خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

خالق نوای یا اباعبدالله الحسین(ع) به مشکل نفس می‌کشد…

زیاد به بنیاد جانبازان مراجعه نمی‌کرد و علی‌رغم مسائل عدیده در روند تأمین مخارج درمان خود هیچ‌گاه انتظاری از بنیاد جانبازان و محل خدمت خود یعنی سپاه پاسدارا

خالق نوای یا اباعبدالله الحسین(ع) به مشکل نفس می‌کشد...

به گزارش گروه وبگردی کلوب خبرنگاران جوان، سال 68 بود؛ جهت نخستین بار سبک به یادماندنی «یا اباعبدالله الحسین(ع)» را در یک مراسم نورانی خواند و به گفته خودش 25 نفر از آن جمع مزد نوکری ارزش را از شهدای کربلا گرفتند و شهید شدند. البته خودش هم رزمنده ای بود که در دو جبهه دفاع نظامی و دفاع تبلیغاتی فعالیت داشت؛ او عضو قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) بود و در بخش ها و یگان های دیگری همچون «تحقیقات نظامی جنگ»، «لشکر 27 محمدرسول الله(ص)»، «لشکر سیدالشهداء(ع)» و «لشکر 14 امام حسین(ع)» به مقابله با دشمن تا بن دندان مسلح پرداخت و به درجه رفیع جانبازی نائل آمد. چه دم هایی را رزمندگان با او گرفتند که بسیاری شهید شدند و بعضی جانباز و بعضی هم رزمنده ماندند. ولی حالا بعد از این همه سال به یاد او افتادیم… حاج یونس حبیبی جانباز و مداح اهل بیت به علت عارضه قلبی و مغزی در بیمارستان ساسان پایتخت ایران خوابیدن شده است است. هنگامی که او را در بستر بیماری دیدیم ناراحت شدیم که چرا دیگر صدایش شنیده نمی ‎شود و آن همه استعداد که در مجامع ذاکرین می ایستاد و با آن فراز و فرودهای به جا و صوت و لحن اصولی جهت خودش نام و آوازه ای پیدا کرده بود، متوقف شده است است. ناگفته نماند که او در دهه 70 شاگردان نوجوان و جوانی را جهت مداحی پرورش می داد. روحیه بسیجی و ارزشی او بسیار منحصر به فرد بود.عشق به نظام و پایبندی به اصول رزمندگی هشت سال دفاع مقدس در شعرهای و نوع واکنش‌ها ستایشگری او از اهل بیت یکی دیگر از ویژگی های مثبت این مداح اهل بیت عصمت و طهارت همگان را تحت تأثیر خود قرار می دهد. جای خالی او واقعاً در میان جامعه ذاکرین احساس می شود و چندی بود که به دنبال فرصتی جهت یک مصاحبه مفصل با این مداح اهل بیت بودیم؛ با او لحظاتی را به گفت وگو نشستیم ولی نفس های حاجی به علت پیشرفت اثرات شیمیایی جنگ، مجال بحث ها و پاسخ به سوالات بیشتری را نداد. توصیه ها و ناگفته هایی را حاجی مطرح کرد که در امتداد صحبت های فرزندش مجتبی از نظرتان می گذرد:
آغاز آموزش مداحی از مهدیه تهران

عبارات مهم : شیمیایی

شانزدهم اسفند سال 47 بود که در نزدیکی شهر پل سفید منطقه سوادکوه دیده به دنیا گشود. از همان سال های طفولیت همزمان با تحصیل جهت کمک به معیشت خانواده اش، مشغول کار شد. پس از هجرت به تهران، وی که علاقه زیادی به عرصه مدیحه سرایی اهل بیت داشت به همراه پدر و دایی بزرگ تر به جلسات مرحوم کافی در مهدیه پایتخت ایران می رفت و با علاقه زیادی مشغول تماشای نوحه خوانی ذاکران اهل بیت می شد به نوعی که حتی حرکات ایشان را به خوبی زیرنظر داشت و آرزو می کرد روزی خود در این مکان مداحی کند. از همان روزها به سراغ این عرصه رفت و با توجه به ایام انقلاب و شروع جنگ تحمیلی در خدمت بعضی از ذاکران اهل بیت از جمله شهید بنی جمالی، حاج مرتضی و محسن طاهری و دیگر اساتید فن، مداحی را آموخت.
لباس رزمندگی به تن کرد
بعد از شروع جنگ، حاج یونس هم همانند جوان های مومن و انقلابی آن روزها، با توجه به سن پایینی که داشت، راهی جبهه های نبرد شد. با آن مجروحیت جسمی و استشمام گازهای شیمیایی حاصل از حملات موشکی و خمپاره ای شب ها در قبر همرزمانش می خوابید و در غم فراق شهدای گردان حضرت علی اکبر(ع)، می گفت آن روزها دیگر برنمی گردد و فقط حسرت ما جامانده های جنگ در دل ها سنگینی می کند.
مجمع الذاکرین بیت الاحزان انصار را تشکیل داد
پس از چند سال بستری، مجمع الذاکرین بیت الاحزان انصار را تشکیل داد تا از این طریق دین خود را به اساتید شهید خودش اداء کند و از طرفی دیگر جوان های بسیاری که مشتاق آموختن فن مداحی بودند را گرد خود جمع کرد. علاقه مندانی که از اقصی نقاط پایتخت ایران به شهرستان اسلامشهر می آمدند و هر هفته پای درس اساتید متفاوت می نشستند. در همین اثنا تنها بیرق هیئت فاطمیه هر هفته برپا بود که البته بعدها با بی مهری های متعدد علی رغم میل باطنی مجبور به ترک هیئت شد.
خودش هم نمی دانست صدایش ضبط شده
در یکی از جلسات مجمع مصادف با شب شهادت حضرت رقیه(س) به درخواست شاگردانش، آن شب روضه برپا شد و شعری که هفته های قبل سروده و در جمع کلاس پخش شده است بود در این جلسه با سبک و سیاقی جدید، خوانده و بعدها به نام غمنامه حضرت رقیه(س)، معروف شد. خودش نمی دانست که این صوت، ضبط و حتی پخش شده است است؛ چراکه نخستین بار در بهشت زهرا از طریق بلندگوهای مرکز فرهنگی شهید آوینی شخصاً صدای خودش را شنید و بسیار تعجب کرد. همه در تصورات مختلف، حاج یونس حبیبی را جهت یکدیگر تفسیر می کردند.
به بنیاد جانبازان نمی رفت
زیاد به بنیاد جانبازان مراجعه نمی کرد و علی رغم مسائل عدیده در روند تأمین مخارج درمان خود هیچ گاه انتظاری از بنیاد جانبازان و محل خدمت خود یعنی سپاه پاسداران نداشت ولی عدم پرداخت مطالبات وی و همچنین بی تفاوتی این نهادها به مسائل و گرفتاری های پیش آمده بر اثر مجروحیت ها و زحمت های حاصل از ناتوانی پرداخت هزینه های زندگی و درمان خود اخیراً موجب رنجش خاطر حاجی شده است بود. بعضی افراد جهت برطرف مسئله پدرم قول های واهی و پوچ می دادند ولی پیش از امیدوار کردن کاملاً از دسترس خارج شده است و پاسخگو نبودند. شاید انتظاری که از فرزند هیئتی ها و هم صنفی های خودش داشت زیاد از این شرکت ها بود؛ چراکه حداقل کاری که می توان کرد یک احوالپرسی راحت از جانبازان و مدافعان حریم میهن و این مرز و بوم هست.
مسافرکشی جهت جبران مسائل خانواده
نداشتن یک سرپناه در زندگی بعد از 30 سال و عدم توانایی و جبران هزینه های زندگی جهت خود و سه فرزندش از جمله مسائل چند سال اخیر او بود.دیگر از همه جا ناامید شده است بود و در عین نداشتن توانایی نشست و برخاست، مسافرکشی می کرد. حال نیز بر اثر جراحات شیمیایی و فشار خون اوج حاصل از استشمام گازهای شیمیایی عامل خون و خشک شدن یکی از ریه ها بر اثر سکته مغزی در بیمارستان خوابیدن است شاید دیگر امکان مداحی را نداشته باشد. روزهای اول که هوشیارتر بود تمام دغدغه اش قروض و چک های حاصل از خرید جهیزیه، ماشین و اجاره منزل بود. در حالی که نباید چنین باشد به نظرمن او یک بار تمام هستی اش را داده و بی منت خود را آماده تکرار خدمت در راه اسلام و اهل بیت می داند.
اما ناگفته های حاج یونس…
این مداح اهل بیت پیش از این در یک گفت وگویی به ما گفته بود که در دوران دفاع مقدس با عضویت در قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) و شرکت در عملیات ها چه تحت مأموریت تحقیقات نظامی، چه لشکر 27 و چه لشکر سیدالشهداء(ع) و لشکر 14 امام حسین(ع) در 7 مرحله اسیر حملات شیمیایی دشمن شده است است. وی در خصوص اوضاع بغرنجی که این سال ها به واسطه این یادگاری جنگ مجبور شده است است، این طور گفت: «نفسم اوج نمی آید و هر روز اوضاع بدتری از گذشته پیدا می کنم. این بیماری آن قدر پیشرفت کرده که پزشکان دستور انتقال بنده را به شمال کشور صادر کردند. چرا که استشمام آب و هوای آلوده پایتخت ایران جهت این نوع بیماران بسیار خطرناک است».
حبیبی در حالتی که واقعاً سخت سخن می گفت بسیار دوست داشت از مشکل این چند ساله بیماری و دوری اش از فضای مداحی در هیئت های مذهبی جهت ما بگوید تا عزاداران حسینی بدانند خالق سبک به یاد ماندنی
«یا اباعبدالله الحسین(ع)» در جامه یک جانباز سلحشور و فداکار امروز دوران نقاهت را در چه شرایط مشکل می گذراند.
توصیه های حاجی به جوانان؛ نگذارید فرمایش ولی فقیه شهید شود
حاج یونس حبیبی توصیه ای جهت مداحان جوان امروز داشت که نگذارند فرمایش ولی فقیه شهید شود و حق آن را در رعایت موازین اسلامی و حفظ وحدت و انسجام اداء کنند. بدانند هنگامی که رزمندگان ما می رفتند تا نگذارند تمامیت ارضی کشور به دست دشمن های بیفتد پشت پیراهن های خود نوشته بودند «می رویم تا انتقام سیلی زهرا بگیریم»؛ امروز ما وظیفه خطیرتری برعهده داریم و آن پیروی از فرامین مقام معظم رهبری و همراهی ایشان در مقابله با جنگ نرم دشمن است.
منبع: کیهان
انتهای پیام/

واژه های کلیدی: شیمیایی | جانباز | ایران | جانبازان | حاج یونس حبیبی | نوای یا اباعبدالله |

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *