خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

مناظره‌های انتخاباتی عمق نداشت ، ماموریت کمیته امداد جلب اعتماد مردم است

رئیس کمیته امداد گفت: ماموریت مهم ما در کمیته امداد جلب اعتماد مردم است. رئیس کمیته امداد | کمیته امداد | برنامه | اعتماد | برنامه

مناظره‌های انتخاباتی عمق نداشت ، ماموریت کمیته امداد جلب اعتماد مردم است

به گزارش گروه سیاسی گروه تحریریه سایت جوان ؛ مهمان این هفته برنامه «دست‌خط» پرویز فتاح، رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) بود که مشروح گفت‌وگوی تلویزیونی وی را در ذیل می‌خوانید:

سوال: مهمان این هفته برنامه دست‌خط یکی از اخلاق‌مدارترین مسئولان و سیاسیون کشور به شمار می‌رود. به اذعان خیلی از افراد دو جناح مهم کشور از افرادی است که ارتباط خوبی با جناح‌ها و تفکرات متفاوت سیاسی دارد. در یکی دو سال اخیر نزدیکی فراوانی با نزدیکان و محرومان داشته است و بنا بر مسئولیت نقشش در رسانه‌ها پررنگ شد که حتی بعضی گفتند شاید یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است که ایشان بارها رد کردند و در انتخابات شرکت نکردند.

از چهره‌های ماندگار در عرصه سازندگی به شمار می‌رود. از چهره‌های عرصه دفاع مقدس هست. یکی از وزرایی است که هر لحظه یاد او در ذهن مردم مانده است.

مناظره‌های انتخاباتی عمق نداشت ، ماموریت کمیته امداد جلب اعتماد مردم است

در این برنامه در خدمت مهندس سید پرویز فتاح، مدیر کمیته امداد امام خمینی(ره) هستیم. این بار به ما خیلی سخت وقت دادید.

فتاح: شما 8-7 ماهی می‌شود که پیگیر بودید ولی به آخر سال می‌خورد و شایعاتی که اطراف ما بود و اگر یادتان باشد گفتگویی هم با هم داشتیم ، لطف شما بود که پیگیر بودید ولی در آن شرایط بنده عرض کردم که در آن شرایط واقعا مصلحت نیست و به شایعات دامن می‌زد و از آن پرسشها به خوبی و خوشی عبور کردیم و راحت تر می‌توان صحبت کرد.

سوال: آقای فتاح عرصه‌های متفاوت را درک کردند. هم در جنگ، و هم در عرصه سازندگی حضور داشتید که نمادی مانند کرخه از خود به جا گذاشتید و به واسطه آن صورت ماندگار شدید، بعد وزارت نیرو را قبول کردید و بعد در بنیاد تعاون سپاه و در کمیته امداد خدمت کردید. کدام یک از این موارد از همه شیرین تر است؟

فتاح: در دوره حیات سیاسی و اجرایی من دوره دفاع مقدس باید حسابش جدا شود. در آن دوره هم که در سال 59 به جبهه رفتم دانشجو بودم. صنعت شریف درس می خواندم، ما دانشگاه را رها کردیم و به جبهه رفتیم. تا آخر جنگ هم برنگشتیم. آنهایی که همدوره ما بودند فارغ‌التحصیل شدند. به ما واحدهای زیاد دادند و درس‌ها را فشرده‌تر خواندیم.

رئیس کمیته امداد گفت: ماموریت مهم ما در کمیته امداد جلب اعتماد مردم است. رئیس کمیته امداد | کمیته امداد | برنامه | اعتماد | برنامه

در دوره دفاع مقدس هم چون مهندس بودیم و قدری درس خواندیم وارد فضای مهندسی و نقشه‌برداری شدیم که فکر می‌کردند قدری در این زمینه مهارت داریم. آن حال و هوای جبهه در هیچ جا قابل تکرار نیست. چون آن افراد قابل تکرار نیستند.

سوال: چطور مدیر کمیته امداد شدید؟

فتاح: سال پنجم در بنیاد تعاون سپاه مسئولیت داشتم، کار هم رونق داشت. از دفتر حضرت آقا –آقای حجازی-تماس گرفتند که کار دارند. من هم خدمت ایشان رفتم و گمان می‌کردم حتما تذکر یا نکته‌ای باشد لیکن گاهی بحث های این چنینی با دفتر پیش می آمد، هنگامی که رفتم گفتند حضرت آقا چنین نظری جهت کمیته امداد دارند. واقعا جهت من عوض کردن زیاد این فضا از نظر درونی جهت من سخت بود. من فردی عمرانی و اجرایی بودم.

سوال: خیلی ها معتقدند روحیه شما به آن می‌خورد.

فتاح: گفتم در این زمینه مطمئن هستید و هنگامی که دیدند من پرسش مطرح کردم گفتند فردا بیایید و خدمت ایشان بروید. این توفیق حاصل شد و روز بعد رفتم و حضرت آقا گفتند ما منتظر شنیدن صحبت های شما هستیم. هنگامی که متوجه شدم نظر ایشان این است سمعا و طاعتا ما یاد گرفتیم.

سوال: تنظیم اساسنامه به عهده شما بود؟

مناظره‌های انتخاباتی عمق نداشت ، ماموریت کمیته امداد جلب اعتماد مردم است

فتاح: خیر. از قبل از ما، تقاضای مسئولین وقت امام امام این بود که اساسنامه تغییراتی کند که جهت دو الی سه دهه قبل بود و انصافا نیاز به عوض کردن داشت. تغییرات هم اعمال شده است بود. بنده که رفتم و این صحبت‌ها شد، از طرف دفتر اعلام کردند اساسنامه دستخوش عوض کردن است و آماده است و اگر نظراتی دارید بدهید.

کمتر پیش می‌آید کسی که مسئولیت اجرایی می‌پذیرد در اساسنامه دستگاه بتواند نظر دهد. من چند روزی وقت گذاشتم. البته اساسنامه به خوبی تهیه آن انجام شد و کارشناسی زیادی روی آن شده است بود. بنده هم نقطه نظرات اندکی داشتم و نوشتم و خوشبختانه اعمال شد.

اساسنامه‌ همان روز اول به دستم رسید یعنی با حکم بنده اساسنامه را با …. حضرت آقا به بنده دادند که من به کمیته امداد آوردم.

سوال: هیات امنا را هم ایشان و هم شما نظر دادید؟

رئیس کمیته امداد گفت: ماموریت مهم ما در کمیته امداد جلب اعتماد مردم است. رئیس کمیته امداد | کمیته امداد | برنامه | اعتماد | برنامه

فتاح: بله. این هم توصیه مهمی است که پرسیدید، معمولا هیات امنا تا زمانی که مدیر اجرایی عوض کردن یا تثبیت شود هستند. جهت ما با عوض کردن هیات امنا همزمان شد. قبلا 5 نفر بودند و سرپرستی بود. 7 نفر شدند و مدیر امداد عنوان مسئولیت بود. معلوم نبود بنده عضو هیات امنا می‌شوم یا خیر. اساسنامه خیلی اشاره نکرد، مدیر کمیته می‌تواند خارج از هیات امنا هم باشد. که فرموند خیر، نظر این بود که بنده عضو هیات امنا باشم و اگر نظر خاصی نسبت به افراد دارم بازگو کنم. این هم توفیق مضاعفی شد. دفتر حضرت آقا بر بنده منت گذاشتند. من اسامی را در ذهن داشتم و نوشتم و با چندینه نفری موافقت کردند که الان در هیئت امنا حضور دارند.

سوال: از تیم خود راضی هستید؟

فتاح: بسیار زیاد.

سوال: کمک می‌کنند؟

مناظره‌های انتخاباتی عمق نداشت ، ماموریت کمیته امداد جلب اعتماد مردم است

فتاح: هیات امنای بسیار خوب و فنی و کارشناسی و خبره داریم. هیات امنا معمولا در طول سال شاید دو الی سه جلسه یا نهایتا هر فصل یک جلسه برگزار می‌کنند. سال گذشته 45 جلسه هیات امنای ما برگزار کردند. شاید هیات مدیره‌ها این تعداد جلسه برگزار نمی‌کنند.

سوال: هنگامی که شما مستقر شدید یکی از دغدغه‌های شما سر اعتماد مردم به کمیته امداد بود و این که این اعتماد مقداری خدشه‌دار شده است بود. و خیلی دوست داشتید که این اعتماد بازیابی شود، از منظر ما رسانه‌ای‌ها موفق بودید. از منظر خودتان چطور؟

فتاح: برنامه مهم و ماموریت مهم ما در کمیته امداد امام جلب اعتماد مردم هست. زیاد کردن اعتماد عمومی هست. الان هم بر عهد خود هستم که اعتقادم زیاد شده است و جمله درستی بیان کردم.

سوال: صریح بپرسم که آیا این اعتماد در این مدت خدشه‌دار شد؟ البته جهت همه دوستان که زحمت کشیدند احترام قائل هستیم ولی یک جاهایی خبری بیرون می آید که به طور مثال کمیته امداد سفر خارجی به تایلند می کند، یا کشوری که اصلا کمیته امداد درآن فعالیتی نداشته هست، این گونه خبری بیرون می آید و مردم به آن حساس می شوند…

فتاح: واکنش‌ها و اعمال ما دقیقا روی اعتماد عمومی اثر مثبت یا منفی می‌گذارد. به عنوان نمونه من تا نخستین روزی که کمیته امداد رفتم اصلا آنجا را ندیده بودم. وصف ان را شنیده بودم ولی ندیده بودم. یک نگاه انداختم دستم آمد چطور هست. از اطراف هم می‌شنیدیم که مردم می گفتند آیا به این بزرگی آیا در این نقطه و حرف هایی این چنینی، سازنده‌های آن ساختمان نیت خیر داشتند. آنجا را تبدیل به ملکی کردند که ارزش افزوده جهت کمیته امداد پیدا کرد.

اما به حرف و حدیث مردم و این نقدها هم باید توجه می‌شد. به محض این که اعلام کردیم که می‌خواهیم از این ساختمان برویم در حالی که هنوز اقدام نکردیم اثرات مثبت زیادی را دیدیم، بعد که رفتیم متوجه شدیم چقدر اثر گذاشته هست. بعد به میدان آزادی آمدیم.

سوال: ساختمان را فروختید؟

فتاح: معامله کردیم ولی خریدار باید بیاید و پول ما را بدهد

سوال: با کجا معامله کردید؟

فتاح: با دولت

سوال: کدام شرکت گرفته است؟

فتاح: وزارت علوم

سوال: این اعتمادسازی چقدر به درآمدهای امداد اضافه کرده است؟

فتاح: من چون قدری مدیریت را تلمذ کردم، هنگامی که سازمانی ساختارش عوض می‌شود و واکنش‌ها سازمانی عوض کردن می‌کند منحنی S است و پائین می‌اید. به یاد دارم چند ماه اول گفتند آمدن آقای فتاح باعث شده است درآمد ما کم شود. این درست هم بود، منحنی می آید و بعد اوج می رود، چون تغییراتی دادیم، مدیران را عوض کردیم، ساختمان را عوض کردیم. بعضی رفتارها را عوض کردن دادیم. تا سیستم شکل گیرد و این شرایط را تطبیق دهد وقت می‌برد. ولی 6 ماه دوم اوج رفت. سال 94 درآمد ما خیلی بهتر شده است بود. سال 95 نسبت به سال 94 یک و نیم برابر شد. یعنی 50 درصد درآمد ما اوج رفت.

سوال: یک کار بزرگی هم کردید، مصوبه مجلس در برنامه ششم بود که شما جهت زیاد کردن سقف مستمری‌ها انجام دادید. این را قدری توضیح دهید که چه اتفاقی افتاد و آیا الان اجرا می شود یا نه.

فتاح: ماهانه رقم ثابتی را به حساب خانوار واریز می‌کنیم. بقیه کارهای ما دادن پول نقد نیست. ارائه خدمت هست. به عنوان نمونه خدمات درمانی، جهیزیه، مسکن و پیگیری به دانش‌اموزان و دانشجویان و الی آخر؛ 18 نوع خدمت داریم. 10 سال بود این مستمری ثابت مانده بود. جهت خانواده 5 نفره ما 100 هزار تومان به خانواده می‌دادیم.

سوال: این جهت کل خانواده بود؟

فتاح: بله. به ما می‌گفتند این کم هست، تازه از 53 تومان شروع می‌شد و بیشترین میزان همین بود. با مجلس و دولت کل کل و خواهش می‌کردیم و بحث این بود که بار مالی این کار زیاد است و الان هم نفت چنین وضعیتی دارد و ما نمی‌توانیم. دولت در لایحه پیشنهادی به مجلس – این توصیه ظریفی است که عرض می‌کنم و قصد نقد هم ندارم- این را نیاورد.

ما ماندیم و مجلس! لذا دست به دامان کمیسیون برنامه و بودجه و غیره شدیم که فکری کنند. خوشبختانه آنها راضی شدند. بهزیستی هم چون با دولت بود نظرش این بود که اگر با ما بیاید می‌گویند دولت دور خورده است و همراه ما نشدند و ما را تنها گذاشتند. گلایه هم از دوستان خودمان بکنیم.

مجلس در کمیسیون موافتقت کرد و وارد صحن شد. گفتند جریان بودجه چنین است و اگر در لایحه نبوده باشد و دولت دست بلند کند و رد کند، مخالفت می‌شود و درست هم هست. ما خدمت دولتی‌ها رفتیم. آقای دژپسند، آقای نوبخت و هر کسی را می‌توانستیم صحبت و خواهش کردیم تا مخالفت نکنند.

گفتیم محض رضای خدا مخالفت نکنید، جهت شما هم خوب هست، اگر نگاه سیاسی دارید خوب هست، اگر هم نگاه به محرومیت دارید، خوب هست؛ لذا دولت راضی شد که مخالفت نکند و نکرد. اقدام مهمی بود.

سوال: رقم به چه میزانی رسید؟

فتاح: این کار بزرگی بود که مجلس انجام داد و دولت اجرایی کرد. امسال 4 هزار میلیارد تومان هست، قرار بود به صورت مستمری پرداخت شود. یعنی پول را به ما بدهند و ما به حساب خانوارها مستمری واریز کنیم. دولت در این 4 ماه این را به حساب یارانه واریز کرده هست. این قانونی ایراد دارد و دولت هم قبول دارد. منتها نظر دولت این بود که آئین‌نامه می‌خواهد و این نظر دولت است.

آئین نامه تهیه شده است است و یکسان بین ما و دولت است و نزدیک است که به دولت برود و تصویب شود.

سوال: گفتید اصلی‌ترین کار امداد اشتغال آفرینی هست. در این زمینه موفق بودید؟

فتاح: به صورت نسبی بله.

سوال: چقدر اشتغال ایجاد کردید؟

فتاح: ما سال گذشته که سال دوم حضور ما بود هزار میلیارد تومان در تبصره بودجه جهت اشتغال داشتیم. وام قرض‌الحسنه بانک‌ها جهت اشتغال جامعه نشانه بدهند. ما هزار و صد میلیارد تومان گرفتیم. یک چیز ناباورانه است در این کشور با این وضع بانک‌ها، ئولی با ما همکاری کردند. حقیقتاً بانک‌ها به بنده منت گذاشتند که خدمت همه رفتم و 100 میلیارد هم زیاد از آن تعهد دادند. 110 درصد جذب شد.

سوال: چند شغل ایجاد شده است است؟

فتاح: ما 300 میلیارد هم از کمیته امداد گذاشتیم. بقیه فعالیت‌هایمان را تبدیل به وام اشتغال کردیم. هزار و 400 میلیارد تومان شد. حدود 102 هزار فقره وام اشتغال جهت جامعه نشانه دادیم؛ یعنی 102 هزار خانواده. خوشبختانه عدد با خروجی ما تطبیق دارد. سال گذشته ده درصد جامعه نشانه را کم کردن دادیم. 175 هزار خانواده خروج پیدا کردند که 100 هزار مورد آن مربوط به اشتغال بود.

چون دولت و مجلس مشترکاً این وضع را دیدند امسال در لایحه بودجه آن هزار را دو هزار 100 میلیارد تومان کردند. این کار بی‌سابقه‌ای بود. این آخرهای خبر خوبی دریافت کردیم و غافلگیر شدیم. دولت سال گذشته لایحه داده بود که یک و نیم میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی جهت توسعه روستایی و مناطق محروم برداشت شود و این در مجلس ماند چون گفتند این ایراد دارد و شورای نگهبان رد می‌کند.

تا بالاخره آقای لاریجانی خدمت مقام معظم رهبری در ماه قبل نامه نوشتند و با اذن ایشان ایراد برطرف شد و به لطف الهی حتما تصویب می‌شود. یک و نیم میلیارد دلار حدود 5 هزار میلیارد تومان خواهد شد.

سوال: اشتغال خیلی زیاد خواهید داشت.

فتاح: این لطف خداوند بود. حضرت آقا امسال را به نام اقتصاد مقاومتی و کارآفرین نامگذاری کردند. این را خدا رسانده و منابع را به لطف مجلس و دولت و بانک‌ها رساندند و من فکر می‌کنم بتوانیم یک رکوردی بزنیم.

سوال: شما گفتید قبل از آن مصوبه برنامه ششم 100 هزار تومان جهت مستمری در نظر گرفته هست. الان این میزان چقدر شده است است؟

فتاح: علاوه بر آن 100 تومان 360 تومان هم اضافه شد. حدود 460 تومان می‌شود.

سوال: جهش فوق‌العاده ای است.

فتاح: این جدای از یارانه هست. یعنی اگر 5 نفر باشند 220 هزار تومان هم یارانه دریافت می‌کنند و مستمری هم 460 هزار تومان است.

سوال: چه میزان مددجوی تحت پوشش داریم؟

فتاح: از نظر خانوار آخرین عدد ما یک میلیون و 600 هزار خانوار است.

سوال: طرحی در زنجان برگزار می‌شود که طرح «شهر بدون مددجو» است.

فتاح: در استان‌های متفاوت هست. مسابقه در استان‌های متفاوت کشور گذاشتیم. البته این ایده را از همشهری‌های عزیزم در تبریز و ارومیه و آن مناطق گرفتیم. من یک روزی تبریز رفتم و از فرودگاه بیرون می‌رویم روی تابلویی نوشته است به شهر بدون گدا تبریز خوش آمدید.

سوال: این درست است؟

فتاح: بله. درست هست. الان تابلویی زدند که به شهر بدون معتاد متجاهر خوش آمدید. این خیلی خوب هست. تبریز یک شهر میلیونی هست. چطور توانسته به چنین توصیه برسد که پایتخت کشور عزیزمان ایران پایتخت نرسیده است؟ بعد می‌توان حل کرد. اراده‌ای شکل گرفته است.

به استان‌ها گفته‌ایم که اگر هر استان یک شهر را همت کند و تابلو بزند که بدون تحت پوشش و می شود.

سوال: این قضیه موسسات خیریه که به صورت موازی با شما کار می‌کردند، حل شد؟

فتاح: هم آره و هم نه. آره از این جهت که با خیلی از این موسسات صحبت کردیم و انهایی که هم‌سوتر بودند و ماموریت انها با ما انطباق داشت و می‌شناختیم واقعا از ما خوب‌تر عمل می‌کردند چون آنها خالصانه عمل می‌کنند و به میل خود می‌آیند. انها زندگی و مال خود را می‌آورند. ما مال خود را نبردیم، ما از دولت یا مردم می‌گیریم.

ولیکن آنهایی که اهل خیر هستند هستی خود را می‌آورند و ثواب جهت آنها هست. یک بار که خدمت حضرت آقا بودیم ایشان توصیه کردند که خیریه ها را دریابید. ما هم الان نه تنها مانع ایجاد نکردیم که نمی گوییم رقیب هستند، راه را باز کردیم. خیلی از خیریه‌ها با ما هم‌افزایی کردند، چون ثبت این را نیروی انتظامی و هم وزارت کشور و هم بهزیستی مجوز می‌دهند. ما مجوز نمی‌دهیم.

سوال: این حل نشد که یک جا تنها مجوز بدهد؟

فتاح: خیر. نه تنها آن بخش حل نشده است که یک خلا قانونی هست. معلوم نیست چه کسی باید اینها را سامان دهد.

سوال: شما نمی‌توانید لایحه دهید؟

فتاح: خیر. دولت باید بدهد.

سوال: دولت لایحه بدهد یا مجلس باید طرح دهند.

فتاح: بله. دقیقا. این خواهش را از مجلس و دولت داشتیم.

سوال: شما در عین حال که روحیه لطیفی دارید در موارد لزوم قاطع عمل می‌کنید. سر قضیه انتخابات مجلس ابتدا تذکر به مدیران زیرمجموعه خود دادید.

فتاح: جهت ریاست جمهوری اخیر بود.

سوال: در انتخابات مجلس چند مورد برکناری هم داشتید، به خاطر فعالیت سیاسی که بعضی از مدیران داشتند. در امداد، کارهای اقتصادی هم انجام می‌شود. در کارهای اقتصادی هم چنین حساسیتی دارید؟

فتاح: اولا مجتمع اقتصادی ما کلا طبق اساسنامه تازه از بخش حمایتی جدا شده است هست. البته ما درامدها را در این حوزه کاری بسیار محدود کردیم. به عنوان نمونه در حوزه بازرگانی ورود ممنوع هست. از این کارهای لوکسی که مجتمع تجاری ساخته شود و کالای خارجی اورده شود، ممنوع شده است است.

سوال: در این زمینه تخلف نداشتید؟

فتاح: بله، مواردی وجود داشته است و داخل سیستم ما نبود بلکه پیمانکاری که با ما قرارداد داشت در معدنی تخلف کرده بود و این قدری در سیستم ما سرایت کرده بود، که از سیستم اخراج شدند.

سوال: قبلا بزرگانی که مسئولیت کمیته امداد را برعهده داشتند، می‌گفتند اکثراً بدنه مدیریتی از حزب موتلفه اسلامی هست. کار هم کردند. مرحوم عسگراولادی و مرحوم نیری. الان یک چیزی را به شما منتسب می‌کنند که جبهه پایداری یک سایه روی کمیته امداد انداخته هست. قبول دارید؟ خودتان عضو جبهه پایداری نیستید؟

فتاح: خیر. آنها اطلاعیه دادند که من نیستم. چنین بحثی نیست. بحث اول شما را اصلاح کنم که انصافا چنین نبوده هست. از حزب موتلفه افرادی بودند ولی اینجا تحت قیمومیت آنجا نبوده هست. درآمد و حساب و کتاب جداست.

سوال: بله، قطعا چنین بود ولی منظور این است که حزب موتلفه سایه انداخته بود.

فتاح: ما موظف هستیم هر حزبی را محترم بشماریم، چه پایداری که دوستان خوب ما هستند، چه موتلفه که انسانهای متدین و بزرگواری هستند، بعضا یلی هستند در نظام ما مثل ممرحوم عسکراولادی. ولی حق دخالت را به کسی نمی دهیم. نه خودم و نه همکاران، بعضا دوستان خوب من هم بودند. دوستان یا از پایداری و موتلفه و از بقیه اصولراها و نیروها بودند که برخورد کردم.

سوال: این را قبول دارید که خیلی از مدیران منصوب شما عضو جبهه پایداری هستند؟

فتاح: خیر. قبول ندارم. واقعا تعداد انها انگشت شمار است.

سوال: در شروع مدیریت خود در امداد یک دیداری با مرحوم هاشمی رفسنجانی داشتید. بعضی از دوستانتان گلایه داشتند. چه قصدی از این دیدار داشتید؟ در آن دیدار چه صحبت‌هایی رد و بدل شد؟

فتاح: من در آن دو الی سه ماه اول با همه مسئولین نظام این دیدار را داشتم. در سطحی که به محضر مقام معظم رهبری رسیدیم و فرامین ایشان را دریافت کردیم، به تبع نزد مسئولین دیگر هم رفتیم. در آن دیدار فکر می‌کنم یک ساعتی به طول انجامید، من گزارشی از اوضاع دادم.

مرحوم هاشمی خیلی با دقت گوش کردند، بعد از اتمام گفتند همه حرف‌های شما را قبول دارم. بدانید ما حمایت می‌کنیم. یک بحث هم داشتیم که دانشگاه آزاد اسلامی یاری کند چون ما 20 الی 30 هزار نفر داشتیم که الان در دانشگاه آزاد تحصیل می کنند. ایشان هم مدیر هیات امنا بودند. خواستم که به این افراد تخفیف داده شود.

همان جا تاکید کردند. آقای میرزاده تلفنی با مرحوم هاشمی صحبت کردند و بعد ما را درخواست کردند و توافق‌نامه خوبی امضا کردیم و انصافا تخفیف دادند. اثر آن ملاقات بود.

سوال: چیز دیگری مطرح نشد؟

فتاح: بحث ساختمان هم بود. به من گفتند شنیدم می خواهی آن ساختمان را بفروشی؛ گفتند من از اول مخالف بودم این را بسازند و به آنها هم گفته بودم. این توصیه مهم بود که ایشان مخالف بودند. گفتند ولی اگر می‌فروشید ما هم می‌توانیم بررسی کنیم. گفتم خدمتتان هستیم، به آقا محسن ماموریت دادند و دو بار به دفتر ما آمدند و من نقشه‌ها را دادم و بررسی کردند منتها پیغام دادند پول ما نقد نیست. نقد و ملک با شما معامله می‌کنیم.

سوال: در مورد فضای سیاسی صحبتی نشد؟

فتاح: در آن جلسه خیر.

سوال: دانش‌آموزان و دانشجویان نخبه زیاد دارید؟

فتاح: بله. 5 هزار مورد هستند. 72 هزار دانشجو تحت پوشش داریم که در دانشگاه‌های سراسری و دولتی و آزاد و خبر نور تحصیل می‌کنند. تمام حمایت اینها و هزینه تحصیلشان با ما است.

سوال: دیداری که با آقا داشتید تاکید کردند دیدارهای سرزده را ادامه دهید.

فتاح: سرزده که چه عرض کنم، گفتند دیدارها را ادامه دهیم. فرمودند شنیده‌ایم به استان‌ها و خانه‌های محرومین می‌روید. عده‌ای از مسئولین هم نشسته بودند. رهبری هم با صدای رساتر فرمودند که من عرض می‌کنم هر کاری داشتید و سرتان شلوغ بود این کار را ترک نکنید.

سوال: هفتگی می‌روید؟

فتاح: من هر هفته می‌روم. بعضا به من می‌گویند شما حتما قصد سیاسی دارید. من می‌گویم من در وزارت نیرو بودم و 4 دور کشور عزیزمان ایران را زدم. در بنیاد تعاون دور پنجم را می‌رفتیم. مدیر ناآرامی هستم. ایراد از من هست. احساس می‌کنم باید برویم و میز و صندلی را رها کنیم.

سوال: سجده شکر در ماه عسل از پیش طراحی شده است بود؟ کار آقای علیخانی بود؟

فتاح: کار خودم بود. آقای علیخانی هم یکه خورد و گفت که من تعجب کردم که چه کار می‌کنید. من از سر صدق و نیت خودم چنین کردم. من احساس می‌کنم این باید باب شود. ما هنگامی که اعلام کردیم یک بنده کوچکی و حقیری، یک مدیری جهت «طرح محسنین»… بعد از ماه عسل به قدری استقبال زیاد شد که به آقای علیخانی گفتم اعلام نکنید و کافی است! چون واقعا نمی‌توانستیم کنترل کنیم. هنوز هم دارند می آیند.

سوال: از مرحوم نیری یاد کنیم. خاطره‌ای از ایشان دارید؟

فتاح: بله. من از طرف دفتر مقام معظم رهبری مامور شدم به کمیته امداد بیایم که دو ماه به طول انجامید. یعنی آن وقت که من متوجه شدم و مسلم شد که باید به کمیته امداد بیایم تا معارفه انجام شود، دو ماه طول کشید. در این دو ماه کمیته ای ها شایعاتی می‌شنیدند. نزد مرحوم نیری رفتم که مفصل صحبت کردیم. ابراز لطف کرد و تجربیات را بیان کرد.

اولین هماهنگی را با ایشان انجام دادم. هنگامی که معارفه شد، پیغام دادند که آقای نیری گفته نمی‌آیم. بنا به هر دلیلی دلگیر بودند. فرمودند من از هنگامی که که چندین سال قبل از کمیته امداد رفتم، پایم را در انجا نگذاشتم و نمی‌آیم. من خدمت مرحوم نیری رفتم. خواهش کردم و خیلی التماس کردم که بیایند که جهت من منت بگذارید.

سوال: دلخوری ایشان از چه چیزی بود؟

فتاح: نفرمودند. بزرگوار بودند و از نحوه رفتن خود دلخور بودند. من خواهش کردم و در نهایت قبول کردند تشریف بیاورند. به یاد دارم سالن پر بود. مرحوم نیری وارد شدند زیاد سالن کمیته امدادی بودند و به احترام ایشان بلند شدند و کف زدند و صلوات فرستادند. خدا رحمتش کند.

(در این قسمت، سخنان فرزندان یکی از شهدای همرزم مهندس فتاح پخش شد)

سوال: چطور به فکر ارتباط با اینها افتادید؟ خلایی وجود داشت که می‌خواستید پر کنید؟

فتاح: خیر. هنگامی که اینها را می‌بینم انگار پدرانشان را می‌بینید.

سوال: چه کسانی هستند؟

فتاح: واکنش‌ها و منش و قیافه را به ارث می‌برند. بعضی از واکنش‌ها و سکنات یادآور آن انسان های بزرگ هست. چون رهبری هم این رویه را دارند و دست نوازش و پدرانه بر سر اینها می‌کشند و اینها هم به آقا علاقه‌مند هستند، باعث شده است خیلی از این افراد در مرام خود سالم بمانند و یادگار درست عزیزان شهدا باشند.

سوال: به غیر از آقا مهدی فرزندان کدام شهدا هستند؟

فتاح: آقا احسان باکری می اید. آقا رسول عاصمی و آقا محسن اندرزگو هستند. آقای عباسپور هستند.

سوال: گله ندارند؟

فتاح: از بعضی رفتارها در کشور دل خونی دارند. چپ و راست هم تفاوت ندارد. دید سیاسی ندارد. اینها انسان‌های ازاده‌ای هستند. چون پدران اینها آزاده هستند. انتظار دارند همین کاری که در مجلس اتفاق افتاد، آقای مهدی همت چه عکس‌العملی نشان داد. این در ارزش نظام نبود.

سوال: سراغ زندگی خانوادگی برویم. چه سالی ازدواج کردید؟

فتاح: سال 61 ازدواج کردم.

سوال: چطور را گزینش کردید؟

فتاح: مادرم پیشنهاد کردند و نظر من هم همان شد. من با دختر دایی خودم ازدواج کردم.

سوال: عقد را چه کسی خواند؟

فتاح: یکی از علمای شهرستان ارومیه بود که ایشان مرحوم شدند. پدر شهید بودند. اهل جبهه بودند.

سوال: مهریه چقدر بود؟

فتاح: ما 5 سکه بهار آزادی و یک جلد کلام‌الله مجید مهر کردیم که من 5 سکه را دادم. در ابتدای ازدواج این سکه‌ها را دادم چون دولت در آن وقت هر سال به عنوان عیدی سکه می‌داد و من اینها را به همسرم دادم.

سوال: ترسیدید قیمت سکه اوج رود؟

فتاح: من گفتم اگر اتفاقی بیفتد و شهید شویم، حداقل این بر گردن ما نباشد.

سوال: حاج زن معلم بودند؟

فتاح: بله. به خاطر کار من چون جبهه رفتیم و چند سالی کرمانشاه و منطقه کردستان بودیم. صبوری ایشان از دفاع مقدس و عمری که گذاشتیم، ثواب بیشتری دارد.

سوال: اخرین هدیه‌ای که جهت ایشان گرفتید چه بود؟

فتاح: ما در کمیته امداد همانند جاهای دیگر رسمی گذاشتیم که به مناسبت اعیاد متفاوت یک شاخه گل با 100 یا 200 تومان به همه می‌دهیم. هم بنده می‌گیرم و هم همه امداد در کل کشور می‌گیرند و این ثابت هست. این شاخه گل را می‌برم و ایشان با خنده می‌گویند واقعا خودتان گرفتید؟ من هم می‌گویم جهت خودم هست. دروغ هم نگفتم چون امداد داده و جهت من است.

این گل هم ارزش مادی ندارد ولی جهت خانواده ها موثر هست. تلاش می‌کنم روز تولد ایشان را فراموش نکنم ولی واقعیت این است که چندین بار فراموش کردم. من شرمنده شدم و ایشان یادآوری کردند. سال‌هایی که در ذهنم بود دسته گل گرفتم.

سوال: یک پسر و یک دختر دارید؟

فتاح: بله.

سوال: هر دو ازدواج کردند؟

فتاح: بله. یک داماد داریم که فرزند شهید هست. خواستگار جهت دختر زن ما بودند…

سوال: حقوق هم خوانده‌اند؟

فتاح: رشته حقوق دانشگاه پایتخت کشور عزیزمان ایران خواندند.

سوال: با بچه‌ها بحث‌های سیاسی می‌کنید؟

فتاح: خیلی. آنها از من تندتر هستند و من تلاش می‌کنم آنها را آرام کنم. خیلی فهم سیاسی اوج دارند. خیلی ولایت‌مدار به لطف خداوند، هستند.

سوال: چقدر حقوق می‌گیرید؟

فتاح: من از امداد حقوق نمی‌گیرم. از همانجایی که مامور هستم حقوق می‌گیرم.

سوال: از سپاه.

فتاح: بله. هنگامی که خواستم بیاییم پرسیدم . 35 سال کار من گذشته است و ما ورودی اول انقلاب هستیم. سال 90 بازنشسته شدیم. من به آقای سردار جعفری گفتم من نمی‌خواهم بازنشسته شوم. قبول کردند که با این لباس بروم. من الان شاغل هستم. هنگامی که می‌خواستم به کمیته امداد بیایم دفتر آقا من را درخواست کردند و گفتند مطلبی ندارید؟ گفتم من یک شرط دارم.

گفتم شرطم این است که من مامور بروم. دو نشانه داشتم. یکی این که از امداد حقوق نگیرم و حقوق‌بگیر سپاه باشم. دوم این که همان بسیجی بمانم. الان حقوق سپاه من بعد از 38-37 سال با مدرک فوق لیسانس 8 میلیون و 600 هزار تومان ناخالص است که قدری کسری می‌خورد و من فکر می‌کنم حدود 7 تومان خالص جهت من باقی بماند.

سوال: حقوق‌های نجومی خیلی به اعتماد مردم لطمه زد.

فتاح: بسیار زیاد. شاید سخت‌ترین …

سوال: با قشر محروم ارتباط دارید چیزی به شما گفتند؟

فتاح: انصافا به من نگفتند چون من همان موقع فیشم را بیرون دادم چون می‌دانستم دامن گیر ما هم می‌شود. فضا به گونه‌ای شد که تر و خشک با هم می‌سوختند. دادن فیش سپاه به بیرون خیلی کار درستی نبود و من انجام دادم. سپاه با من برخورد نکرد با این که تخلف کوچکی محسوب می شد چون فیش نباید بیرون برود. الحمدالله آن اقدام، یک حراستی جهت ما ایجاد کرد.

سوال: ایکاش معلوم می‌شد. چیزی هم از این حقوق های نجومی معلوم نشد!

فتاح: ان‌شاالله معلوم شود. امیدوار هستیم. مردم منتظر هستند.

سوال: فکر نکنم معلوم شود. نه این حقوق‌های نجومی معلوم شد و نه املاک شهرداری معلوم شد. امیدواریم مشخص شود تا اعتماد مردم این چنین آسیب نبیند چون آقا هم چندین بار تاکید کردند.

فتاح: بله.

سوال: شما از معدود وزیرانی هستید که هم وزیران سابق خود را به وزارتخانه دعوت کردید و هم جهت وزیر بعدی خودتان کار کردید که رای بیاورد. این چه خصلتی است؟

فتاح: اولا قبل از من که مهندس بیطرف بودند و آقای زنگنه و شهید عباسپور بودند، انصافا خدمت کرده بودند. آن وقت نمی‌دانستم جمله راحت ای که می‌خواهم بیان کنم چقدر بازخورد خواهد داشت. من ناخودآگاه این جمله را گفتم. روی اعتقاد ساده‌ای که داشتم این جمله را گفتم که من جای آبادی آمدم، ولی اینجا می‌تواند آبادتر شود. تا زمانی که من بودم مهندس بیطرف وزارت نیرو باقی ماندند.

ما جا و شرایط ایشان را تلاش کردیم نگه داریم. وزرای قبلی را دعوت کردیم و با هم نهار خوردیم. چند بار در آن دوره با آقای زنگنه مشورت کردم. با آقای بیطرف به صورت مکرر مشورت داشتم. جهت دوره بعدی که آقای نامجو فرمودند و هنگامی که مشخص شد، با هم هم‌دوره‌ای بودیم. با هم جبهه بودیم. از ایشان من خواهش کردم به وزارت نیرو بیایند و مسئولیت آب و فاضلاب کل کشور را عهده‌دار شدند.

وقتی متوجه شدم ایشان کاندیدا شدند به مجلس رفتم. با این که وزیر نبودم. مجلس هم آن دوره نشان داد نسبت به ما لطفی دارد چون من خواستم بیرون بیایم 230 نماینده امضا کردند که من بمانم. من صحبتی کردم و تلاش کردیم از آقای نامجو تلاش کردم دفاع کنم. الحمدالله ایشان رای آورد.

البته یک بار هم استیضاح می‌شد که من نامه‌ای نوشتم. نمی‌دانم موثر بود یا خیر.

سوال: قطعا موثر بود.

فتاح: ایشان الحمدالله 4 سال را ماندند.

سوال: آن وقت که وزیر بودید نماینده‌ای در نمازخانه مجلس سیلی به گوش آقای نامجو زد. درست است؟

فتاح: خاطرات تلخ را مرور می‌کنید. بله درست است.

سوال: قضیه چه بود؟

فتاح: من آن روز در کمیسیون‌ها پرسش داشتم. آقای نامجو هم مدیر آب‌ و فاضلاب کل کشور بودند. ایشان با چندینه مدیر دیگر من را همراهی کردند. گفتیم نماز بخوانیم و بعد به کمیسیون برویم. یکی دو نماینده دور من را گرفتند که سوالاتی بپرسند. اوضاع خیلی عادی بود. یکباره صدای سیلی را شنیدم. خیلی بلند بود که همه برگشتیم و دیدیم آقای نامجو با نماینده‌ای بحثی داشتند و بگومگو می‌شود و سیلی آبدار به صورت مهندس نامجو می زند.

کاری که آقای نامجو انجام دادند –که قابل تقدیر هم است و با طلا باید قاب گرفت- هیچ عکس‌العملی انجام ندادند و مهری برداشتند به سجده رفتند. صورت ایشان سرخ شده است بود ولی کاملا عادی با این مسئله برخورد کردند. به گونه‌ای شد که هنگامی که صحنه را آقای ابوترابی دیدند دست آقای نامجو را بوسیدند. گفتند این دست را باید بوسید. همه تحت تاثیر قرار گرفتند.

به دفتر ایشان رفتیم و همان شب آقای لاریجانی به من نامه نوشتند که مجلس عذرخواهی می‌کند. همان شب آقای ابوترابی آن نماینده را با دسته گل به منزل آقای نامجو می برند.

سوال: شما دوران مشکل را طی کردید که هم زمستان 86 و هم تابستان 87 که خشکسالی بود. به یاد دارم به حیاط می‌آمدید و دعا می‌کردید باران ببارد.

فتاح: من از جلسه دولت بیرون آمدم، شما آن صحنه را از ما گرفتید…

سوال: بله. دیدید باران می‌آید شروع به شکرگذاری کردید. آن صحنه را گرفتیم. به نظر شما آن وقت سخت‌تر بود یا دوران الان آقای چیت‌چیان؟

فتاح: البته خشکسالی آن دوران و آن زمستان در وزارت نیرو رکورد زده هست. زمستان مشکل گذراندیم چون سرما بیداد می‌کرد و همه جا یخ زده بود. سرمای سراسری بود. مصرف گاز هم محدود شده است بود. ترکمنستان هم گاز را قطع کرده بود که آن مصاحبه را کردم و به اهالی شمال و شاهرود و خیلی از جاهای کشور که گاز قطع بود گفتیم برق مصرف کنید که این از وزیر نیرو بعید بود چون اصولا به صرفه جویی توصیه می‌کنیم.

برق را در دولت با تخفیف حساب کردیم. آن مدتی که لوازم برقی جهت گرمایش استفاده کرده بودند. تابستان هم شرایط سخت خاموشی بود. باز کار بی‌نظیری که کردیم این بود که گفتم به پایتخت کشور عزیزمان ایران هم خاموشی بدهید. به من گفتند پایتخت کشور عزیزمان ایران حساس است و سفارتخانه دارد. مسائلی ایجاد می‌شود.

یک بار قطع کردیم و آقای قالیباف از مشهد با من تماس گرفتند- خدا رحمتش کند، پدرشان بیمار بودند- به من گفتند مهندس مترو از کار افتاده یک کاری بکنید. سر این مسئله حساسیت داشتند. چراغ‌های راهنمایی، اینها… ولی گفتم نه! پایتخت کشور عزیزمان ایران با آبادان و خرمشهر و بوشهر و بندرعباس چه فرقی دارد؟ آیا نباید خاموشی بدهیم. خاموشی را دادیم و دل به دریا زدیم.

سوال: به نظر شما آقای چیت‌چیان موفق بوده؟ مخصوصا سر قضیه خاموشی در خوزستان شرایط بدی به خاطر گردوغبار ایجاد شد. می‌شد به گونه ای مدیریت کرد چنین اتفاقی رخ ندهد؟

فتاح: من فکر می‌کنم حمایت مورد نیاز در دولت از حوزه نیرو صورت نگرفته است.

سوال: بالادستی را مقصر می‌دانید.

فتاح: بله. من یکی دو بار ایشان و همکاران ایشان را دیدم و حمایت مورد نیاز صورت نگرفت. در اولویت دولت یازدهم نبود.

سوال: در دولت اول آقای روحانی به شما پیشنهاد شد؟

فتاح: خیر. پیشنهاد رسمی نشده بود.

سوال: غیررسمی بود؟

فتاح: غیررسمی بود، در حد وزارت نبود، ولی پائین بود.

سوال: قبول نکردید؟

فتاح: شرایط طوری نبود که قبول کنم.

سوال: برسیم به دوست صمیمی شما آقای احمدی‌نژاد؛ فکر این همه عوض کردن را می‌کردید؟

فتاح: بیشترین پیش‌بینی‌ها را در اواخر دولت نهم داشتیم. در آخرین جلسه دولت نهم که تلخ‌ترین جلسه دولت نهم بود که آن اتفاق افتاد و آن معاون اول علی‌رغم نظر آقا آنجا نشست و ما هم تاب نیاوردیم. قبل از آن هم تصمیم نداشتم در دولت بمانم و به آقای احمدی نژاد هم گفته بودم و صحبت کرده بودم و به توافق ضمنی رسیده بودیم. آن هم مزید بر علت شد که علاقه نسبی که وجود داشت هم از بین بردن شد.

بعد از آن هم تقاضاهایی در دولت دهم شد که برگردم.

سوال: پیشنهاد انرزی اتمی را داده بودند؟

فتاح: آنجا را دادند، راه آهن را حکم زدند. سفیر کشور عزیزمان ایران در چین را پیشنهاد دادند.

سوال: حکم زدند؟

فتاح: بله. دولت باید تصویب می‌کرد. راه‌آهن به گونه ای است که مدیر هیات امنا مدیر دولت است و باید در دولت تصویب شود. حکم ما را اعلام کردند که قائم مقام وزیر راه و مدیر راه آهن باشم. بنده نرفتم. جهت سفارت کشور عزیزمان ایران در چین پیشنهاد کردند و تصویب کردند و فرم را فرستادند. واقعا علاقه نداشتم برگردم.

سوال: آینده نگری این اندازه عوض کردن را نمی‌کردید؟

فتاح: خیر.

سوال: امسال فکر می‌کردید عضویت کند؟

فتاح: خیر. از من پرسیده بودند و من گفتم، بعید است ایشان عضویت کنند چون اعلام کرد و اطلاعیه داد که نمی‌آیند.

سوال: بعد از انتخابات دیداری با هم داشتید؟

فتاح: من در مراسم مرحوم نیری ایشان را دیدم. حالشان را پرسیدم و احوالپرسی کردیم.

سوال: صحبت خاصی نشد؟

فتاح: خیر.

سوال: شما از معدود وزیرانی هستید که هنگامی که می‌خواستید وارد وزارت منزل شوید نگهبان شما را نمی‌شناسد و راه نمی‌دهد.

فتاح: روز اول بود.

سوال: هنگامی که هم می‌خواستید بروید همان نگهبان و پرسنل گریه می‌کردند.

فتاح: بله. نخستین جلسه هیات دولت در کنار جوار حرم مطهر رضوی برگزار شد. به جمعه خورد و من شنبه صبح راننده‌ای دنبال من آمد که گفت من راننده آقای بیطرف هستم و می‌خواهم شما را ببرم. آدرس را دادیم و ما را برد. ما هم داخل رفتیم و این بنده خدا هم نشناخت و گفت شما؟

بنده گفتم آمدم ببینم. گفت آقای بیطرف نیست و به مرخصی رفته هست. بگومگو کردیم و کسی آمد گفت این بنده خدا تازه حکم گرفته و وزیر شده است هست. گفت جدی وزیر است؟!

سوال: بااهمیت ترین نقدی که به دولت یازدهم دارید چیست؟

فتاح: به نظرم ثبات مدیریتی می تواند نقطه قوت باشد. آقای روحانی خیلی با احتیاط عمل کردند و ایشان خیلی ملاحظه وزیران را می‌کرد. در دوره های قبلی دیدیم که بعضا حرمت‌ها شکسته می‌شد. حالا یک نفر را می‌خواستند عوض کنند آیا حرمت او شکسته شود. ولی از این که در طول 4 سال دولت زیاد انرزی خود را روی برجام گذاشت و نتوانست کشور و اقتصاد را از رکود خارج کند قابل نقد است.

سوال: در برجام ضرر کردیم؟

فتاح: نمی توانم بگویم. می خواهم بگویم بزرگ ترین دستاورد برجام این بود که خیلی از مردمی که به امریکا امیدی داشتند و دقیق همانند ما فکر نمی‌کردند، حتی مسئولین، الان دارند به نظر حضرت آقا برمی‌گردند که امریکا واقعا قابل اعتماد نیست. این دستاورد کمی نیست.

سوال: در شروع ریاست جمهوری اول آقای روحانی گفتید آقای روحانی می‌خواهد با روحیه تعاملی لطیف‌تر با دنیا صحبت کند. به نظر شما موفق بود؟

فتاح: ایشان عمل کردند. این جمله را به تاسی از حضرت آقا عرض کردم که فرمودند نرمش قهرمانانه. حرف من هم همین مضمون را منظور داشت. به نظر می رسد همین انرزی را جهت همسایگان و کشورهای غیراروپائی و امریکا می‌گذاشتند شاید روابطی که با اطراف خود پیدا کردیم می‌توانست بهتر باشد.

سوال: به بحث شیرین جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) برسیم.

فتاح: شیرینی آن کجا بود؟

سوال: شیرین است دیگر؛ آقای فتاح قبول کرد جزو کاندیداهای جمنا باشد؟ چون از یک طرف مصاحبه‌های شما را می‌شنیدیم که من نیستم، از طرف دیگر شما را در لیست می گذاشتند.

فتاح: ما از یک سال قبل مرتب می‌گفتیم قصد ورود نداریم. بعید است کسی خلاف این را از من شنیده باشد. در مصاحبه رسمی و فردی همین گفته را بیان کردم. از دولت و از چپ و راست نزد من آمدند و من گفتم نیستیم. من این جمله را هم گفتم که خیالتان راحت من نمی‌آیم. همین را تیتر کردند.

جمنا هم نسبت به بنده لطف داشتند. خیلی از این افراد از دوستان صمیمی ما بودند و هستند. از روی لطفی که داشتند اسم ما را اضافه کردند. با من مشورتی نشده بود که اسم من جزو ده نفر باشد. رای‌گیری کردند و در همان جمع 3-2 هزار نفر من نفر دوم می‌شوم. چون نفر دوم شدم گفتند دیگر نمی‌شود 5 نفر را از بین بردن کرد. اگر ششم هفتم می‌شدم خودبخود از بین بردن می‌شدم.

سوال: می‌گفتید اسم من را نیاورید. بعضی انتقاد می‌کنند که اسم آقای فتاح مطرح شد در عین حالی که نمی‌خواست گفت حالا ببینیم رای چه میزان می شود. انتظار هم داشت اول یا دوم شود.

فتاح: باور می کنید که روح من خبر نداشت، این را واقعا می‌گویم. آن روز در کمیته امداد همایش داشتیم. در حال صحبت بودم که این خبر را اوردند. به اندازه ای حالم بد شد و فشارم افتاد که دوستان خبر دارند. با زن دکتر دستجردی که الان هیات امنای ما هم هستند و به ما هم لطف دارند، تماس گرفتم و صحبت کردیم و بگومگو هم کردیم.

سوال: توجیح دوستان چه بود؟

فتاح: مجموعه جمنا این تصمیم را گرفته که آقای فتاح باشد. همه اتفاق نظر داشتند.

سوال: چطور دوم به پنجم و بعد به ششم رسید؟

فتاح: ما نامه نوشتیم و من دستخط هم دارم که بعدا دستخط من هم بیرون آمد و پیامک دادم و زنگ زدم به همه و در نهایت مدیر جمنا آقای رحیمیان نزد من آمد. گفت از شما معذرت‌خواهی می‌کنم. خیلی بزرگواری کرد و من راضی نبودم. ولی دوباره آوردند.

سوال: جهت چه؟

فتاح: این مزید بر علت قبلی شد که من ناراحت‌تر شدم. گفتند شما پنجم شدید. چوندر آن جلسه سخنگو گفته بود آقای فتاح نیست. خیلی از افراد که می‌خواستند رای بدهند …

سوال: در کنگره آخر نبودید؟

فتاح: در هیچکدام حضور نداشتم. بعد هم نرفتم. این اتفاق رخ داد.

سوال: سخنگو گفته بود شما نیستید؟

فتاح: بله. در جلسه گفته بودند نیست، ولی به رای‌گیری گذاشتند و من پنجم شدم. اعتراضی شد و بعد ششم شدیم.

سوال: آینده نگری می‌کردید انتخابات ریاست جمهوری همین شود؟

فتاح: بله.

سوال: در آن جمع گفته بودید؟

فتاح: خیر.

سوال: بعضی از دوستان شما می گویند همه چیز بسته شد که این اتفاق بیفتد. یکسری اسم ها مطرح شود و در انتها همین شود.

فتاح: من این قضاوت را نمی‌توانم بکنم چون خودم ناراحت هستم از آن قضایا، در دلم مانده است و صلاح نیست بین برادران چیزی بیفتد. شاید فرصت‌های دیگر و شرایطی که بتوان گلایه‌ها را مطرح کرد. من فکر می کنم محاسبات اشتباه بود. جهت همه هم اتفاق می‌افتد.

سوال: ترکیب اگر تفاوت می‌کرد ممکن بود رای آوری آقای روحانی کمتر می‌شد؟

فتاح: ممکن بود. اگر درست عمل می‌کردند و مهره درستی را قرار می‌دادند،‌ اگر در مناطرات به درستی عمل می‌کردند…

سوال: همه مناظرات را دیدید؟

فتاح: بله. همه را با دقت دیدیم.

سوال: چه حسی داشتید؟

فتاح: ناراحت بودم. احساس کردم مناظرات عمق ندارد. مردم نمی توانستند به پرسشها عمیق توجه کنند و برنامه ها را بفهمند. روی همین بگومگوها و مچ گیری ها و رو کردن این و آن مسئله بود که خوب نبود.

سوال: ادامه جمنا چه خواهد شد؟

فتاح: ما که عضو نیستیم و شرکت هم نکردیم، ولی برداشت من این است که توفیقی پیدا کردند و این که پراکندگی را به زعم خود به وحدت تبدیل کردند.

سوال: به زعم خودشان؟ شما چنین چیزی را قبول ندارید؟

فتاح: این طور بیان می‌کنند چون آخرهای دیدیم خیلی هم شرایط این طور نبود. ان شاالله بتوانند وحدت را حفظ کنند.

سوال: کنار رفتن آقای قالیباف کار درستی بود؟

فتاح: آمدن ایشان را نادرست می‌دانم. من اگر بودم بعد از دو بار امدن و ان شرایط نمی‌آمدم.

سوال: به ایشان نگفتید؟

فتاح: از من نپرسیدند.

سوال: گفته اید قدر حکمی که آقا به من دادند را می‌دانم. بعضی می‌گفتند کنایه‌ای به آقای رئیسی است.

فتاح: خیر. من واقعا چنین نیتی نداشتم و جهت کار خود عرض کردم که این کار جهت من چه چیزی کم دارد که بخواهم بروم کمبودم را جبران کنم و به مقامی برسم، من این کار را دوست دارم و شرفی جهت خود می‌دانم و این را از دعای پدر و مادر ان خود می‌دانم. دعای فرزندان شهدا و همرزمان بود که کار به این خوبی در دایره قسمت نصیب ما شد.

سوال: ممکن است سال 1400 آقای فتاح را در عرصه انتخابات ببینیم؟

فتاح: معلوم است که فردا زنده‌ایم؟ جهت 4 سال بعد نقشه می‌کشیم؟ آیا باید چنین چیزی را بیان کنم؟ بنده هم چنین نیتی داشته باشم و جهت آن در کمیته امداد چنین اقداماتی کنم، مشمول این آیه می‌شوم «حبطت اعمالهم». بعضی از مومنین کارهای زیادی می‌کنند ولی پرونده خالی هست. اگر چنین نیتی باشد خدا بر ما نبخشد.

سوال: یک قولی هم به ما بدهید که در یکی از سفرها دوربین ما با شما همراه باشد.

فتاح: به شرطی که خسته نشوید. تا دوردست‌ها بیایید. چون بعضی از دوستان شما با ما همراه شدند و بار دوم نیامدند. جهت ما هم خوب است و بیایید و ببینید آنجاهایی که می‌رویم کجاست.

سوال: برنامه با دستخط شما تمام می‌شود.

«بسم الله الرحمن الرحیم

و ولی به نعمه ربک فحدث

این دست‌خط حکایت راه پر خون دل یک بسیجی دلباخته امام و انقلاب اسلامی است که از روز ازل عهدی را که بسته بود، هنوز از سر صدق و سویدای دل و با تمام وجود وفادار هست. تمام مسئولیت‌های دوران 38 سال خدمت را دعا می‌کنم خداوند متعال به کرم و لطف بی‌کرانش از این بنده بپذیرد و سرانجام عمرم را منتهی به شهادت در راه نظام مقدس جمهوری اسلامی کشور عزیزمان ایران بفرماید و ما را با شهیدان و امام شهیدان محشور فرماید».

انتهای پیام/

واژه های کلیدی: رئیس کمیته امداد | کمیته امداد | برنامه | اعتماد | برنامه دستخط | پرویز فتاح | رئیس کمیته امداد امام خمینی |

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *