خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

صحبت های صریح راجع به علت درگیری و اخراج عادل غلامی

نوبت اخراج این بار به عادل غلامی رسید. باز یک درگیری با یکی از دو ستاره حساسیت برانگیز تیم ملی. عادل در یکی از چرخش های تمرین با

صحبت های صریح راجع به علت درگیری و اخراج عادل غلامی

نوبت اخراج این بار به عادل غلامی رسید. باز یک درگیری با یکی از دو ستاره حساسیت برانگیز تیم ملی. عادل در یکی از چرخش های تمرین با سید محمد موسوی جر و بحث پیدا می کند. این قدر عصبانی می شود که تمرین را ترک کند و حالا او از تیم ملی اخراج شده است است.

عادل غلامی گفت تا این مربی باشد من نیستم

بیانیه رسمی کادرفنی صادر شده است و این بازیکن به علت از تن خارج کردن پیراهن تیم ملی و ترک تمرینات ، دیگر قرار نیست بتواند پیراهن تیم ملی را بر تن کند. اقدامی که فدراسیون والیبال باور دارد برخوردی قاطع با بازیکن سالاری هست. رفتاری که بی شک برخوردی درست با بازیکن خاطی می تواند باشد اگر این شائبه را به وجود نیاورد که چر این برخوردها فقط راجع به بقیه اتفاق می افتد و آیا در قبال این برخورد قاطع سریع ، سوی دیگر دعوا حتی به کمیته انضباطی فراخوانده نشده تا اقلا مشخص شود چطور با اخلاق ترین بازیکن تیم ملی والیبال کشور عزیزمان ایران اینچنین از خود بی خود شده است است و تیم ملی را تنها گذاشته.

عبارات مهم : تیم ملی والیبال – سید محمد موسوی
امیر خوشخبر ، سرپرست تیم ملی فوتبال کشور عزیزمان ایران در گفت و گویی صریح راجع به این دعوا و حواشی آن سخن گفته ، نکاتی که مشروحش را در ادامه می خوانید. البته بخش هایی از این گفت و گو به رسم امانت ، به خاطر نام برده شدن از افراد دیگر که در وقت گفت و گو ، امکان پاسخگویی را نداشتند ، منتشر نمی شود.

*آقای خوش خبر ، بیانیه تیم ملی صادر شد و همان طور که می شد آینده نگری کرد ، قربانی این دعوا هم عادل غلامی بود.

انتظار داشتم الان بگویید چه خوب که فدراسیون والیبال جهت احترام به کادرفنی و ارزش تیم ملی برخورد مناسبی کرده است ولی شما هم مثل رادیو ورزش دارید انتقاد می کنید. تازه آن دوستان که این اتفاق را به همه اتفاقات 5 سال گذشته ربط داده بودند.

*بالاخره این دعوا دو طرف داشته و الان فقط با یک طرفش برخورد شده است است.

این طور نیست. ما اصلا در این حکم به دعوایی که رخ داده ورود نکردیم. ماجرای عادل ، ماجرای در آوردن پیراهن و ترک تمرین تمرین تیم ملی هست. به علت این اتفاق ، سرمربی تیم آقای کلاکویچ می گوید این واکنش‌ها خط قرمزش است و از نظر او عادل دیگر جایی در تمرینات تیمش ندارد.

*خب بالاخره یک اتفاقی افتاده که این تصویر العمل را از با اخلاق ترین و کم حاشیه ترین بازیکن تیم ملی دیدیم.

هر اتفاقی هم که افتاده باشد ، او نباید این برخورد را می کرد. اصلا این واکنش‌ها قابل قبول نبود و سرمربی تاکید دارد که این اتفاق خط قرمزش بوده. در تمرینی که تماشاگر و خبرنگار حضور داشته ، او باید سعه صدر به خرج می داد. اصلا کل این دعوا و بحث این قدر کوچک و کوتاه بود که خود من ، کنار زمین اصلا متوجه ماجرا نشدم. ولی حتی اگر بدترین فحش ها هم داده می شد ف بازیکن نباید پیراهنش را در بیاورد و تمرین تیم را ترک کند.

*ببخشید ولی هر بار به نظر می رسد یک هوا در حمایت از چند صورت خاص در تیم ملی وجود دارد که شاهد این اتفاقات می شویم. مگر می شود یکی بی علت این برخورد را داشته باشد؟ آن هم بازیکنی مثل عادل غلامی؟

واقعا اتفاق عجیبی نبوده. بگذارید من کل ماجرا را جهت تان تعریف کنم. در این تمرین چرخشی تیمی که داریم ، سرعتی زن ها ضربه ارزش را می زنند و می روند می نشینند ، انگار محمد موسوی دقایق زیادی بیرون بوده ، هنگامی که به زمین می آید ، نوبتش را که می زند می گوید چون بدنش سرد می شود ، نوبت عادل را می گیرد. ان لحظه بحثی بین ارزش پیش می آید. کلاکوویچ می پرسد چه شده است که عادل می گوید هیچی داریم جوک می گوییم. لحظاتی بعد ولی عادل قهر می کند ، این اتفاق این قدر سریع می افتد که من که سرم پشت به تمرین بود و با تلفن حرف می زدم اصلا متوجه ماجرا نشدم.

*خب حتما حرفی بوده که این تصویر العمل رخ داده دیگر.

اصلا اگر حرفی هم بوده نباید این برخورد بشود ، اینکه ده نفر بیفتند دنبالش و بگویند نرو و او برود و کلی غر بزند و بگوید یا با فلانی برخورد می شود یا تا این مربی است من نیستم ، توجیهی ندارد. بعد هم که به عنوان نمونه بیایند در رسانه ای مثل رادیو ورزش ربطش بدهند به گذشته و رژه المپیک و این حرف ها.

*درباره رژه المپیک هم اتفاقا همین بحث وجود داشته که گروهی خاص هر کاری دوست دارند در تیم ملی می کنند و پشت ارزش به شما گرم است.

من چند بار ماجرای المپیک را توضیح بدهم؟ بابا ما جهت اینکه این فرزند ها به رژه نیایند از آقای اصغر رحیمی اجازه گرفتیم. او سرپرست کاروان هست. از خودش بپرسید. چیز مشکل که نیست. ما با مربی تیم حرف زدیم. این فرزند ها گفتند بازی دارند و نمی خواهند به رژه بیایند. ما هم از مسئولان کمیته اجازه گرفتیم. این کجایش ایراد دارد؟ حتی من به اصغر رحیمی گفتم اگر مورد نیاز است این ها باشند ، حتما بیاوریم ارزش که گفت نه نیازی نیست. بعدش هم که شلوغ شد و بحث پیش آمد ، من به او گفتم اگر بخواهی همین امروز برشان می گردانیم پایتخت کشور عزیزمان ایران که گفت از این کارها نکنید ، فردا بازی دارید …

*بعد جهت همین بود که در اینستاگرام های ارزش چیز دیگری نوشتند و بهانه آوردند که چون به شما کت و شلوار رژه ندادند ، قهر کردند؟

آن بحث ارزش اشتباه بود . نباید آن عنوان را بزرگش می کردند. اصل عنوان همانی بود که ما توضیح دادیم.

*ببخشید ولی اجازه می دهید باور نکنم . بالاخره آن بازیکنان خودشان حقیقت را گفتند و انتظار دارید توجیه شما را بپذیریم؟ بعد هم که برخوردی با رفتارشان نشد.

من آن رفتارشان را توجیه نمی کنم. اتفاقا همان موقع هم به شدت به آنها اعتراض کردیم و تذکر دادیم. ولی نمی توانستیم که دارشان بزنیم. تازه نمی توانستیم که برخوردمان را توی جمع داشته باشیم.

*ولی همین ها روزی که جلوی دوربین ها به مدیر دفتر مدیر جمهور و نایب مدیر مجلس جهت اینکه پاداش های ارزش ، پاداش های خارج از عرفی که می درخواست کردند ، ان برخورد بد را داشتند هم شما و دوستان تان کوتاه آمدید. این برخوردهای طلبکارانه از قدیم وجود داشته و حالا دیگر افکار عمومی به این برخوردها تصویر العمل نشان می دهند.

اتفاقا ما همان موقع هم به شدت با این واکنش‌ها برخورد کردیم. واکنش‌ها خوبی نبود و با او برخورد کردیم. واقعا چه فرقی بین فرزند ها جهت ما وجود دارد؟

*راستش را بخواهید در مورد شما این شائبه وجود دارد و خودتان هم می دانید!

بله . مگر کم راجع به من از این حرف ها زدند؟ مگر نگفتند سال 2013 این فرزند ها جهت من ماشین 150 میلیون تومانی خریده اند؟ خب گفتند اسنادش هم دارند ، بعد کو این اسناد. گفتند به وزیر که من جهت این بازیکنان چه کارها که (….) نمی کنم! {بخش هایی از این گفت و گو قابل انتشار نیست} به خانواده ام زنگ زدند و تهدیدم کردند. می گفتند من با این ها باند هستم. هزار جور حرف زدند که من ریختم توی سینه ام و هیچ جوابی ندادم. اگر قرار بود جواب بدهم ، کلی حرف داشتم. من خیلی حرف راجع به تهمت های ارزش دارم ولی واقعا چه فرقی جهت من دارد. من چه پوئنی به این فرزند ها دادم. این همه اتهام زدند. با این ها تجارت که ندارم. برج که نساختیم که منافع یکسان داشته باشیم. والیبال ماست و همین ها دیگر. بهتر از سعید معروف ، محمد موسوی ، عادل غلامی ، شهرام محمودی ، فرهاد ظریف و امیر غفور مگر داریم ؟ این ها جهت اینکه در تیم ملی بازی کنند می آیند به من ماین 150 میلیون تومانی بدهند؟ آن هم فرزند هایی که سر پاداش 200 دلاری درون تمرینات شاکی می شوند؟

*البته راجع به تجارت که این روزها یک بحث هایی راجع به رستوران داری آقازاده یکی از بزرگان با بازیکن تیم ملی وجود دارد و کلی هم در فدراسیون والیبال و هم فدراسیون تکواندو سر و صدا کرده هست. حتی اقای امیر حیدری راجع به اش سخن گفته بودند.

بابا تجارت و رستوران داری سعید معروف چه ارتباطی به من دارد. این چه ارتباطی به من دارد یا به حضور سعید معروف در تیم ملی. این سعید معروف عالی ترین پاسور دنیاست. این را من نگفتم ، حتی کواچ گفته.

*اما راجع به همین سعید معروف این بحث وجود داشت که این قدر در کار کواچ دخالت کرد که فریاد او را در آورد.

یک بار این بحث وجود داشت. کواچ شاکی بود که فرزند ها زیاد حرف می زنند . به جان فرزندم قسم می خورم ، این اعتراض که مطرح شد ، هیچ کدام از فرزند ها حرف نزدند ، طوری که بعد از بازی با روسیه کواچ در رختکن به سعید گفت آیا حرف نمی زدی در بازی. سعید هم گفت شما خودت خواستی. بعد کواچ گفت تو کاپیتانی و بید حرف بزنی . در رختکن هم به فرزند ها گفت باید خدا را شکر کنید در دوره ای والیبالیست هستید که سعید معروف را دارید که با پاس هایش به بازی تان ریتم می دهد و حسابی کارتان به چشم می آید.

*ببخشید ولی فکر می کنم شما تعریف تان با بازیکن سالاری با ما تفاوت دارد. به عنوان نمونه در مورد از بین بردن ظریف از تیم و اردوی آمریکا اگر اشتباه نکنم مشکلاتی بوده.

باز ناچارم قسم بخورم که ظریف فقط با شخص کواچ بحثش شد. می خواست تعویضش کند. ست پنجم بازی بود. ظریف گرمکن تنش بود و گفت بدنم سرد شده است و در مکثی که کرد تعویض از دست رفت ، اصلا دعوایی با بازیکنان نداشت. خود کواچ گفت برش گردانیم پایتخت کشور عزیزمان ایران .

*به هر حال جهت هر کدام از این موارد شما توجیهی می آورید. به عنوان نمونه در همین ماجرای عادل. شما گفتید کل ماجرا خیلی سریع اتفاق افتاد ، بعد گفتید ده نفر وساطت کردند یا دوباره گفتید او گفته تا کلاکوویچ باشد بر نمی گردد. بالاخره این اتفاق این قدر سریع افتاده که شما حتی متوجه نشدید یا این قدر شلوغ بوده؟!

ببینید من با تلفن حرف می زدم که دیدم آنالیزور تیم به من اشاره می کند و می گوید یکی پیراهنش را در آورد و رفت. من برگشتم و دیدم خبری نیست. بعد از پیمان اکبری پرسیدم. او گفت عادل عصبی شده است و پیراهنش را در اورده و تمرین را ترک کرده هست. من رفتم رختکن و خوابگاه دنبالش. دیدم لباس تنش کرده و دارد می رود. آنجا گفت تا با موسوی و رفتارش برخورد نشود بر نمی گردد . من گفتم یعنی نمی خواهی در تیم ملی باشی؟ گفت اگر برخورد نکنند تا کلاکوویچ باشد بر نمی گردم. من هم گفتم تا 2020 او سرمربی تیم ملی هست. گفتم برو منزل آرام شو تا ببینم چه می کنیم جهت شب. شبش هم زنگ زدم خیلی با هم حرف زدیم ولی به جایی نرسید. من قبل از اینکه تمرین تمام شود به همه مربیان گفتم کسی راجع به ماجرا حرفی نزند تا شاید بشود مسئله را جمع کرد. اگرچه کلاکوویچ خیلی شاکی بود و می گفت او حرفش را گوش نداده .

*این حرف هایی که راجع به کلاکوویچ گفته را بعد در تمرین به کسی نگفته بود؟

نه فقط به من گفته و من الان چون شما پیگیر شدید توضیح دادم.

*این تماس تان چه ساعتی بوده؟ تمرین کی تمام شد؟

تمرین 7 شب و حرف های ما حدود 10 شب چون عادل موبایلش را جا گذاشته بود خانه.

*جالب است که شما ساعت 8 شب با خبرنگاران مصاحبه کردید و گفتید عادل غلامی احتمالا از تیم ملی اخراج می شود! یعنی قبل از اینکه مشورت کنید ، او را از تصمیم تان مطلع کردید.

من این حرف را نزدم. حتی به بقیه هم گفتم که این حرف را نزنند و بگذارند تشکیل جلسه بدهیم. اتفاقا خبرنگار شما هم آنجا بود و این سئوال را فکر کنم او پرسید{مهری رنجبر همکار ما را همزمان روی خط می آوریم. مشخص می شود که از استاد پرسیده اند مجازات عادل غلامی می تواند اخراج و محرومیت از تیم ملی باشد؟ و خوش خبر این عنوان را همان وقت تائید کرده هست. اتفاقی که تیتر همه خبرگزاری ها در همان ساعت و دقیقه شده است است.}

*ببخشید ولی هنگامی که به قول خودتان پازل ها را کنار هم می چینیم ، به نظر می رسد این قدری که به عنوان نمونه راجع به محمد موسوی سهل می گیرید ، راجع به عادل غلامی این برخورد را نداشتید احیانا!

یعنی من با او پدرکشتگی داشتم؟ چه کار باید می کردم؟ تمام تلاشم را کردم. بروید از خود عادل بپرسید. او اگر همان موقع که رفتم دنبالش می آمد پایین هیچ یک از این اتفاق ها نمی افتاد.

گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
seemorgh.com/sport
منبع: khabaronline.ir

واژه های کلیدی: تیم ملی والیبال | سید محمد موسوی | برخورد قاطع | محمد موسوی | سعید معروف | اتفاق عجیب | بازیکنان | بازیکن | والیبال | فرزند | برخورد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *