خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

«آیت الله» در مورد تعداد موافقین و مخالفین روحانی در شورای نگهبان اطلاعاتی داشت

«آیت الله» در مورد تعداد موافقین و مخالفین روحانی در شورای نگهبان اطلاعاتی داشت /روحانی براساس نظرسنجی ها پیروز است / خاطرات سری «آیت الله» بنابر اقتضای وقت منت

«آیت الله» در مورد تعداد موافقین و مخالفین روحانی در شورای نگهبان اطلاعاتی داشت

محمد هاشمی : «آیت الله» در مورد تعداد موافقین و مخالفین روحانی در شورای نگهبان اطلاعاتی داشت /روحانی براساس نظرسنجی ها پیروز است

عبارات مهم : انتخابات ریاست جمهوری

محمد هاشمی :

«آیت الله» در مورد تعداد موافقین و مخالفین روحانی در شورای نگهبان اطلاعاتی داشت /روحانی براساس نظرسنجی ها پیروز است / خاطرات سری «آیت الله» بنابر اقتضای وقت منتشر می شود/ فکر نمی کردم جهانگیری عضویت کند/تا روز اخر صبر کردم یکی از 5 کاندیدای پوششی بیایند، ولی نیامدند و من آمدم/ «آقا» گفتند هر شب جهت اقای هاشمی دعا می کنند / از بین رئیسی و قالیباف، رئیسی می ماند؛ چرا قالیباف به معاون اولی تن ندهد؟ / اگر احمدی نژاد تا آخر باشد، رای قالیباف و رئیسی تقسیم می شود

«آیت الله» در مورد تعداد موافقین و مخالفین روحانی در شورای نگهبان اطلاعاتی داشت

عصر روز سه شنبه به دفتر مجمع تشخیص مصلحت در ساختمان مرمر که این روزها ساختمان قدس خوانده می شود می رویم . فقدان آیت الله کاملا محسوس است . طبقه دوم ساختمان ، دفتر سابق آیت الله هاشمی رفسنجانی است . جایی که هنوز محمد هاشمی رفسنجانی ، برادر آیت الله به عنوان مسئول دفتر ایشان هنوز در آنجا حضور دارد .

با او که به صورتی غیر منتظره نامزد انتخابات ریاست جمهوری شده است است ، گفت و گویی تفصیلی انجام دادیم . او صریح و براق ، پاسخ سوالات مهمی را داد . از جزییات دیدار خانواده هاشمی رفسنجانی با رهبر معظم انقلاب تا ماجرای تلاش آیت الله جهت نامزدی پوششی افرادی غیر از حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری . او راجع به ماجرای نگرانی آیت لله از رد صلاحیت روحانی هم حرف هایی مهمی داشت همانطور که روایتی از آخرین و مهمترین سخنان صریح هاشمی رفسنجانی در ساختمان مجمع تشخیص داشت. همان حرف هایی که ادعا شد ، بسیار تند علیه روحانی بیان شده است است.

«آیت الله» در مورد تعداد موافقین و مخالفین روحانی در شورای نگهبان اطلاعاتی داشت /روحانی براساس نظرسنجی ها پیروز است / خاطرات سری «آیت الله» بنابر اقتضای وقت منت

آنچه در ادامه می آید ماحصل گفت و گوی «انتخاب» با محمد هاشمی رفسنجانی است.

*آقای هاشمی دوران فراق آیت الله هاشمی چطور می گذرد ؟

حقیقتا هم خیلی سخت است و هم خیلی تلخ. جهت دوستان و جهت مردم هم این مسئله به همین شکل است ؛ این را در مواجهه با مردم می توان فهمید و دید . جهت خانواده و جهت من به عنوان برادر ایشان با توجه به اینکه سالیان طولانی در خدمت ایشان بودیم الان دیگر فضا تنگ و تلخ است. امیدوار هستیم که خداوند روح بلند ایشان را غریق رحمت کند و توفیق دهد که ما بتوانیم کمی به آرمانهای ایشان عمل و اندیشه های ایشان را در جامعه ساری و جاری کنیم. آنچه مورد نظر ایشان بود و در جامعه هم توقع هست، فقط جسم آقای هاشمی نیست. جسم از جهاتی خوب است ولی آنچه مهم است، راه و اندیشه های ایشان است. در دیداری که با چندینه نفر از مراجع محترم تقلید داشتم، وجه یکسان فرمایشاتشان این بود که خانواده و ما وظیفه داریم راه ایشان را ادامه و افکار ایشان را انتشار دهیم. آقای هاشمی با راه و اندیشه هایشان باقی می مانند.

*این روزها چکار می کنید؟ فقط در مجمع تشخیص مشغول هستید؟

«آیت الله» در مورد تعداد موافقین و مخالفین روحانی در شورای نگهبان اطلاعاتی داشت

بله. هنوز وظیفه مجمع روشن نشده و بلاتکلیف است. عمدتا زیاد اوقات اینجا هستم. البته یک پروژه ساختمانی هم در مورد بیمارستان سرطانی داریم که کمی هم در آنجا همکاری دارم.

*از حزب چه خبر؟

من خیلی رابطه ای با حزب ندارم.

«آیت الله» در مورد تعداد موافقین و مخالفین روحانی در شورای نگهبان اطلاعاتی داشت /روحانی براساس نظرسنجی ها پیروز است / خاطرات سری «آیت الله» بنابر اقتضای وقت منت

*کامل منفصل شدید؟

بله، منفک شدیم.

«آیت الله» در مورد تعداد موافقین و مخالفین روحانی در شورای نگهبان اطلاعاتی داشت

*با توجه به اینکه انتخابات است، قصد وصل شدن مجدد ندارید؟

انتخابات یا هرچه باشد، جدایی من از حزب بر مبنای یک تحلیل بود و زیاد جنبه اعتقادی داشته است. بنابراین این نیست که حالا فرض کنید زمانی بگذرد و باز بخواهم برگردم. قهر نکرده بودم که برگردم بلکه بر مبنای تحلیل، تصمیمی بود که به ذهن خودم تصور می کنم مورد رضای خداوند هم بوده و اینگونه تصمیم گرفتم.

*یعنی حاضر نیستید با شرایط کنار بیایید؟

بحث کنار آمدن نیست. بالاخره در زندگی انسان نقاط عطف وجود دارد و در آن نقاط عطف، انسان بعضا تصمیماتی می گیرد که گاهی ممکن است آن تصمیم خسارت بار و نادرست باشد و گاهی هم ممکن است تصمیم بسیار درست و مفیدی باشد. من برداشتم این است که با حفظ احترام نسبت به همه احزابی که وجود دارند از جمله حزب عاملان یا احزاب دیگر، محصور کردن خودم به حزب را نادرست می دیدم. چون بالاخره انسان آزاد آفریده شده است و مسئولیت دارد. هنگامی که عضو یک حزب و تشکیلات می شوید، گاهی در برابر منافع ملی و حزبی تعارض بوجود می آید. اگر منافع حزبی را انجام دهید، به منافع ملی یا عقیدتی به نحوی پشت پا زده اید. اگر به منافع حزبی فکر و عمل نکنید، با انضباط حزبی در تعارض قرار می گیرد. بنابراین ترجیح من این است که آن انضباطی که می خواهم در زندگی و حیاتم وجود داشته باشد، یک نظم حزب سیاسی نباشد بلکه یک انضباط مکتبی باشد.

*آیا با آیت الله هاشمی جهت خروج از حزب مشورت کرده بودید؟

خیر.

*یعنی ایشان نظری نداشتند؟

ایشان هیچگاه در این مورد نظر خاصی نداشتند.

*به هر حال بعضی ها عاملان را متنسب به ایشان می دانند.

آنچه منتسب می دانند، خیلی واقعیت ندارد. آقای هاشمی هیچگاه متعلق به یک حزب نبود. حتی بعضی می گویند پدر معنوی ؛ این ها الفاظی است که نسبت می دهند. آقای هاشمی در وقت حیات، فاصله ارزش با تشکل ها، احزاب و افراد اینطوری نبود که یکی زیاد مورد علاقه ارزش باشد و یکی کمتر. ایشان آزادگی داشت و جامعه ما هم ایشان را فردی فراجناحی می دانست. درواقع کسی بود که در عالم یک حزب نمی گنجید که بگوییم باید در چارچوب یک حزب بیندیشد. ایشان در همین دفترشان هرکس را که می خواست بیاید، می پذیرفتند و اگر مشورت می خواستند، نظر می دادند.

*به یاد دارم یکبار گفته بودید که رگه هایی از جبهه همکاری را در حزب دیدید…

بحث من خیلی بحث جبهه خاص نبود. البته بحثی که در مورد جبهه بیان کردم این بود که حزب دیگر به حالت یک حزب نیست. حزب، به صورت یک جبهه درآمده چون از نظر سیاسی حزب و جبهه دو ساختار و دو ترکیب متفاوت دارند. من زیاد تحولاتی که در حزب بود را می دیدیم که حزبی نیست و بر مبنای اساسنامه و معیارهای حزبی این تحولات اتفاق نیفتاده و از نظر سیاسی زیاد مبتنی بر تحولات جبهه ای اتفاق افتاده است. صحبتی که کردم اشاره به جبهه همکاری نبود بلکه کل جبهه بود. ما یک حزب داریم و یک جبهه. به عنوان نمونه فرض کنیم قبل از انقلاب حزب نهضت آزادی و جبهه ملی داشتیم. حزب نهضت آزادی در درون جبهه ملی بود . بیان من مربوط به مفهوم سیاسی بود.

* در مصاحبه هایتان به خاطرات آقای هاشمی اشاره کرده بودید. آیا این خاطرات در وقت فعلی قابلیت انتشار دارد یا اینکه در وقت خاص دیگری قرار است منتشر شود؟

بعضی از خاطرات ایشان شاید در وقت خاصی باید منتشر شود و جهت هر زمانی مناسب انتشار نباشد. یعنی اینگونه نیست که همه خاطراتشان منتشر شود.

*ظاهرا یک دفترچه جدایی داشته اند که خاطرات سری و محرمانه خود را آنجا می نوشتند.

این یک مساله طبیعی است. خاطرات آقای هاشمی و آنچه می نوشتند درحقیقت برنامه روزانه ارزش بود. اینکه روزانه چه ملاقاتهایی داشتند و چه صحبتهایی با چه کسانی می کردند و چه تصمیماتی می گرفتند.یک فشرده و خلاصه ای از برنامه روزانه ارزش بود.

در این برنامه روزانه و نوع ملاقاتهایی که انجام می شد، افراد متفاوتی بودند و مباحث و مشورتها متفاوت بود که بعضی از این مباحث و مشورتها جنبه محرمانه و سری دارد بنابراین باید به اقتضای وقت خودش به آن ها پرداخته شود. خاطرات آقای هاشمی انشاءنویسی نبود که بنشینند چیزی بنویسند بلکه نتیجه عملکرد روزانه خودشان از صبح تا شب که می گذشت را در یک دفترچه یا جایی یادداشت می کردند که به عنوان نمونه امروز این اتفاقات افتاد و با این اشخاص ملاقات کردم و این مباحث مطرح شد. مانند یک نظام اداری که یک مرجع اداری ممکن است 50 نامه در روز دریافت کند و 10 نامه عادی، 3 نامه محرمانه و 2 نامه هم سری باشد.

*پس به زودی منتشر نمی شود؟

ان شاءالله انتشار ادامه دارد ولی اقتضایی است.

*آقای هاشمی هر لحظه در ادوار مختلف، از مولفه های موثر انتخابات بودند. جلساتی هم در همین دفترشان داشتند که معروف بود به انجمن اسلامی مجمع. جهت انتخابات 96 هم گویا جلساتی همین جا داشته اند و طبق آنچه از صحبتهایی بعضی شخصیت ها می توان فهمید گویا در جماران هم جلساتی داشتند. آیا شما در جریان این جلسات بودید؟

من طبعا در جریان بخشی از جلسات بوده ام. یعنی جلسات را می دانم ولی چون در همه جلسات حضور نداشتم به محتوای جلسات اشراف ندارم.

*این پرسش را از این باب می پرسم که می گویند در همین جلساتی که این آخرهای تشکیل می شد ، آقای هاشمی دنبال نامزد پوششی بودند . گویا با مردها خاتمی، روحانی و عارف هم صحبت کرده بودند . تقریبا همه اصل مسئله را تائید می کنند . ممکن است اصل ماجرا را در این مورد توضیح دهید ؟

ایشان در یک جلسه ای از 5 نفر نام بردند که این افراد به عنوان نامزد در عرصه انتخابات حضور داشته باشند . یکی از این 5 نفر، من بودم. آقای ناطق نوری، دکتر عارف، آقای جهانگیری، آقای دکتر ظریف و من. البته کاندیدای پوششی به این معنا بود که یک نفر بلکه زیاد از یک نفر در صحنه حضور داشته باشد و اگر حوادثی اتفاق افتاد این جریان اصلاحات و اعتدال بدون نامزد نباشد. حالا اینکه یک، دو یا سه نفر در صحنه در کنار هم باشند، خیلی تاکید نداشتند بلکه می گفتند که زیاد از یک نفر و 5 اسم را هم اعلام می کردند.

*آیا با آنها هم این عنوان مطرح شده است بود که کاندیدا شوند؟

من دقیقا اطلاع ندارم. فکر می کنم با بعضی صحبت شده است بود. تنها می دانم که این 5 نفر را نام بردند. البته مطالبی هم در یک جلسه با آقای روحانی مطرح شده است که ایشان هم پذیرفته اند هرچند که آقای روحانی بعدا اظهار کردند که آیت الله مطرح کرده اند ولی ظاهرا ایشان جواب قطعی نداده اند! از این حرفها این روزها انتشار یافته است است ولی در اصل عنوان و تعدادی که ایشان نام برده بودند، تردیدی نیست.

* آقای روحانی در نهایت موافق بوده اند یا خیر؟

دو نقل قول در این زمینه شنیده ایم؛ قول اول این است که ایشان با اصل مساله موافق و نسبت به افرادی هم که نام برده بودند، موافق بودند ولی قول دوم که بعد از ارتحال حاج آقا طی هفته های اخیر شنیدیم این بود که ایشان گفتند حاج آقا مطرح کرده بودند ولی ظاهرا از جانب ایشان قطعی نشده بود.

* حضور شما با آقای جهانگیری هماهنگ شده است بود؟

من با ایشان هماهنگی نداشتم و درواقع براساس نظر حاج آقا عمل کردم، همچنان که وقت عضویت هم گفتم. چون دیدم که حاج آقا نظری در این مورد داشتند ، دلیلشان هم جهت استمرار و صیانت از جبهه اعتدال و اصلاحات بود. درواقع نظرشان این بود که به منظور فراهم شدن شرایط مناسب جهت مسابقه در کنار آقای روحانی اشخاص دیگری هم باشند و این اصل نظر بود. همانطور که اشاره کردم، چند نفر را هم نام برده بودند.

دو هفته آخر بود که من خودم در اینترنت دیدم کمپینی به عنوان «دعوت از محمد هاشمی جهت شرکت در انتخابات» راه افتاده است. از یکی از دوستان و مسئولین خواستم که جویا شود چه کسی این کمپین را راه انداخته است چون من خودم اطلاعی نداشتم. این عنوان از طریق آن کمپین زیاد سر زبانها افتاد و مطرح شد که من حضور پیدا کنم. بعضی از دوستان از من پرسش می کردند درحالی که من واقعا بی اطلاع بودم و اظهار بی اطلاعی می کردم . می گفتم که حالا ببینم صحنه چگونه پیش می آید؟ تا روز آخر(شنبه) هم صبر کردم و دیدم که از این افراد هیچکس ورود پیدا نکرد. به دوستان گفتم که قصد عضویت دارم و از وزارت کشور پرسش کنید که چه مدارکی می خواهند؟ آنها هم تماس گرفتند و مدارک را جویا شدند. قصدم این بود که بعدازظهر بروم ولی توصیه دوستان وزارت کشور و عوامل اجرایی انتخابات این بود که آینده نگری می کردند وزارت کشور بعدازظهر خیلی شلوغ شود، بنابراین بهتر است که اگر قصد رفتن دارم، صبح بروم.

*فکر می کردید که آقای جهانگیری هم عضویت کنند؟

خیر.

*یعنی اگر ایشان زودتر می آمدند، شما کاندیدا نمی شدید؟

معلوم نیست که نمی شدم یا می شدم چون راجع به این قسمت فکر نکرده بودم. ولی چون هیچکس نیامده بود، من رفتم. البته صبح پنجشنبه قبل از عضویت در همایش رازی که راجع به حاج آقا بود، شرکت کردم . در آنجا بعضی از دوستان مطلع بودند که اظهار می کردند هنوز آقای دکتر روحانی به آقای جهانگیری اجازه نداده اند و گفته اند که هرکس از کابینه من می خواهد کاندید شود، اول استعفاء دهد و بعد کاندیدا شود.

*از این جهت که ممکن است غیرقانونی تلقی شود یا اینکه موافق نبودند؟

نه، موافق نبودند. چون تحلیلی مبتنی بر این به ایشان ارائه کرده بودند که حضور یک کاندیدای حمایتی در کنار ایشان به زیانشان است.

*از چه جهت؟

از جهت اینکه فکر کرده بودند ممکن است رد صلاحیت شوند یا موجب تضعیف ایشان شود. درواقع حرفهایی بود که دوستان و نزدیکان ایشان می زدند.

*از استدلال خود آقای دکتر روحانی خبر ندارید؟

نمی دانم چون خودم شخصا با ایشان ارتباطی نداشتم . تا حدود ساعت 9 هنوز تردید داشتم. ساعت 10 جلسه مجمع بود، شرکت کردم و بعضی از دوستان هم در جلسه بودند. حدود ساعت 11 به وزارت کشور جهت عضویت مراجعه کردم. اینطور که آقای مرعشی بعدا در مصاحبه ای گفته بودند ظاهرا همان روز سه نفر متشکل از آقای مرعشی، آقای موسوی لاری و آقای کمالی خدمت آقای روحانی رفته و استدلال کرده بودند که باید نامزد دیگری هم باشد . آقای روحانی اجازه داده بودند که آقای جهانگیری هم عضویت کنند که ایشان بعدازظهر و دیرتر از من عضویت کردند.

ما بحثی درمسائل دینی اجتماعی داریم که به آن واجب کفایی می گوییم. معنای واجب کفایی این است که واجب مطلق نیست که حتما باید به جا بیاورید. کاری است که اگر دیگری آن را انجام داد و کافی بود، دیگر وجوبی ندارد و از گردن شما ساقط می شود. رفتنِ جهت خودم را جزو واجب کفایی می دانستم به علت نظر حاج آقا که این نظر تحقق پیدا کند. درواقع با توجه به همه پرسشها این را وظیفه خودم می دانستم ولی چون کسی نرفت، من رفتم. حالا احتمالا اگر قبل از من کسانی می رفتند ، من می گفتم که این دیگر کفایت دارد.

*یعنی اگر آقای جهانگیری قبل از شما می رفتند، شما شرکت نمی کردید؟

نمی توانم به طور قطع این را بگویم. در واجب کفایی اینگونه است که باید ببینید حد کفاف چیست؟ حالا ممکن است با یک نفر هم نباشد چون در فضای رقابتی انتخابات زیاد از یک نفر و چند نفر هم باشند، بافایده است. اشخاص نباید فقط یک فرد باشد بلکه باید کسانی باشند که توانایی حضور را داشته باشند. اگر آینده نگری کنند یا اگر شرایطی پیش آمد که آنها باید بار مسئولیت ریاست جمهوری را برعهده بگیرند، توانایی انجام و برنامه کار را داشته باشند. نمی توانیم بگوییم حالا اگر هر فردی رفت، کافی است. درواقع یک شرایط خاص ای است.

*با حوادثی که آقای هاشمی به آن اشاره کرده بودند، می توان این استنباط را کرد که آقای هاشمی دلواپس عدم تایید آقای روحانی بودند؟

یکی از مواردش این بود. دیگری بحث رقابتها و حمله ای بود که در جریان مناظره ها به ایشان خواهد شد. با تجربه ای که از گذشته وجود داشت که شکل مناظره ها چگونه است، ایشان آینده نگری می کرد که این باشد. بحث دیگری هم که از اول رسانه ها مطرح می کردند، احتمال عدم تائید صلاحیت ایشان بود.

*آیا شما خودتان در مورد مسئله تائید صلاحیت آقای روحانی چیزی شنیده بودید؟

در همین حد رسانه ها. با بزرگِ خاصی ارتباط نداشتم ولی در همین حد رسانه ها یا نقل قولهایی که معمولا در محافل انجام می شود اعم از محافل خانوادگی، حزبی و گروهی.

*آیا اتفاقی که جهت آقای هاشمی در سال 92 رخ داد، باعث شده است بود که چنین نگرانی در مورد آقای روحانی داشته باشند؟

فقط آن نبود چون ایشان آنطور که گفته می شود، ظاهرا اطلاعاتی هم داشته اند و بعضی از اشخاص به ایشان اطلاعاتی داده بودند که تعداد موافقین و مخالفین در شورای نگهبان چگونه است؛ یعنی این بحثها بوده است.

*آیا مشورت ای از طرف آقای روحانی صورت گرفته یا حتی آقای هاشمی؟

نه، آن وقت خیلی زودهنگام بود ولی دیگر الان را اطلاع ندارم. چون با جناب آقای روحانی در این زمینه ارتباطی نداشتم.

*پیش بینی خودتان از تائید صلاحیت ها چیست؟ آیا آقای روحانی تائید می شوند؟

امیدوارم که تائید شوند.

*به نظرتان چقدر احتمال تایید ایشان وجود دارد؟

به نظرم باید تائید شوند. نمی دانم، خیلی در قضایا نیستم. بعضی از پرسشها را هر لحظه نمیتوان مطرح کرد. شما پرسش مشکل از من می کنید مخصوصا الان که من نامزد شده است ام، پاسخ به این پرسش سخت است. منتها فقط می توانم اظهار امیدواری کنم که رد صلاحیت نشوند.

*در مورد خودتان چطور؟ شانس تان را چگونه می بینید؟

در مورد خودم، هیچ دلیلی جهت رد صلاحیتم نمی بینم. چون خودم را شخصا واجد شرایطی که در قانون اساسی ذکر شده است از هر جهت می دانم.

*نظر شورای نگهبان در مورد شما مثبت است یا منفی؟

نمی دانم. درواقع تماسی با اعضای محترم شورای نگهبان نداشته ام. هیچ تماسی با هیچکس نداشته ام. ولی با توجه به تعریف رجل سیاسی، زندگی من بسیار براق و گذشته من، نشان دهنده ورودم از 13، 14 سالگی به مبارزه است . تا قبل از پیروزی انقلاب کارنامه مشخصی دارم که در کجا بوده ام. زمانی که حضرت امام در پاریس بودند، شبی که ایشان را به کویت راه ندادند به نوه ارزش گفتند از بصره با من در آمریکا تماس گرفتند و مرا در جریان آنچه رخ داده بود، گذاشتند و گفتند که فردا هرجا بروند من را در جریان می گذارند.

بعد که به پاریس رفتند از آنجا به من اطلاع دادند و من به حضرت امام پیوستم. از مدت 117 روزی که امام در پاریس تشریف داشتند، 114 روز در خدمتشان در پاریس بودم و با همان هواپیما همراه حضرت امام به کشور عزیزمان ایران آمدم تا انقلاب پیروز شد. بعد از انقلاب هم مسئولیتهای متفاوت داشتم. من در حقیقت از معاون وزارت کشاورزی تا معاون اجرایی مدیر جمهور که به هر حال کارهای اجرایی مشکل دارد صاحب تجارب زیادی در دوران طولانی خدمت هستم.

13 سال صداوسیما را اداره کردم که بخشی از آن به دوران جنگ و ارتحال امام و تغییر قدرت بر می گردد و شرایط مشکل بوده است. 15 سال هم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده ام که بالاخره بسیاری از حوادث در اینجا اتفاق افتاده است. یعنی کارنامه ای دارم که مشمول رجل سیاسی می شود. خدا را هم شاکرم که الحمدالله هیچ نوع تخلفی هم در زندگی ام نبوده است. بنابراین من دلیلی نمی بینم ولی ممکن است اعضای محترم شورای نگهبان صلاحدید دیگری داشته باشند. ولی براساس ظواهر این پرسشها مطرح است.

· بعضی از همین ماجرای تلاش آیت الله جهت معرفی نامزد پوششی استنباط کرده اند که بین آقای روحانی و ایشان اختلافی پدید آمده بود . شما فردی هستید که نزدیک به حاج آقا و طرف مشورت بودید. آیا واقعا بین آقای روحانی و آقای هاشمی اختلافاتی جدی وجود داشت؟

تاکید ایشان این بود که دولت آقای روحانی باید دو دوره ای باشد و ایشان باید دوره دوم هم باشند . اظهار امیدواری و آینده نگری می کردند که در دوره دوم عملکرد ایشان بالطبع بهتر خواهد بود و بتوانند مسائل را حل کنند. این نوع عبارات در مورد دولت دوم ایشان از قول حاج آقا نقل می شد.

*در اینترنت و محافل سیاسی اینطور مطرح شده است که آقای هاشمی روز درگذشت ارزش جلسه ای داشتند که در آن جا در مورد آقای روحانی تند صحبت کرده اند .

نه، در آن جلسه نسبت به آقای روحانی تند صحبت نکردند بلکه صبح همان روز درگذشتشان (یکشنبه) جلسه کمیسیون نظارت مجمع و بحثهای زیربنایی کشور و انرژی مطرح بود که در آن جلسه حاج آقا صحبتهای بسیار نیرومند ای کردند .طرح ها و ایده هایی راجع به بحث انرژی و ضرروتها و راهکارها داشتند که مطرح کردند. درواقع فضای خاصی در جلسه کمیسیون نظارت، با توجه به این حرفها حاکم شده است بود. بعد از آن هم که می خواستیم نوار این جلسه را پخش کنیم، از آنجا که دبیرخانه این نوارها را در اختیار می گیرد، در اختیار دفتر نبود که پخش کند. معمولا ضبط جلسات مجمع برعهده دبیرخانه است.

اصلا بحث اختلاف با آقای روحانی یا این نوع بحثها مطرح نبود. درواقع خیلی حرفها و راهکارهای مهمی را مطرح کردند. ایشان در آن جلسه بسیار بشاش بودند ومطالب مهمی را عنوان کردند. اصلا بحثی در مورد نقد آقای روحانی یا کسی نبود بلکه ضرورت انجام کارهایی که دولت باید انجام دهد مطرح شد. یکی، دوبار هم به نظرم گفتند مردها توجه داشته باشند که من این حرفها را می زنم که باید چه کارهای مهمی انجام شود. یعنی خودِ این نوع ادبیات هم کمی تامل برانگیز است. بعد از آن که به تاکیدات ایشان فکر می کنم و شهادت می طلبید که مردها شاهد باشید که من دارم این حرفها را می زنم! آدمی را به تفکر وامی دارد که شاید از چیزی اطلاع داشتند.

*رابطه خودتان با آقای روحانی چطور است؟

من اصلا رابطه خاصی با ایشان ندارم. من در دوران 4 ساله ریاست جمهوری با ایشان هیچ رابطه ای نداشته ام.

*الان شما منتقد وضع موجود هستید؟

ببینید! من معمولا نسبت به عملکرد دولت اقای روحانی به نظر خودم یک نگاه واقع بینانه دارم. بخش روابط خارجی یا بین الملل دولت آقای روحانی را همواره در رسانه ها تحسین کرده ام. کار بسیار بزرگی انجام شده است که به زعم من در تاریخ سیاسی بی سابقه است که یک کشور با 6 کشور قدرتمند مذاکره کند و حرفش را به کرسی بنشاند و خواسته هایش را مطرح کند . در نظام سیاسی دنیا و در روابط بین الملل، کار بسیار بزرگی است.

درست است که بعضی از کشورها بدرفتاری، بدقولی و بدعهدی کردند ولی در بخش دوم و داخلی مخصوصا در حوزه اقتصادی توجه کنید که آقای روحانی چه دولت، کشور و شرایط اقتصادی ای را تحویل گرفته اند؟ کار ایشان در بخش دوم هم تا حدودی موفقیت آمیز بوده ولی به گونه ای بوده که جهت مردم یا اقشار آسیب پذیر، قانع کننده نبوده است و توقع بیشتری داشته اند. شاید اصلا این توقعات غیرعملی باشد ولی هنگامی که نتیجه را در میدان بررسی می کنیم و باصطلاح کار میدانی انجام می دهیم، می بینیم که مردم نسبت به یکسری از رفتارها یا مسائلی که در جامعه می گذرد مثل بعضی گرانی ها، گله مند هستند. بنابراین من نسبت به آقای روحانی اینگونه هستم؛ کاری که به نظرم کار بسیار والایی بوده را تحسین می کنم و آنچه هم که شاید توان بیشترش نبوده یا شاید بهتر از این نمی شده است عمل کرده، ولی بازتاب آن در جامعه آنطور نیست که مردم را اقناع کرده باشد.

*شما همراه خانواده آقای هاشمی در دیدار با رهبر معظم انقلاب حضور داشتید؟

بله.

*راجع به این جلسه توضیح می فرمایید.

این جلسه با آقا بسیار عاطفی و مهربانانه بود. آقا که تشریف آوردند در ابتدا راجع به آقای هاشمی صحبت کردند و بعد هم فرمودند که ما مدتهاست در دیدار با آقای هاشمی در ابتدای جلسات راجع به وضع شرایط زندگی و عمرمان با هم می گفتیم که بالاخره سنی از ما گذشته و آقای هاشمی می گفته که 5 سال از ایشان بزرگتر است و به عنوان نمونه اینگونه هستم ولی رهبری می فرمودند که نه، شما سالم هستید. آقا نصایحی هم فرمودند و تاکید کردند کسی که از دنیا می رود، دیگر دستش از دنیا کوتاه است بنابراین وراث یا بازماندگان و مردم باید جهت ایشان هدیه ای بفرستند. حتی یک صلوات یا یک سوره قرآن یا نماز. زیاد جنبه های اخلاقی و رفتاری را تاکید می فرمودند. بعد از این قسمت هم که تمام شد، از ایشان تقدیر کردیم و با هر یک از اعضای خانواده که می شناختند، گفتگوهای دونفره داشتند.

*فقط مردها بودند؟

بله، زن ها نبودند.

*آقای مهدی هاشمی هم بودند؟

بله، آقا مهدی هم بود. حتی به آقا مهدی گفتند که من عقد شما را در همین اتاق بستم و مادربزرگتان هم حضور داشتند. یادشان بود . عقد ازدواج آقامهدی خدمت آقا بوده است.

*راجع به اوضاع آقای مهدی هاشمی در آن جلسه بحث شد؟

خیر.

*در جلسه جداگانه ای بحث شد؟

نمی دانم. آقا محسن ممکن است، ولی در آن جلسه اصلا راجع به پرسشها سیاسی و کاری بحثی نشد.

*رهبر انقلاب، نصیحتی به فرزندان آقای هاشمی نکردند؟

فقط فرمودند هنگامی که دست حاج آقا از اینجا کوتاه است باید جهت ایشان هدیه بفرستید. گفتند که من هر شب دعایشان می کنم. هر لحظه دعایشان می کنم. گفتند که من یادشان هستم. گفتند که هنگامی که خبر را شنیدند خیلی سنگین بود و اعضای دفتر دلواپس بودند. از این فرمایشات اینگونه داشتند.

*نتیجه انتخابات 96 را چگونه می بینید؟

به نظرم نتیجه انتخابات را بعد از مشخص شدن صحنه و عرصه انتخابات زیاد می توان ارزیابی کرد. در نتیجه فعلی آنچه تا بحال رخ نموده، فقط بحث نظرسنجی هاست که نظرسنجی ها هم دوگونه هستند؛ اینکه چه کسی نظرسنجی می کند و چه نتیجه ای را اعلام می کند؟، مطرح است. براساس نظرسنجی هایی که بعضا دیده ام، جریان اعتدال و اصلاحات هنوز نسبت به جریان اصولگرا جلوتر است.

*یعنی آقای روحانی پیروز است؟

ایشان براساس نظرسنجی ها پیروز است. حالا پیروزی به میزان همکاری مردم بستگی دارد، اینکه چقدر مردم شرکت کنند.

*یعنی اگر میزان همکاری بالاتر باشد، آقای روحانی پیروز می شوند؟

ببینید! می گویم به میزان همکاری مردم و تعداد آراء بستگی دارد. اینکه چند درصد مردم شرکت کنند. الان نظرسنجی ها تقریبا اینگونه نشان می دهد ولی توصیه خیلی مهمی که وجود دارد و براساس تجارب گذشته، صحنه انتخابات یا نتیجه انتخابات کشور عزیزمان ایران زیاد روزهای آخر، رقم می خورد. هفته آخر یا سه، چهار روز آخر یکباره می بینیم که یک موج خلق می شود و عده ای تصمیم می گیرند که حضور پیدا کنند یا اتفاقی می افتد که عده ای تصمیم می گیرند، شرکت نکنند! بنابراین الان نمی توان خیلی به طور دقیق اظهارنظر کرد.

*آرایش جناح اصولگرا را در انتخابات چگونه می بینید؟ یعنی با توجه به حضور آقای قالیباف و آقای رئیسی چه نتیجه ای را متصور هستید؟

جریان اصولگرا بالاخره یک ضریب نفوذی در کشور دارد. کمااینکه اصلاح طلبان و اعتدالیون و احزاب و تشکل ها هر کدام یک ضریب نفوذی دارند. در جریان اصولگرا اتفاقی که تاکنون رخ داده، حضور آقای احمدی نژاد و طرفدارانشان در صحنه است. چون آنها هم عمدتا جزو جریان اصولگرا قلمداد می شوند. یعنی تقریبا حوزه و میزان رای ارزش در موارد زیادی یکسان است. بنابراین اگر آقای احمدی نژاد ادامه دهد و تا آخر حضور داشته باشد و این ترکیبی که الان هست؛ مردها رئیسی و قالیباف هم باشند، طبعا رای جریان اصولگرا تقسیم می شود. یعنی ضریب نفوذی که دارند باعث تقسیم رای می شوند.

*از این سه نفر، کدام یک رای بیشتری دارند ؟

در نظرسنجی هایی که اعلام شده، آقای رئیسی جلو هستند. روی یک نظرسنجی دیده ام و می دانم که از آقای قالیباف هم جلوتر هستند ولی نسبت به آقای احمدی نژاد نمی دانم و نظرسنجی ها را ندیده ام. ولی برغم برائتی که بعضی از اصولگرایان از آقای احمدی نژاد و جریانشان کرده اند، ولی در افواه هنوز مردم یک مقدار اینها را یکسان می بینند. یعنی اینطوری نیست که همان تفکیکی که نخبگان نسبت به این دو جریان و گرایش دارند در جامعه هم همین باشد. جامعه با توجه به گذشته ای که نسبت به آقای احمدی نژاد اتفاق افتاده، وی را جزو اصولگرایان می داند.

*به نظر می رسد آقای رئیسی و قالیباف که هر دو در صحنه حضور پیدا کردند، یک ریسک سیاسی مرتکب شده است باشند. آقای رئیسی که جایگاه بزرگی داشتند و آقای قالیباف هم که جهت سومین بار کاندیدا می شوند . به نظرتان آیا این دو حاضرند در نهایت به نفع همدیگر کنار بروند؟

پیش بینی من این است که کاندیداهای جمنا یا طیف اصولگرا، نهایتا با یک نامزد وارد می شوند.مهم هم نیست که اعلام تعهد نکرده باشند. به هر حال اینها با هم هستند و من زیاد برداشتم این است بالاخره گرایش مشابهی با جمنا دارند. این دو بزرگوار خودشان اختلافی با هم ندارند.

*توافق هم کرده اند؟

نمی دانم ولی در فرمایشات این دو نفر تا آنجا که رصد کرده و می کنم، اختلافی ندیدم. یعنی این دو نفر خودشان با هم متحد هستند. به نظرم یک نفر از این دو نفر زیاد نمی ماند.

*و آن چه کسی می تواند باشد؟

نمی دانم. احتمالا آقای رئیسی است. چون آقای رئیسی به عنوان کاندیدای مهم اصولگرایان در رسانه های خودشان تلقی می شود.

*اگر اینطور تلقی شود که ایشان کاندیدای مهم جریان راست است، آقای قالیباف حاضر است به نفع آقای رئیسی کنار برود؟

نمی دانم! از خودشان بپرسید. ولی تحلیلم این است که اینها با یک نفر زیاد وارد نمی شوند و با یک نفر زیاد مسابقه نمی کنند و آن نفر مهم آقای رئیسی خواهد بود.

*آیا به نظر شما آقای قالیباف قبول می کند که معاون اول آقای رئیسی شود؟

چرا که ندهد؟! بالاخره معاون اولی جایگاه بالایی در کشور از نظر اجرایی دارد. اینها مسائلی است که البته باید خودشان تصمیم بگیرند.

*بحث دیگری که وجود دارد اینکه آیت الله هاشمی هر لحظه نگرانی ای داشتند که شاید به قبل از انقلاب برگردد و مربوط به جریان افراط گرایی است که در سال های گذشته، حضور زیادی در کشور دارند. در این مورد لطفا توضیح دهید.

آقای هاشمی در این زمینه مطالبی نمی گفتند ولی تفکر آقای هاشمی و تفکر اعتدالی آقای هاشمی، هرنوع افراط و تفریط را منع می کرد.

*آیا دلواپس این جریان بودند؟

من به شخص کار ندارم و اسم اشخاص را نمی برم. ولی از نظر تفکری و اندیشه ای هنگامی که که مطرح می شد و می شود و همچنان که الان هم در جامعه تقریبا نهادینه شده، آقای هاشمی یک تفکر اعتدالگرایی یا اعتدالی داشتند و تفکرات افراطی چه تحجر یا از این طرف روشنفکری خیلی زیاد یا افراطی گری لائیک و روشنگری را متصور شویم، این دو را بر نمی تابید و هر لحظه نسبت به این نوع پرسشها در فرمایشات نقد داشتند. اعتقاد بودند که اسلام عین اعتدال است. یعنی در طول تاریخ پیرایه هایی به اسلام بسته شده است که آنها با اسلام خیلی همخوانی ندارند.

*پیش بینی آیت الله هاشمی از نتیجه های این انتخابات چه بود؟

در مورد آینده نگری هیچگاه صحبت نمی کردیم چون صحنه انتخابات مشخص نبود. هر لحظه هم این بحث مطرح می شد که بستگی دارد رقبا چه کسانی هستند؟ چون قبل از رحلت ایشان، تعداد کاندیداها مشخص نبود که چه کسانی هستند. بعضا اسمی از آقای رئیسی برده می شد؛ گهگاهی و نه همیشه. بنابراین بحث یا انتظار ایشان زیاد این بود که دولت آقای روحانی، دو دوره ای باشد و روی این هر لحظه نظر می دادند. درحقیقت می توان گفت که به نوعی خواسته ارزش بود و این را زیاد تکرار می کردند.

واژه های کلیدی: انتخابات ریاست جمهوری | هاشمی رفسنجانی | نتیجه انتخابات | دکتر روحانی | مهدی هاشمی | محمد هاشمی | حسن روحانی | انتخابات 96 | انتخابات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *