزهای آخر دولت اصولگرا در صف دلار و سکه بودند تا در روزهایی که اقتصاد به شدت آسیب دیده بود بتو

اصولگرایان می‌دانند رئیسی شانسی ندارد

اصولگرایان می دانند رئیسی شانسی ندارد

عبارات مهم : دولت روحانی

در سال ۹۲ حسن روحانی در شرایطی به میدان آمد که بعضی از مردم در روزهای آخر دولت اصولگرا در صف دلار و سکه بودند تا در روزهایی که اقتصاد به شدت آسیب دیده بود بتوانند با روش خرید و فروش ارز و سکه درآمدی کسب کنند تا بر تورم بالای ۴۰ درصد فائق آیند. در روزهایی روحانی شجاعانه به میدان آمد که کشور عزیزمان ایران در صحنه جهانی و در انبوه تحریم های بین المللی همراهی جز ونزوئلا نداشت.

اصولگرایان می‌دانند رئیسی شانسی ندارد

حالا شرایط متفاوت است. بازار ارز و سکه به گونه ای با ثبات است که مردم چشم به راه صرافی ها نباشند. تحریم های سهمگین هم رفته اند و جای خود را به توافقاتی مثل سرمایه گذاری غول های نفتی چون توتال داده اند. همان تحریم های کاغذی بالاخره رفتند تا آسمان کشور عزیزمان ایران بعد از حدود ۴ دهه هواپیمای نو و ایمن به خود ببیند. ولی انتخابات شرایط خاص خود را دارد، آن قدر خاص که همه اینها در نگاه بعضی گم شده است است.

همان گروهی که حامی دولت احمدی نژاد بودند هرچند امروز او را از خود نمی دانند. درحالی که میان احمدی نژادی ها و اصولگرایان بحث بر سر این است که کدام یک دیگری را زیاد قبول ندارند، ولی هنگامی که پای تخریب دولت روحانی در میان باشد همنوا هستند در ندیدن تغییرات مثبت. سید احمد موثقی گیلانی، استاد علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، در گفت و گویی با «آرمان» می گوید: «روحانی عالی ترین گزینه جهت منافع ملی و مردم است». مشروح مصاحبه را در ادامه می خوانید.

در سال ۹۲ حسن روحانی در شرایطی به میدان آمد که بعضی از مردم در روزهای آخر دولت اصولگرا در صف دلار و سکه بودند تا در روزهایی که اقتصاد به شدت آسیب دیده بود بتو

بعد از چنددستگی های متفاوت به نظر می رسد اصولگرایان ابراهیم رئیسی را به عنوان گزینه مهم خود گزینش کرده اند. رئیسی تا چه اندازه می تواند جهت اصولگرایان نتیجه بخش باشد؟

پیش از هر چیز باید گفت اصولگرایان رای زیادی در جامعه ندارند، به خاص بعد از تجربه هشت سال دولت قبل که اصولگرایان حامی شماره یک آن بودند مردم تمایلی به بازگشت آنها ندارند. شاید پایگاه اجتماعی این گروه را بتوان حدود ۱۰ میلیون نفر تخمین زد. جدای از این شرایط، آنها همچنان در میان خود اختلافاتی دارند، هرچند نشانه ها حاکی از این است که بر ابراهیم رئیسی به اجماع رسیدند.

در مورد او باید گفت حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی با توجه به ویژگی ها و تجربیات شخصی میان مردم رای بالایی ندارد. گزینش او ازسوی اصولگرایان نشان می دهد این جناح محاسبات درستی از شرایط جامعه ندارد. از سوی دیگر رئیسی نه تنها سابقه ای در مدیریت اجرایی ندارد بلکه هیچ پارادایم و ایده مشخصی نیز جهت اداره کشور ندارد. آنچه تا کنون شنیده شده است تنها کلی گویی است، در واقع تجربه قضائی جهت مدیریت بالاترین سطح اجرایی کشور کافی نیست. به نظر می رسد گزینش رئیسی به عنوان کاندیدای نهایی اصولگرایان نشان از ضعف مجموعه این گروه به لحاظ فکری و سازمانی است. اگرچه بزرگان اصولگرایان بر وی تاکید دارند ولی رئیسی در میان مردم از محبوبیت خاصی برخوردار نیست.

حسن روحانی در جهت تحقق وعده های خود سال گذشته سند حقوق شهروندی را ارائه کرد. موضوعی که آقای رئیسی در روز عضویت گفت وقت اجرای حقوق شهروندی است و نه انشا نویسی. با توجه به اینکه حقوق شهروندی از جمله پرسشها مورد توجه مردم است، در مورد نظر رئیسی چه دیدگاهی دارید؟

اصولگرایان می‌دانند رئیسی شانسی ندارد

به نظر می رسد گفتمان رئیسی راجع به حقوق شهروندی با حسن روحانی بسیار تفاوت دارد و اگر قرار به اجرای حقوق شهروندی باشد نیز به خاص به علت اینکه گفتمان رئیسی بعضی امور حقوق شهروندی را غربی می پندارد ما اجرایی متفاوت را شاهد خواهیم بود.

محمد باقر قالیباف سومین حضور خود را با دو شکست تجربه خواهد کرد. قالیباف با بیانیه ای علیه روحانی و با وعده هایی همچون ایجاد ۵ میلیون شغل به میدان نبرد سوم آمد. حضور شهردار پایتخت ایران در انتخابات را چگونه ارزیابی می کنید؟

نکته اول این است که گفتمان توسعه در کشور ضعیف است، ولی در میان جریان اصولگرایی این ضعف بسیار پررنگ است. اصلاحات نشان داده در ایجاد رشد اقتصادی موفق عمل می کند، ولی اصولگرایان در این مولفه نیز شکست خورده اند. این گروه جایگاهی جهت اقتصاد مدرن، بازار آزاد، جهانی شدن، سرمایه گذاری خارجی و نظیر آن قائل نیست. در کنار صورت های این گروه شخصیت های آکادمیک کارکشته که بتوانند تحول در اقتصاد و اشتغال ایجاد کنند، وجود ندارد.

در سال ۹۲ حسن روحانی در شرایطی به میدان آمد که بعضی از مردم در روزهای آخر دولت اصولگرا در صف دلار و سکه بودند تا در روزهایی که اقتصاد به شدت آسیب دیده بود بتو

اگرچه قالیباف می خواهد خود را یک تکنوکرات و مدیر اجرایی نشان دهد ولی تجربه او در شهرداری نشان می دهد اگر عنوان اشتغال مطرح شود تنها می تواند اشتغال در نزدیکان و گروه های حامی خود را ۵ برابر کند. آنچه در تفکر اصولگرایی مغفول مانده عدم استفاده از منابع انسانی کارآمد و متخصص است، امری که در واقع نادیده گرفتن شایسته سالاری قلمداد می شود. این رویه در دوره هشت ساله احمدی نژاد نیز شکل گرفت. عدم شفایت مواضع قالیباف نسبت به توافق هسته ای، تبادلات اقتصادی با غرب و نظایر آن نشان می دهد اقتصاد مدرن در نظر های او وجود ندارد. اگر قالیباف منصفانه دولت یازدهم را قضاوت می کرد باید کنترل تورم، نوسازی ناوگان هوایی، برجام و گشایش های بخش نفت و گاز و مواردی این چنین را که دولت روحانی با کمترین امکانات و در میان محدودیت ها به دست آورد را مورد توجه قرار می داد.

قالیباف با توجه به دو شکست قبلی با چه دیدگاهی سه باره پا به میدان گذاشته است.

اصولگرایان می‌دانند رئیسی شانسی ندارد

هنوز جهت آینده نگری زود است، حتی ممکن است رئیسی به نفع قالیباف انصراف دهد. به هرحال تمام گزینه های اصولگرایان در دور قبل باهم نتوانستند به اندازه روحانی رای بیاورند، درحالی که حتی صورت های با سابقه تری در دور قبل از این جریان کاندیدا شده است بودند. بنابراین طبیعی است آنها از انشعاب دوری کنند. ولی توصیه اساسی همان طور که گفته شد این است که اصولگرایان دارای پایگاه اجتماعی میان جامعه نیستند، به نظر می رسد بعضی از آنها خودشان نیز می دانند که نه تنها گزینه های شکست خورده ای چون قالیباف که حتی آقای رئیسی هم رای ندارد و اینکه او را با تمام توان به میدان مسابقه فرستادند گمانه زنی راجع به بعضی سناریوها را هم محتمل می کند که بعضی در مسابقه قدرت میان خودشان می خواهند یک شکست جهت آقای رئیسی رقم بزنند. این توصیه با توجه به احتمالاتی که جهت آینده سیاسی آقای رئیسی مطرح است زیاد اهمیت می یابد.

حامیان مدیر دولت سابق با چه برنامه ای وارد کارزار شده است اند؟

ابتدا باید به این پاسخ داد که چرا آنها از اصولگرایان جدا شدند. بعضی بیانات و همچنین نامه نگاری آنها با مدیر دولت اصلاحات نشان می دهد آنها به خوبی دریافته اند که جهت جذب پایگاه اجتماعی باید از اصولگرایان دور شوند و در عوض خود را به گونه ای به اصلاح طلبان بچسبانند. به دست آوردن پایگاه اجتماعی و درواقع مشروعیت اصلاح طلبان نشانه مهم آنها به شمار می رود. آنها در هشت سال حضور در مدیریت اجرایی با رویکردی پوپولیستی توانستند از میان طبقه فرودستان پایگاهی جهت خود ایجاد کنند. در واقع یک رابطه دو طرفه به وجود آمده است و طبقه پایین جامعه آنها را حمایت می کنند. از منظر اقتصاد سیاسی ضعف های اقتصادی و فسادهایی که وجود دارد بخشی از جامعه را مستعد پذیرش آنها می کند.

همان طور که اشاره کردید حامیان مدیر دولت قبل می خواهند خود را نیروهایی تغییر خواه که به دنبال اصلاح هستند نشان دهند. آیا این گروه واقعا متحول شده است اند؟

چنین تحولی رخ نداده است، آنها دریافته اند که اکثریت جامعه خواهان تغییر شرایط هستند، یعنی همان رویکردی که اصلاح طلبان دارند و از طریق آن به دنبال اصلاح شرایط حرکت می کنند، ولی علی رغم اصلاح طلبان که تحولخواهی ذات گفتمان آنهاست حامیان مدیر دولت سابق این این عنوان به عنوان یک ابزار جهت دستیابی به قدرت استفاده می کنند.گفتمان آنها همانی است که ۸ سال اجرا کردند. توصیه دیگری که راجع به این گروه باید افزود اینکه آنها متخصص ایجاد حاشیه هستند و تنها راه جهت ادامه حیات سیاسی خود را در این می دانند.

در میان همه این مخالفانی که تفاوت های مختلفی داشتند یک نقطه اشتراک وجود دارد و آن هم تخریب همه جانبه دولت روحانی است.

هرگاه با رای مردم رئیس جمهوری آمده که دارای دیدگاهی متفاوت از بعضی افراد و گروه هاست این هجمه ها شدت گرفته است. در واقعا گروه های سنتی که دلواپس از تغییر و تحول هستند چنین دولت هایی را علیه منافع جناحی و گروهی خود می دانند. مطابق با دیدگاهی از ساموئل هانتینگتون در جوامع توده ای بعضی به دنبال منافع گروهی خود هستند، بدون قضاوت اینکه چه هزینه هایی جهت منافع ملی دارد. از طرف دیگر چهار سال آتی در کشور می تواند بسیار حساس باشد. به همین علت این گروه می خواهد رئیس جمهوری از جنس تفکر خودش را در راس قدرت اجرایی ببیند.

یکی از بااهمیت ترین انتقاداتی که به روحانی می شود نوع رابطه او با غرب و همچنین دستاوردی به نام برجام است که اصولگرایان معتقدند هیچ نتیجه ای نداشته است. نگاه شما به برجام و گفتمان سیاست خارجی دولت چگونه است؟

توافق هسته ای یکی از بااهمیت ترین کارها مثبت روحانی بود که به خاص در دوره جدید ترامپ ارزش آن چند برابر است. موضوعی که بعضی نمی خواهند آن را بپذیرند، تفاوت هایی است که میان ترامپ و اوباما وجود دارد. هنگامی که ترامپ ۵۴ میلیارد دلار بودجه نظامی خود را افرایش داده و تقویت و بازسازی ارتش و زیرساخت های تسلیحاتی آمریکا را مدنظر قرار داده بدیهی است او می خواهد از این ظرفیت استفاده کند. به خاص به این علت که آمریکا به لحاظ اقتصاد در سال های اخیر با مقداری ضعف روبه رو شده است است، ترامپ به دنبال این است که کم کردن قدرت را با اهرم نظامی بپوشاند. تحلیلگران و منابع نزدیک به دولت جدید آمریکا اعلام کردند حمله موشکی ترامپ به سوریه و همچنین استفاده از بمب ۱۰ تنی در افغانستان که با نام مادر بمب ها آشنا می شود یک پیام بوده است.

در چنین شرایطی که او به دنبال بهانه است اهمیت برجام که اجماع جهانی علیه کشور عزیزمان ایران را شکست بیش از پیش مشخص می شود. حسن روحانی با برجام به دنبال ایجاد یک بالانس در روابط خارجی بود. مانور روی این عنوان که روحانی و ظریف غربگرا هستند در واقع سیاستی است که کرملین نیز به دنبال القای آن است. در واقع این گروه در داخل با چنین هجمه هایی در جهت اهداف روسیه گام برمی دارند. بدیهی است که گفتمان روحانی با تعامل جهانی توانست کشور عزیزمان ایران هراسی را تا حد بسیاری کم کردن دهد.

در واقع اگر مخالفان روحانی در انتخابات پیروز شوند با توجه به گفتمان آنها و اینکه ترامپ به دنبال بهانه است. بدون تردید تحرکات رئیس جمهور آمریکا زیاد می شود. آمریکا حتی بعضی تحریم های موشکی را نیز به بعد از انتخابات موکول کرد. آمریکایی ها و افکار عمومی دنیا به خوبی تفاوت وجود یک دولت میانه رو یا مخالف میانه روی را درک می کنند. درحالی که روحانی با برجام کشور عزیزمان ایران را از اوضاع قبل خارج کرد، مخالفان او با رویه مخالفت با برجام کشور عزیزمان ایران را دوباره به همان شرایط بر می گردانند. از سوی دیگر این توافق در بعد اقتصادی، تحریم های نفتی و بانکی را از پیش روی کشور برداشت که نبض اقتصاد کشور عزیزمان ایران است. سرمایه گذاری هایی که در بخش های نفت و گاز و دیگر بخش ها در حال شکل گیری است در اقتصاد آینده کشور عزیزمان ایران بسیار موثر خواهد بود.

با وجود تخریب ها کارنامه رئیس جمهور چقدر قابل دفاع است؟

حسن روحانی را باید ترکیبی از مدیر دولت اصلاحات و آیت ا… هاشمی دانست. روحانی در ابعاد سیاسی و اقتصادی گام های مثبتی برداشته است. در سیاست روش تعامل و ایجاد محیطی آرام و پرهیز از تنش در داخل و خارج ثبات بسیار مناسبی را جهت کشور فراهم کرده است. در اقتصاد نیز جهت اصلاح اوضاع اقتصادی، ایجاد شغل و انعقاد قراردادهای همکاری و سرمایه گذاری کارها مختلفی شده است است. در مجموع دولت روحانی یک دولت روبه جلو و پیشرفت است. به همین جهت او باید تغییرهایی را هم انجام دهد.

برخی تغییرات در کابینه و حلقه مشاوران می تواند حرکت دولت را به سمت پیشرفت تسریع کند. توصیه ای که راجع به توسعه اقتصاد قابل ذکر است اینکه توسعه اقتصادی و سیاسی باید همراه با هم پیش برود. این توصیه تا حدودی در دولت روحانی شکل گرفته ولی باید به آن زیاد توجه شود. اینکه روحانی توانسته عقلای هر دو طیف اصلاح طلب و اصولگرا را با خود همگام کند و در یک فرایند آشتی جویانه مسیر پیشرفت را جهت کشور فراهم کند، بسیار حائز اهمیت است.

کمتر از یک ماه به انتخابات باقی است، مردم در این انتخابات با یک تصمیم بزرگ روبه رو هستند. بعضی معتقدند باید دوباره به روحانی رای داد. ارزیابی شما از عنوان چیست؟

شاید بعضی مطالبات سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی مردم هنوز از سوی دولت روحانی شکل نگرفته است ولی هنگامی که به نامزدهای انتخابات نگاه می کنیم لزوم حمایت از روحانی بیش از هر لحظه احساس می شود. روحانی یک حرکت روبه جلو را شروع کرده و اکنون در میان راه است. بدون شک در این انتخابات روحانی عالی ترین گزینه است و منافع ملی بیش از همه با او تامین خواهد شد. مورد نیاز است بخش خاکستری جامعه که در رای دادن مردد هستند وارد میدان شوند و از روحانی حمایت کنند، چرا که عدم حمایت از روحانی یعنی به قدرت رسیدن محافظه کارانی که با تغییر شرایط مخالف هستند و این یعنی مطالبات مردم بیش از هر لحظه بدون پاسخ خواهد ماند. عدم حمایت از روحانی در شرایط فعلی از سوی نخبگان پذیرفتنی نیست. بنابراین حمایت از روحانی باید به شکلی فراگیر در جامعه دنبال شود تا آنچه در چهار سال گذشته به دست آمده یک شبه هدر نرود.

اما علاوه بر انتخابات یک عنوان مهم دیگر این روزها سوریه است. افزایش بحران در این کشور و حضور ترامپ، موضوعی که البته به انتخابات نیز بی ربط نیست. دولت آینده کشور عزیزمان ایران باید در این زمینه چگونه عمل کند؟

دولت سوریه باید عنوان اصلاح و تغییر را جدی بگیرد و هنگامی که به اهمیت اصلاحات توجه کرد کشور اسیر دخالت بازیگران متعدد قرار نخواهد گرفت. کشور عزیزمان ایران تا کنون و به درخواست دولت سوریه تلاش های بسیاری کرده و البته هزینه های گوناگونی هم پرداخت کرده است. به خاص چون ما در زمین و به انواع متفاوت چون مستشاری از آنها حمایت می کنیم شرایط سخت تری را تجربه کردیم تا کشوری مانند روسیه که تنها از هوا درگیر است. سوریه نیازمند استفاده از تجربه برجام است و کشور عزیزمان ایران باید با این روش و با همکاری با بازیگران بین المللی و از طریق یک مسیر دیپلماتیک و مذاکره راه حل را پیدا کند تا مردم سوریه که بیش از همه آسیب دیدند به آرامش برسند.

ایران باید به این توصیه توجه کند که بعضی دشمن های منطقه ای همچون اسرائیل و عربستان تلاش می کنند کشورمان را سیبل قرار دهند. چنین وضعیتی خطرناک است آن هم در شرایطی که عربستان درحال ایجاد یک ناتوی اسلامی با حمایت آمریکا است و بالاخره ژنرال با تجربه پاکستانی راحیل شریف موافقت خود را جهت فرماندهی ائتلاف سعودی اعلام کرده است. کشور عزیزمان ایران باید عنوان سوریه را از مسیر دیپلماسی حل کند و دولت روحانی توانایی چنین کاری را دارد. نباید فراموش کرد تکیه بیش از اندازه در این مسیر بر مسکو خطرناک است و روسیه بارها نشان داده که قابل اطمینان نیست.

اخبار سیاسی – آرزوی بزرگ

واژه های کلیدی: دولت روحانی | اصولگرایان | حسن روحانی | انتخابات | اقتصادی | اقتصاد | ایران | اخبار سیاسی و اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *