خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

نامه ای خودمانی به بدل ایرانی مسی

رضا پرستش بدل ایرانی مسی این روزها در اسپانیا حضور دارد و در تلاش است که با مسی ملاقات کند ولی …

نامه ای خودمانی به بدل ایرانی مسی

رضا پرستش بدل ایرانی مسی این روزها در اسپانیا حضور دارد و در تلاش است که با مسی ملاقات کند ولی …

آقای پرستش برگرد!

قا رضای پرستش سلام، حال همه ما (به جزء آن حدود 100 هزار نفری که در صفحه رسمی مسی و شما به ارائه شخصیت ارزش پرداختند) خوب هست، حال الانت را نمی دانم، ولی آن روز که آمدی دفتر «جام جم» حال خوبی داشتی، حرف های خوبی هم می زدی، حرف هایی که باعث شد تا بعد از فروکش کردن موجِ مجازیِ بی رحمِ این روزها ، یک بار دیگر آن را مرور کنم و بگویم آقا رضا قدر خودت را ندانستی!

عبارات مهم : آرژانتین – معروف شدن
شاید کسانی که این نامه را به جزء شما بخوانند بگویند اصلا مگر قدری هم داشته است؟ بله داشته هست، این که آدم شبیه یک نفر دیگر باشد که خیلی به قول امروزی ها سلبریتی است و معروف و سینه چاک در کشور عزیزمان ایران و دنیا دارد قطعا به خودی خود هیچ فضیلتی محسوب نمی شود ولی مزیت و وقت به حساب می آید، خیلی هم به حساب می آید! معروف شدن و کیف کردن کم فرصتی نیست، می تواند وقت اقتصادی هم باشد کما این که معمولا همه کسانی که بدل این و آن شده است اند بلافاصله سراغ تبلیغ و پول درآوردن به اشکال متفاوت رفته اند و ستاره شهرت ارزش هم خیلی سریع افول کرده است.

اما آقا رضا آن روز که به دفتر ما آمدی گفتم و گفتی که دنبال این حرف ها نیستی، حرف های قشنگ تری می زدی و من هنوز دنبال همان حرف ها هستم.
هنوز هم دیر نشده هست، «رضا پرستش» یک وقت هست، یک وقت فرهنگی، فرصتی که نباید آن را هزاران کیلومتر آن طرف تر در دل قاره سبز و بندر بارسلون جستجویش کرد، بدل مسی بودن فضیلتی نیست ولی می تواند فرصتی باشد که به نزدیکی های فضیلت هم ارتقا پیدا کند.

آقا رضا، احتمالا تصویر آن پسر فرزند افغان را دیده ای که چند وقت پیش به طور گسترده در اینترنت منتشر شد، پسر فرزند ای که با یک تکه نایلکس آبی، سفید و پای برهنه در خاک عشق می کرد که پیراهن آرژانتینِ مسی بر تن دارد! از این کودکان فراوانند، از حاشیه همین پایتخت کشور عزیزمان ایران بگیر تا دیگر کشورهای همین آسیای غربی، از فلسطین و بیت المقدس بگیر تا دمشق و بغداد و بلوچستان و کابل و اسلام آباد…

آقا رضای عزیز، لبخند نشاندن روی لب کودکان، بیماران، معلولان، محرومان و … بزرگترین فرصتی است که شما جهت تحققش چندان وقت طولانی هم نداری، نیمه دوم شهرت هم سپری شده است است و دیر بجنبی دقیقه 90 رسیده و داور در سوت آخر خود مسی و بدل مسی با هم دمیده است.

آقا رضا این نامه را اگر می نویسم فقط جهت این است که می شناسمت، پای حرف هات نشسته ام ولی نمی دانم آیا فکر کردی لذت روپایی زدن بدل مسی در دفتر مجله مارکا و تصویر گرفتن روی نیمکت سانتیاگوبرنابئو زیاد از لذت دویدن با کودکان در محک و بیمارستان ها و سوریه و عراق و روستاهای همین مرز پرگهر است.

نمی دانم آیا و چه کسی زرق و برق اسپانسرهای گردشگری و آژانس های معروف و کارخانه ماست و بستنی و … را نشانت داد، ولی این همه NGO و موسسه های خیریه را نخواستند ببینی، آقا رضا هنوز وقت هست، خیلی ها منتظرند توپ به دست با پیراهن بارسا و آرژانتین کنارشان بنشینی، شاید حتی گوشی هم نداشته باشند که با تو سلفی بگیرند، ولی آنقدر باورت دارند که نیازی به هیچ تصویر یادگاری گرفتنی هم نیست.

گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
seemorgh.com/sport
منبع: jamejamonline.ir

نامه ای خودمانی به بدل ایرانی مسی

واژه های کلیدی: آرژانتین | معروف شدن | آرژانتین | کودکان | پیراهن | ایرانی | نیمکت | فرزند | تصویر | ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *