خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

نان به قیمت حاشيه‌نشيني

سکونت گاه | در حاشیه | سیاست | ایران | اخبار اقتصادی و بازرگانی

نان به قیمت حاشيه‌نشيني

نان به قیمت حاشيه نشيني

عبارات مهم : سکونت گاه – در حاشیه

انتقاد آخوندي از ادعاي حمايت برخي نامزدها از حاشيه نشينان

نان به قیمت حاشيه نشيني

نان به قیمت حاشيه‌نشيني

زندگی در فقر شهری در حاشیه ها سخت ترین و خشن‎ترین اوضاع زندگی است که جوامع شهری تاکنون تجربه کرده اند. هر چند پدیده فقر عنوان جدیدی نیست، ولی شدت و مشکل آن در حاشیه ها را می توان موضوعی نوظهور قلمداد کرد. ریشه این عنوان را نیز از منظر اجتماعی می توان تبیین کرد. عدم رسمیت زندگی در حاشیه ها، خود بزرگ ترین مانع بهروزی مردم و موجب شکل گیری و توسعه تناوب فقر است.

تلفیق این اوضاع با فقر پیشین خانوارهای مهاجر به حاشیه ها که اساسا موجب مهاجرت آنان شده است هست، سازوکار تشدیدکننده ای را ایجاد می کند که بسیار زحمت آور و طاقت فرسا هست. این عارضه و رخ نمون از فقر شوربختانه، با توجه به مجموع شرایط محیطی، امکان انتقال از اوضاع راحت به اوضاع نابهنجار متضمن انواع بزه های شرکت یافته، فساد، اعتیاد، قتل، سرقت، فروش کودک، قاچاق و سایر ناهنجاری های اجتماعی را دارد.برای رویارویی با این پدیده بسیار سخت و غیرِانسانی نخستین عنوان شناختِ سازوکارهای درونی تشدیدکننده ی آن و تفاوت های آن با سایر انواع فقر است.

سکونت گاه | در حاشیه | سیاست | ایران | اخبار اقتصادی و بازرگانی

جامعه های شهری و روستایی در اوضاع تعادل عادی خود، بدون دخالت دولت منبع رفاه هستند. فرهنگ مواظبت و غمخواریِ همسایگان در کنار انواع نهادهای متشکل و غیرِ متشکل مدنی کاراترین سیستم پوششی رفاهی فقرا، التیام بخش و تعدیل کننده لبه خشونت و کم کردن شدت فقر هست. از همین روی، اکثر کشورهایی که دولت های کارگری و رفاه عریض و طویلی را تجربه کردند، در نهایت بازگشتند به مواظبت محله ای (community care). توصیه بسیار ظریفی که وجود دارد این است که در حاشیه، به علت غیررسمی بودنِ اجتماعِ حاشیه نشینان، اساسا سازوکارهای فرهنگی و نهادهای مدنی یا وجود ندارند و یا از کاركرد می افتند.

این موضوعی است که اغلب از چشم سیاست گذاران پنهان می ماند. گروه های مهاجر بسته به اینکه از کجا و چگونه مهاجرت کرده باشند دارای یک سلسله ارتباطات فرهنگی و سیستم های حمایتی درون گروهی از یکدیگر هستند لیکن، در برابر بقیه همسایگان غریبه اند. دوم آنکه در هر صورت غیررسمی اند. غیرِرسمی بودن مانع شکل گیری هرگونه سرمایه اجتماعی و مادی و شکل گیری امیدِ اجتماعی جهت اصلاح در آینده می شود. ناامیدی اجتماعی جز خشونت، تخریب، عصیان و انتقام فرجام دیگری ندارد.در جریان انتخابات ٩٦، تعدادی از نامزدهای ریاست جمهوری ادعاهای گسترده ای در باره حمایت از حاشیه نشینان کردند، ولی به زعم من، آنان نه تنها برنامه که کوچک ترین درکی از عنوان نداشتند و صرفا به عنوان یک عنوان جالب انتخاباتی و جهت جلب آرای آنان اقدام به طرح عنوان می کردند.

در زمانی که دولت محبوب حضرات بر سرِ کار بود، آنان صورت مسئله را پاک و تمام سیستم های تصمیم گیری و حمایتی از حاشیه نشینان را تعطیل كردند. آنان یک راهکار جهت تمام دردها داشتند. مسکن مهر! که جای پرداختن به آن در اینجا نیست. فقط به این توصیه اشاره کنم که این راهکار هیچ جذابیتی جهت حاشیه نشینان نداشت و هیچ انتقال قابل توجه و قابل ذکری از حاشیه به مسکن مهر صورت نگرفت. ذکر این آمار هم خالی از لطف نیست. تعداد حاشیه نشینان براساس سند ملی توانمندسازی در نخستین سند رسمی در دوره جناب خاتمی ٤,٥ میلیون نفر برآورد شده است بود. همین رقم در سال ٩٢ بین ١٠ تا ١١ میلیون نفر برآورد شد. همین ارقام در حاشیه نشینی مشهد از ٥٥٠هزار به يك ميليون و ١١٨هزار رشد کرد. این یعنی رشدی بیش از صددرصد.

نان به قیمت حاشيه‌نشيني

به هر روی، داستان حاشیه نشینی یکی از پیچیده ترین و پردامنه ترین مسائلِ جوامعِ شهری در دنیا هست. در حال حاضر یک میلیارد نفر از ساکنان کره خاکی را حاشیه نشینان شهرها تشکیل می دهند و دولت های زیادی با این مسئله دست وپنجه نرم می کنند. کشور عزیزمان ایران بیش از ٥٠ سال است که با این عنوان مواجه است و تاکنون، هیچ گونه اجماعی جهت رویارویی با آن در سطح سیاست گذاری ملی چه پیش از انقلاب و چه بعد از آن حاصل نشده است.

رویکردهای متفاوتی جهت مواجهه با این پدیده وجود دارد و به کار گرفته شده است اند. اینها، از رویکردهای استالینیستی مبنی بر تراشیدن زمین و تخریب تمامی این سکونت گاه ها گرفته، تا رویکردهای امنیتی مبتنی بر مجرم بودن حاشیه نشینان و جرم خیز بودن سکونت گاه های آنان را مشمول بر می شوند. از سوی دیگر رویکرد های حمایتی و تحت پوشش قراردادن این افراد نیز وجود دارد که از قضا در ایام انتخابات اوج می گیرد. ولی هیچ کدام از این رویکردها به مسئله مهم آنان نزدیک نمی شوند.

سکونت گاه | در حاشیه | سیاست | ایران | اخبار اقتصادی و بازرگانی

مسئله مهم آنان هویت، به رسمیت آشنا شدن و بازگشت به اجتماع هست. هنگامی که آنان به رسمیت آشنا شوند، آن گاه امکان جلب و جذب در جامعه و خلق ارزش افزوده و انباشت سرمایه اجتماعی و مادی را خوهند یافت. آنان نه مهجورند که نیاز به قیم و نه بیگانه اند که نیاز به مواظبت داشته باشند. آنان دقیقا شهروندان همین کشورند؛ با تمام حقوق و مسئولیت های ناشی از شهروندی. البته به علت شرایط فقر محیطی که دارند، نیازمند توجه و حمایت زیاد هستند، باز نه به عنوان متکدی و نه به عنوان بی سرپرست بلکه به عنوان دریافت تبعیض مثبت براي جبران عقب ماندگی و پرکردن فاصله طبقاتی ایجاد شده است بین این سکونت گاه ها و سایر شهرها. بنابراین، رویکرد مهم ما رویکرد انضمام حاشیه به متن است به نحوی که حاشیه ای باقی نماند و همه جزئی از متن باشند. سیاست ما، مطلقا عدم «طرد» (exclusion) و جذب و انضمام مطلق (inclusion) است.گفتن این سخن راحت است لیکن، عمل کردن به آن بسیار سخت.

سختی آن هم از اینجا ناشی می شود که تمام نظام دیوان سالاری کشور عزیزمان ایران از بالاترین سطوح گرفته تا مرکز و پایین ترین سطوح در شهرستان ها و همچنین از قوه مجریه گرفته تا سایر قوا، در برابر چنین سیاستی مقاومت دارند. سیاستِ عدمِ مشروعیت بخشی و یا حتی بی تصمیمیِ تاریخی، سیاستی است که بیش از ٥٠ سال است همگان به آن خو گرفته اند و عوض کردن آن با مسئله جدی مواجه هست. کارِ بزرگی که در این دوره تا این تاریخ انجام گرفت، تصویب سند ملی بازآفرینی شهری در شهریور سال ١٣٩٣ بود. بر اساس این سند، ستاد بازآفرینی شهری شکل گرفت و متعاقب آن، جلسه های منظم ستاد درمرکز با حضور وزیر راه و شهرسازی و نمایندگان بیش از ١٩ دستگاه اجرایی و همچنین در تمام استان ها با حضور استاندار و یا معاون وی و نمایندگان همین ١٩ دستگاه و به همین ترتیب درتمام شهرستان ها به طور مرتب تشکیل شد. در این ستاد، مدیریت شهری و شهرداری ها به جد به کارگرفته شده است اند و میدان داری عملیات اجرایی با آنها است.

نان به قیمت حاشيه‌نشيني

بیش از دو سال است که این جلسه ها در سه سطح مذکور در حال تشکیل است و تقریبا جهت نخستین بار در کشور فهم یکسان در این ارتباط در سطوح متفاوت در درون نظام دیوان سالاری کشور عزیزمان ایران به وجود آمده است که دستاورد بسیار بزرگی است.گزارش اجرایی کارها بسیار تفصیلی خواهد بود لیکن، رکن اقداماتِ صورت گرفته، تقسیم سکونت گاه ها به محلاتِ مشخص و در عین حال در ارتباط ساختاری با مادرشهرها است تا امکان شکل گیری حس همبستگی اجتماعی در سطح کوچکترین واحد سکونت گاهی بین افراد فراهم آید و همچنین امکان ایجاد فضاهای عمومی چون مدرسه، منزل محله، بازار، مسجد، ورزشگاه، درمانگاه و فضاهایی از این دست که امکان ایجاد پیوستگی و همبستگی اجتماعی را بین افراد شکل می دهد، فراهم آید.

از سوی دیگر، حل پرسشها حقوقی مالکیت بر اراضی و پشتیبانی براي دسترسی افراد به تسهیلات بانکی محور عملیاتی دیگری است که مورد توجه هست. محور عملیات سوم، ایجاد تأسیسات زیربنایی و تنظیم شبکه معابر و کارها دیگری از این دست است که از حوصله این یادداشت خارج است.در آخر تأکید این یادداشت بر این توصیه است که راهکار اساسی حاشیه نشینی در کشور عزیزمان ایران فراخوانی و انضمام این خیل عظیم جمعیت و سکونت گاه ها به شهرها است به نحوی که کسی خارج از متن باقی نماند.

اخبار اجتماعی – شرق

واژه های کلیدی: سکونت گاه | در حاشیه | سیاست | ایران | اخبار اقتصادی و بازرگانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *