اشتغال با موعظه و پند و دعا ایجاد نمیشود ، روحانی مخالف شیوه فعلی یارانه ها بود ولی طرح جدیدی هم نداشت
عضو هیأت علمی دانشگاه پایتخت کشور عزیزمان ایران با بیان اینکه سال 92 مورد مشورت روحانی بودم، گفت: روحانی مخالف شیوه فعلی یارانهها بود ولی طرح جدیدی هم نداشت.
به گزارش حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی گروه تحریریه سایت جوان؛ مهمان این هفته برنامه دستخط یکی از چهرههای آشنا شده است دانشگاهی به خاص آشنا شده است در عرصه اقتصادی هست. کسی که تجربه فضای سیاسی را از اول انقلاب داشته است ولی نقطه اوج آن در مجلس هفتم شورای اسلامی بود و البته یکی دیگر از نقاط اوج آن در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و در مناظرات معروفی بود که شرکت کردند. یک مناظره معروف که خیلیها اعتقاد هستند نتیجه انتخابات مرحله دوم سال 84 را آن مناظره عوض کردن داد.
در ادامه مشروح گفتوگوی محمد خوشچهره را در برنامه دستخط میخوانید:
*شما فقط در دانشگاه متمرکز هستید یا خیر؟
خوشچهره: تمرکز عمده من در میدان علم و ادب است و در حوزه معلمی فعالیت میکنم.
اشتغال با موعظه و پند و دعا ایجاد نمیشود ، روحانی مخالف شیوه فعلی یارانه ها بود ولی طرح جدیدی هم نداشت
* وضع اقتصاد را چطور میبینید؟ از شما میخواندم که گفتید دولت یازدهم یک زمانی سرکار آمد که دچار تورم رکوردی شدید بودیم ولی رسما الان تورم تک رقمی شده است است ولی خبرهایی داشتیم که دوباره گفتند همین چند روز دو رقمی شده است هست. رسما همان تک رقمی را داریم. بعضی معتقدند ممکن است تورم کم کردن پیدا کرده باشد و حتما همین طور است ولی از رکود خارج نشدیم. الان واقعا همینطور است؟
خوشچهره: خیلی سریع وارد حوزه اقتصاد شدید. به کرات در صحبت در جمع اساتید و دانشجویان و یا رسانه داشتم با این جمله شروع میکردم که ما اگر منصفانه نگاه کنیم دولت یازدهم وارث یک شرایط اقتصادی نامناسب بود. علت این شرایط نامناسب عوامل برونزا و تحریم و نوع مدیریت داخل بود، بحث تکنیکی دارد.
ما در اقتصاد از نظر علمی پدیدهای به نام رکود تورمی هستم. در خیلی موارد این دو با هم متضاد هستند. رکود همراه با تورم به این معنا است که اگر رکود باشد و کسادی باشد تقاضا پائین است و قیمت باید پائین بیاید. مشتری ندارد و قیمت را پائین میآورد.
اگر هم رکود باشد و هم قیمت اوج میرود تضادی هست. این پدیده متعارف نیست ولی اتفاق میافتد. خیلی از کشورها تجربه دارند. دولت یازدهم در شرایطی بود که رکود تورمی بود. این رکود تورم معالجه را حساس میکند. اگر با مثال پزشکی بگویم تب و لرز دارد. اگر تب و لرز داشته باشد جهت تب روش سنتی میگوید پاشور و خنک کنیم، اگر خنک کنیم لرز چه میشود؟ پا را خنک میکنید لرز او اوج میرود.
عضو هیأت علمی دانشگاه پایتخت کشور عزیزمان ایران با بیان اینکه سال 92 مورد مشورت روحانی بودم، گفت: روحانی مخالف شیوه فعلی یارانهها بود ولی طرح جدیدی هم نداشت.
در شرایط اقتصادی چند سال اخیر فارغ از این که کدام دولت هست، این یک اشتباه استراتژیک است که کسی داشته باشد که فقط بر یک وجه متمرکز شود. من می بینم که بعضی از دوستان ما در دولت علی رغم این که دوست ما هستند دارند به تورم می چسبند. معیشت مردم قابل احترام است ولی تب و لرز را یک وجهی میرویم. از نظر من ضمن قبول وارث بودن، منصفانه گفتن و شرایط نامناسب ولی روشها به گونهای است که اگر دقت در عقل جمعی نکنیم و در روشهایی که هم مبانی تجربی و هم شواهد تاریخی کشورها میگوید و هم مبانی تئوریک پشت آن هست، می رویم در روش هایی که بعد از جنگ خیلی از دولت ها مبتلای آن بودند که روشهای آزمون و خطاست. سیاستی اتخاذ میکنیم که ببینیم در عمل چگونه هست. موقعی که سیاست های پولی و مالی با اولویتهای نشانه تورم میرود، ممکن است بگویید در حال برطرف کردن رکود هستیم ولی اولویت رفته هست. همزمان باید دو مورد را دربرگیرد که دو مورد جهت یک دولت سخت است.
اگر منصفانه بگوییم این نیست که دغدغه نداشتند ولی این سیاستها متمرکز به طور مناسب نبود.
*نگاه بیش از حد به بیرون هم که گفتید..
خوشچهره: نگاه به بیرون ودرون این است… مسئله ما چیست؟ تمرکز سیاستها را با مثالی بیان کنم. یک دولت ممکن است با نوع تصمیمگیری سیاست و بکار بردن سیاستهای اقتصادی نشان داده شود. یکی از روشهای قضاوت این است.
سیاستهای اقتصادی یک زمانی است که دولت خود را به اتخاذ سیاستها محدود میکند و میگوید من یک سیاست پولی انبساطی بکار بردم، یا سیاست انقباضی بکار بردم یا تزریق پول را کم میکنم. در تورم تزریق پول باید انبساطی باشد. تزریق کم شود. ولی اگر رکود تورمی است فضا تزریق کم باید باشد ولی همین کم به صورت انبساطی جهت تولید برود.
یعنی از منابع بانکی، سوداگری، دلالی، قاچاق، اقتصاد زیرزمینی نباید بهرهمند شود. برعکس تمرکز روی تولید میرود. یعنی هرچه پول است روی تولید میرود. به عنوان نمونه در نظام مالیاتی در سیاستهای این گونه فشار مالیاتی نباید روی تولید باشد. در عین حال که دولت میخواهد درآمد مالیاتی بالایی داشته باشد باید اقتصاد زیرزمینی و دلالی را پیدا کند. مالیاتهایی که تاکنون اخذ نکرده را از اینها بگیرد. الان بحث این موارد دو سالی است در دولت و مجلس عنوان میشود. این که چقدر عملیاتی است را اطلاع ندارم.
اشتغال با موعظه و پند و دعا ایجاد نمیشود ، روحانی مخالف شیوه فعلی یارانه ها بود ولی طرح جدیدی هم نداشت
ما یک ضعفی که در نظام تصمیمگیری داریم و همینطور ادامه داشته و تنها نسبت آن در بعضی دولتها پائین و اوج بوده، این است که هر کسی ساز خود را در سیاستها میتواند بزند.
*آقای دکتر روحانی سال 92 با شما هم مشورت کردند؟
خوشچهره: در همان دوره انتخابات لطف داشتند.
* مهمترین توصیه شما چه بود؟
خوشچهره: من یک تعریف وضع موجود کردم که شما با این وضع مواجه هستید. بخشی از جملات امانت است که با هم گفتیم ولی…
عضو هیأت علمی دانشگاه پایتخت کشور عزیزمان ایران با بیان اینکه سال 92 مورد مشورت روحانی بودم، گفت: روحانی مخالف شیوه فعلی یارانهها بود ولی طرح جدیدی هم نداشت.
* راجع به یارانه ها چه نظری داشتند؟
خوشچهره: من فکر کنم به آن مفهوم استقبال نمیکردند.
*از قطع کردنش…
خوش چهره: از این که یک راه مستدامی باشد، ولی طرحی جهت ندادن آن به من نگفتند
*خودشان در ذهنشان این بود که این گونه ادامه پیدا نکند.
اشتغال با موعظه و پند و دعا ایجاد نمیشود ، روحانی مخالف شیوه فعلی یارانه ها بود ولی طرح جدیدی هم نداشت
خوشچهره: استدلال من مورد قبول بود که یارانه مسکن است و درمان مهم هست. یکی از ضعفهای نظام تصمیمگیری ما در این بود که (یارانه بالغ بر ده سال است اگر اشتباه فکر نکنم)، تا مجلس هفتم تا آخرین سال ما مخالف بودیم و حرف این نبود که به فقرا کمک نشود بلکه میگفتیم طرح را بدهید و این یارانه عمومی معنا ندارد.
*از صحبتها میخواندم که میگفتید این گونه یارانه دادن خودزنی هست. بعد در دولت یازدهم در مسیری قرار داده شد که یارانه را ادامه داد. بعد یک زمانی اعلام کرد مردم انصراف دهند. شما گفتید اگر دولت براق به مردم میگفت اگر یارانه را قطع کنم چه کاری میخواهم انجام دهم شاید مردم استقبال میکردند و نکردند شاید یکی از دلایل عدم استقبال مردم براق نبودن بود.
یکی دیگر این که مجلس نهم تصویب کرد 30 درصد دهکهای اوج از بین بردن شوند ولی دولت همین را هم اجرا نکرد. آیا این چنین است؟ این اندازه پرسشها اقتصادی و در حقیقت انتخابات روی این امر اثر دارد؟
خوشچهره: من الان چون مردها نیستند نمیخواهم صحبتی کنم.
*آنها از تریبونها استفاده کردند و صحبتهای خود را بیان کردند. شما هم می توانید بگویید.
خوشچهره: این که شما میگویید آیا این کار را میکنند، باید چرایی را باید از آنها بپرسید. اگر از من میپرسید این کار درست است یا خیر پاسخ کوتاه من خیر است .از طرف آنها نمیتوانم قضاوت کنم و چرایی را بگویند این که به عنوان نمونه در اجرا مسئله داشتیم و بعضی مواقع میگویند گروههای نشانه را نمیشناسیم.
*آقای ربیعی بیان میکردند شرایط روانی جامعه به گونهای نیست که بتوانیم چنین کنیم.
خوشچهره: یارانه را به جایی رسیدیم که باید ببینیم چه کسی یارانه دریافت میکند. کشاورزان، کارگران و گروههای اجتماعی این را حق خود میدانند. آیا این چنین شده است است جهت این که اطلاعرسانی خوبی نمی کنیم. اگر اقتصاد باشد، این اقتصاد ملی میشود، هویتبخش آن چیزی به نام تولید ملی هست. این اقتصاد ملی و این تولید ملی هست، تولید ملی را بر مبنای محاسبات درآمد ملی به ان برسید، اگر ارزش پولی اینها را بر اساس ارزش افزوده حساب کنیم به درآمد ملی میرسیم، از این جا به بعد اداره کشور، اداره افراد و منزل از درآمد ملی است.
پس من راحت بگویم که اقتصادی داریم که هویتبخش آن تولید ملی است و تولید ملی محل تحلیل هست. تولید ملی تبدیل به درآمد ملی میشود. درآمد ملی معیاری جهت قضاوت کارایی دولت است و به نام رفاه ملی هست. فارسی راحت اصلاح عمومی سطح زندگی میشود.
در کشور عزیزمان ایران دچار انحرافی بودیم که بعد از جنگ رخ داد. قبل از این که روی یک دولت متمرکز شویم، ما اینجا دوپینگ کردیم؛ یعنی درآمد ملی جایگزین اینکه ریشه در تولید ملی داشته باشد، در بعضی دورهها تا 70 درصد از خامفروشی نفت بود. بعد اقتصادی که متکی به خامفروشی نفت باشد و بیش از 70 درصد درآمد ملی باشد نخستین حرف این است که این رفاه نمیتواند رفاه پایداری باشد چون یک متغیر برون زا است و قیمت را دنیا تعیین میکند، اوپک یا بازار بورس تعینکننده هست. تولید هم در دست ما نیست. اوپک سهمیه میدهد.
قبل از این که بگوییم سیاستها غلط هست، باید ساختار را نگاه کنیم که ما بعد از جنگ 4 دولت با تابلوهای سیاسی متفاوت داشتیم. ضمن احترام به همه این شعارها هنگامی که نگاه میکنیم در کارکردها مشابه هستند. ضریب مشابهت در اقتصاد هر دولتی رکورد دولت قبلی در وابستگی به نفت شکسته هست. آمارها را بیاورید بحث کنیم.
الان دولت می گوید در جهت اقتصاد مقاومتی تولید نفت را اوج بردیم. رومتریال در دنیا مشخص است چه تعریفی دارد. تا این پردازش نشود و ارزش افزوده روی آن نیاید این می شود فروش داراییها، استقراض از محیط زیست و نعمات الهی است و این هنر نیست. قیمت رشد اقتصادی واقعی این نیست که به خام فروشی وصل شود. بعد اسم این را به تولید نفت عوض می کنیم. این اکتشاف و استخراج نفت است.
استخراج نفت خام در محاسبات واقعی در جیانپی (نرخ رشد اقتصادی) جای بحث دارد. بنابراین اگر میگوییم یک میلیون بشکه، دو میلیون بشکه شده است است جهت اهل فن این نیست چون از دل خام فروشی نفت متغیرهای کلان به دست نمیآید. یعنی چه؟ ما میگوییم در کشور اشتغال مسئله هست. الان هم اشتغال به دولت به ارث رسیده هست. میخواهیم ببینیم نسخه دولت جهت این روش خوب است یا خیر؟
اشتغال با موعظه و پند و دعا ایجاد نمیشود. حرف من این است که ما کشوری داریم 80 میلیون جمعیت هست. در ادبیات اقتصاد و برنامهریزی 80 میلیون مزیت نامیده میشود. تقاضای بالقوه وجود دارد. ما باید این را تقاضای موثر کنیم. اینجا روشها و سیاستها جواب میدهد. جهت مجلس و دولت هست. فقط هم دولت نیست، مجلسها را نباید کنار بگذاریم. دو مورد با هم باید باشند.
پس از یک جمله دارم چند مشخصه را بیان میکنم. ما قبل از اینکه به عوامل بیرونی توجه کنیم که سرمایه خارجی و پول خارجی است که باید توجیه داشته و مدیریت شده است باشد، ولی مسئله ما در خیلی از واحدهای تولیدی، منبع خارجی نیست، از دل درامد نفتی اشتغال ایجاد نمیشود، یعنی شما 20 میلیارد دلار سرمایهگذاری میکنید که توسعه نیاز دارد و از این میزان کمتر از 10 هزار وقت شغلی هست. آیا که لوله و تجهیزات اسکله و بنادر هست. از دل این اشتغال ایجاد نمیشود بعد قبل از این که جواب به آن بدهم احتمال میدهم دوستان می گویند فعلا این رفاه برهم نخورد، حالا مشخص نیست این رفاه در چه کفی هست، ولی فعلا این پول داده شود.
نه، اگر شما میخواهید کمک کنید آگاه کنید و بگوئید جهت این رفاه این کار را میکنم.
*گفتید برجام قطعا یک گام به جلوست. هنوز هم چنین هست؟
خوشچهره: اگر صفر و صدی نگاه نکنیم، اگر تاکیدات رهبری را خداپسندانه و منصفانه نگاه کنید، برجام هیچ چیزی نداشته باشد – من استراتژیک نگاه میکنم- این وقت را داد که مردم بفهمند آمریکا با آن چیزی که ادعا میکند یا اتحادیه اروپا با اینکه تلاش میکند بگوید اصیل هست، اینها بدعهدی میکنند.
ما ظرفیتهایی داریم که بیش از جمعیت ما هست. خیلی از جاها بیش از ده برابر نسبت جمعیتمان، منابع و امکانات در منابع و انرژی و معادن داریم.
بنابراین دنیا به ما نیاز دارد و ما هم به دنیا نیاز داریم. نسبت نیاز ما کم است و ما میخواهیم در عرصه جهانی پویا و فعال باشیم ولی فضای تخاصم و شیطنت داریم. شیطنت را با ناسزا و قهر کردن نمیتوان جواب داد. اقتصاد مقاومتی یعنی میخواهید در عرصه باشید و پویا باشید و نقاط ضعف را بشناسید و گارد شما بسته باشد.
در خیلی از عرصهها مدام گفتیم این مسئله ندارد و این نیست و قطعنامه مهم نیست و بعد جهت این تدبیر نکردیم. همواره اقتصادمان را نفتی کردیم. او هم تحریم را شروع کرد. بعد به جایی رسیدیم که وضع اقتصاد بد شد. این خوب نبودن بخش زیادی مربوط به گارد باز ما بود.
مثلا در سبد غذایی مردم، قوت لایموت مردم در خاورمیانه نان هست. وجه غالب این هست. اگر میخواهیم اقتصاد مقاومتی یا کم کردن وابستگی را دنبال کنیم، سبد غذایی مردم یعنی گندم باید 70 تا 80 درصد خودکفا شود. یعنی اگر آنها تحریم کنند خسارتهایی میخورد، اگر گندم شما وابسته باشد، بحران اجتماعی و بحران خوراک دارید.
آمریکا به شوروی سابق با آنهمه اقتدار –دوران دانشجویی من- گفت اگر هر سال دو هزار یهودی به اسرائیل نفرستید ما به شما غذا نمیدهیم و گندم صادر نمیکنیم. جهت من خیلی مهم بود که وتو میکند و همپیمان اعراب هم بود و اگر میخواست بفرستد آنها اعتراض میکردند. ولی شوروی تسلیم شد چون گندم آن وابسته به امریکا بود. میگفت مزیت من در سلاحهای سنگین نظامی است.
بنابراین همانطور که امریکا در جاهای دیگر مانند دارو نشان داده است که تحریم میکند، اگر خدای نکرده بخواهد راجع به گندم هم تحریم کند، بنابراین باید در گندم تا 70 درصد خودکفا شویم. این خودکفایی به مفهوم درک کم کردن وابستگی هست. در این خودکفایی روشهای ابیاری را تصحیح کنیم و این درک از اقتصاد هست. اگر اینها را بگذاریم میفهمیم دولت و مجلس و بعضی سیاستمداران ما چطور به پرسشها نگاه میکنند.
*تیم اقتصادی دولت یازدهم هماهنگ بود؟
خوشچهره: خود دوستان اعتراف داشتند که هماهنگ نبودند. در نامهای که دوستان دولت دادند اعتراض داشتند و 4-3 امضا هم از وزرا داشت. ما هم در دانشگاههاا استقبال کردیم که اینها نسبت به بعضی سیاستها اعتراض داشتند.
*پس هماهنگ نبودند.
خوشچهره: به صورت مطلق و نسبی نگوییم. بالاخره هیئت دولت است و در جایی اوج و پائین وجود دارد. به نظر من سیاستهای پولی و مالی تناقض دارد. وزیر رفاه اعتقاد است اشتغال اوج برود ولی موقع سیاستهای پولی میبینیم هماهنگ با اشتغال و در جهت آن نیست.
*مناظرات انتخابات ریاست جمهوری را دیدید؟
خوشچهره: بله.
*سه مناظره را دیدید؟
خوشچهره: تقریبا.
*کدام یک از استدلالهای اقتصادی نامزدها به تفکرات شما نزدیک بود؟
خوشچهره: آن چیزی که در مناظرات بود همه واقف بودند پرسشها معیشتی وجود دارد. این خوب هست. مطالبات مردم از مسئولین هست. مردم تحت فشار هستند. ولی راهحل های درمان از نظر من جامعیت نداشت. من فراجناحی صحبت میکنم. تعلقات ارزشی دارم ولی جناحی ندارم.
اگر اعتقاد داریم اقتصاد ما بیمار هست، این بیمار را در 4 درمانگاه فرستادیم. یکی سازندگی، دیگری اصلاحات و غیره بود. این بیمار یک شبه بیمار نشده هست. نگوییم این جهت دولت یازدهم است.
*درمان هم نشده است.
خوشچهره: بله. در راه درمان هم به عنوان نمونه به اسم عدالت کارهایی کردیم که ضد عدالت شده است است.
*این چند نفر از شما کمک گرفتند؟
خوشچهره: اسم نمیبرم ولی کمک گرفتند البته همه نه.
*اسم ببرید چه اشکالی دارد؟
خوشچهره: نه اسم نمیبرم. این توفیق را داشتم که مورد مشورت باشم و حرف خود را هم زدم. خیلی خبر مهمی میدهیم. آیا تفکرات نزدیک بود؟ این یک حرف هست. آیا نسخه و پلن و روش درمان به شما نزدیک بود؟ روش درمان خیلیها را نپسندیدم.
*پیشبینی پیروزی آقای روحانی را میکردید؟
خوشچهره: به طور طبیعی آینده نگری وضع آینده را بخواهید کنید، باید تحلیل روند را کنید. اینکه قبلا چه بود و وضع موجود چیست. تمام روسای جمهور 8 ساله بودند. بنابراین کسی که در مسند کار است و تمام ابزارها دست اوست، این شانس بالاتری دارد.
(دلنوشته فرزند دکتر خوش چهره): خدای بزرگ را جهت داشتن پدری چون شما شاکرم و امیدوارم بتوانم حق فرزندی را جهت شما به طور کامل بجا بیاورم. انشاالله سالهای سال سایه شما جهت خانواده در وهلهی اول و جهت کشور در وهله دوم مستدام باشد و کشور از ظرفیتهای فراوان شما استفاده کافی را داشته باشد. این را دختر زن شما جهت شما نوشتند.
*چه سالی ازدواج کردید؟
خوشچهره: سال 59 ازدواج کردیم.
*چطور با حاج زن آشنا شدید؟
خوشچهره: من در مقطعی سال 58 مسئولیتی داشتم. در انجمن اسلامی غرب پایتخت کشور عزیزمان ایران بودم. چند نفری بودیم. بعد شورای مرکزی امور تربیتی شکل گرفت که من توفیق داشتم در شورا باشم. در پایتخت کشور عزیزمان ایران هم خیلی فعال بود. آنجا بودم و بعد مسئولیت امور تربیتی آموزش وپرورش منطقه 10 در اختیار من بود. آنجا با دوستان امور تربیتی بودیم.
من قصد ازدواج نداشتم. مرحوم مادرم در سال 60 سرطان مری گرفتند. ایشان با حالت تحکم گفتند من میخواهم ازدواج شما را ببینم. من حرف ایشان را زمین نگذاشتم. حاج زن از همکاران فعال و خوب امور تربیتی بود. دیپلم بودند و به لطف خدا ازدواج کردم.
*خطبه عقد را چه کسی خواند؟
خوشچهره: توفیق داشتیم به همراه مرحوم مادر من و همسرم نزد حضرت امام رسیدیم و خطبه عقد را سال 59 جهت ما خواندند.
*مهریه چقدر بود؟
خوشچهره: من یک خاطره در این باره بیان کنم. آنجا رفتیم و خدمت حضرت امام رسیدیم. آنجا مرحوم رسولی بودند. حاج احمد آقا هم بودند. چند نفری جلو رفتند و با حالتی به من گفتند مهریه را تعیین کردید؟ من هم آرام گفتم بله. گفتند مهریه چیست؟ گفتیم 14 سکه هست. من آن وقت که فعال بودم یک دوره وسائلالشیعه هم جزو مهریه گذاشتیم. این را از لبنان جهت من فرستاده بودند.
خدمت امام رسیدیم پرسیدند مهریه چیست؟ گفتم 14 سکه و یک دوره وسائل الشیعه هست. امام نگاه حکیمانه و عاقلانهای به من انداختند و پرسیدند میتوانند بخوانند؟ من آنجا فروریختم و نگاهی به زن انداختم تا شاید کمکی کنند. بعد از آن گفتم در ضمن یک سفر حج هم هست. بنا نبود حج باشد. این را گفتم تا ذهن امام را به عنوان دیگری بکشانم.
*خانم دکتر همرشته شما نیستند؟
خوشچهره: خیر. ایشان داروساز هستند. دکترای تخصصی را در فیتوشیمی و گیاه های دارویی گرفتند.
* 5 فرزند دارید؟
خوشچهره: این نخستین بار است که در رسانه مطرح میشود. بله ما از نعمات خداوند متعال 5 فرزند داریم.
* چند دختر و چند پسر دارید؟
خوشچهره: 3 دختر و 2 پسر دارم.
*چه میکنند؟ همه تحصیل کردند؟
خوشچهره: بله.
*چه رشتهای خواندند؟
خوشچهره: … بحمدالله فرزند ها خوب تربیت شدند. ازدواج کردند طرف برابر همواره لطف دارند به نیکی یاد میکنند. از حاج زن تقدیر میکنند.
* کمربند مشکی جودو داریم.
خوشچهره: در دوران جوانی بود. در دوره ای که دانشگاه بودم مربی ژاپنی خوبی داشتیم و من علاقهمند شدم. قبلا کاراته کار میکردم. کمربند قهوهای داشتم. ایشان آمد من فوتبال بازی میکردم. علاقههایم فوتبال و شنا بود. جودو را از ایشان به خوبی آموختم.
*در دانشگاه ملی درس میخواندید؟
خوشچهره: بله.
*هنوز هم کار میکنید؟
خوشچهره: خیر. هنگامی که انگلیس رفتم مربی جودوی دانشگاه شدم. ماهی 200 پوند بابت این به من میدادند. ساعت کاری که دخترم میگفت من کار میکنم به این خاطر است که من هنگامی که مربی بودم وقت استفاده از استخر شخصی را در ساعت غذا داشتم. یعنی نیم ساعتی شنا داشتم. این کمک به بازیابی میکرد.
دوچرخه کورسی هم گرفته بودم و رفتوآمدهای کورسی هم داشتم. دویدن را داشتم. اینها تاثیرگذار بود. تغذیه خوب، فیزیک مناسب بدن و غیره کارکرد را اوج میبرد. فیزیک هم باید در بهرهوری کمک کند.
*چه شد که وارد مناظره شوید؟
خوشچهره: مناظره 84 جهت ریاست جمهوری؟
* با آقای نوبخت.
خوشچهره: مدیر جمهور آن وقت که قبلا شهردار بود نسبت به من اطلاع داشت ولی من نداشتم، به عنوان نمونه میدانستند من دو رشته خواندم و در پایتخت کشور عزیزمان ایران عضو هیات علمی و عضو پیوست وابسته علوم شهرسازی و اقتصاد بودم. نظرات من را هم میدانست. ایشان زمانی که شهردار شدند علاقه داشتند من در کنار ایشان باشم. من هم خوب نمیشناختم.
خدمت آقای ابوترابی در دانشگاه پایتخت کشور عزیزمان ایران بودم. مدیر جمهور وقت که آن وقت شهردار بودند آن وقت خود را رساندند و از من درخواست کردند که معاون ایشان شوم. من قبول نکردم. فکر کردند بحث پست است و پیشنهاد قائممقامی را دادند و من گفتم وارد اجرا نمیشوم. در آن جمع یکی گفت استخاره کنید و همواره نه نیاورید. گفتم استخاره بگیرید.
استخاره گرفتند و خوب نیامد. من هم به شوخی گفتم استخاره بد آمد والا من میآمدم. آقای ابوترابی چیزی را که من کمتر شنیده بودم، گفتند که ترک این را هم استخاره کنید. ترک را استخاره کردند و جملهای گفتند که من فراموش کردم و خودم هم دوست دارم بدانم که کدام آیه بود، ترجمه این بود که دل دوستان را نرنجانید.
من قبول کردم مشاور شوم. مرحله دوم شد که آن هم داستان دارد، من مجلس بودم (فکر می کنم خود شما بودید) از در وزارت کشور رد میشدم که یک لحظه شنیدم رای خوانده نمیشود. دیگه اخبار ساعت 9 بود، وارد وزارت کشور شدم و دوستان لطف داشتند، دوره اصلاحات بود، پرسش کردم گفتم آیا آرا را نمیخوانید؟ گفتند جهت فلان جا و جهت اصفهان نیامده هست. گفتم علت چیست؟ … بعدا رای را به شما دادند و شما خواندید. تفاوت رای هم کم بود.
آن انتخابات که برگزار شد به مرحله دوم رسید از من دعوت کردند که بیایید و من قبول نکردم و گفتم چون مرحله اول نبودم الان هم نمیآیم. اصرار کردند. مناظره شد و آن وقت ایشان هنوز مدیر جمهور نشده بود از من درخواست کردند این مناظره را شرکت کنم. من قبول نکردم و گفتم تاکنون نبودم و الان هم نمیروم. اصرار بسیاری کردند و گفتم الان بخواهم بروم برنامه شما چیست؟ ایشان گفت خودتان استاد هستید. گفتم یعنی من بروم حرفهای خودم را بزنم؟.
باز جواب من منفی بود. یک لحظه به یاد آوردم که ایشان گفته، بروید و من گفتم اگر بروم حرف خودم را میزنم. فرصتی جهت طرح نظر بود. بعد دیدم چند نفر هم دائم زنگ می زدند ، در نهایت من آنجا یک لحظه احساس وظیفه کردم و خودکار برداشتم دو رکعت نماز خواندم که توکل بر خدا کنم و رفتم. آقای نوبخت از دوستان ما بود که بعضی جلساتی در بعضی جاها داشتیم
من به مرحوم رفسنجانی در مدیریت سیاسی- بین المللی ایشان نمره اوج میدادم. در بسیاری تدابیر تجربه و تلاشش جهت انقلاب قابل توجه است ولی در اقتصاد اشکال داشتیم. آنجا بحث اقتصادی کردم.
* و به جایی رسید که در خودنویس را بستید.
خوشچهره: آن را پرت کردم.
* و این نقطه قوت شد.
خوشچهره: آنجا آقای نوبخت مناظره در دوره قبل داشت. من به دفاع از ایشان میگویم. دوره قبل یکی از دوستان که اقتصادی بود رفت.
* آقای دکتر نادران بود.
خوشچهره: من اسم نمیبرم. به این رسیده بود که زن فائزه هاشمی چیست و آن کیست و با این بحث مسئله کشور حل نمیشد. ایشان هم آن وقت میخواست استدلال بگویم. فرض هم این گونه بود این دوره هم تخریبی هست. ایشان هم فهرستی از تک و پاتک تنظیم کرده بود. ما آنجا رفتیم و بعدا هم مناظره را دوباره من ندیدم و با این که گفتند نتیجه انتخابات عوض شد تلاش کردم نبینم چون حرفی بود که با همه وجودم زدم.
* اعتقاد قلبی خودتان بود.
خوشچهره: بله. با زبان صادقانه بیان کردم. من هیچگاه از طرف خودم اسم دکتر نمیبردم. فامیلی ایشان را میگفتم. به یاد دارم آقای نوبخت همواره جناب آقای فلان میگفتند و پرطمطراق بیان میکردند. آنجا گفتم ارزش من نیست که بگویم این خوب یا آن بد هست. دیدم این لغت خیلی بار دارد و گفتم من معلم دانشگاه هستم و چون از من خواسته شده است دیدگاههای خود را بیان کنم میگویم باید این چنین شود.
ایشان دوباره در تخریب قدم برداشت. من خودکارم در دست بود که بنویسم ایشان چه میگوید. یکباره به حدی عصبانی شدم و گفتم این چه وضعی است در جایی که باید بینش و آگاهی مردم را اوج ببریم و این ایراد را به مناظرات اخیر هم دارم، این چنین صحبت میشود. در آنجا هنگامی که جمله هایی گفته شد که نمی خواهم تکرار کنم، خودکارم را بستم و با همه وجودم روی میز پرت کردم. به این معنا که این صحبتها اصلا نوشتنی نیست و من چه پاسخی بدهم.
به یاد دارم یکی از مردها در مجلس، فکر کنم آقای آصفی بود، نخستین نفر من را در مجلس دید و گفت در آن مناظره حرکت شما نمایش بود؟ هنگامی که خشم من را دید عذرخواهی کرد. به یاد دارم روز بعد آقای مرعشی (معاون آقای هاشمی بودند) در مجلس من را در آغوش کشید و به شوخی گفتند حالا دیگر رئیسجمهور عوض میکنید؟
در همان جلسه هم گفتم شما طرف من را تخریب میکنید که من طرف شما را تخریب کنم. دهان من راجع به آقای هاشمی بسته است و ایشان عزیز است و از مفاخر انقلاب هست. بنابراین تخریبی جلو نرویم. ظاهرا اینها تاثیرگذار بود.
*به یاد دارم بعد از مناظره با شما تماس گرفتم و تلفنی صحبت کردم و هنوز آن خشم در صدای شما بود. مناظره سنگینی بود.
خوشچهره: بله. خیلی سنگین بود، شما حرفی میزنید که مستمع شما فقط مردم نیستند. خداوند متعال و ملائکه الله هستند، (تاثر دکتر خوش چهره) سیاستمداران نباید گول شیطان را بخورند و در بله و نه مردم باید به مردم خدمت کنند. باید جواب خدا را بدهیم. همه این صحنه روز قیامت است که چه گفتید و آیا گفتید و چه تاثیری روی دیگران گذاشتید.
من در مجلس در مرحله دوم میگفتند آقای دکتر شرکت کنید. والله من مجلس رفتم و دیدم قیامت این جایگاه سنگین هست، جهنم سنگینی دارد. گفتند بهشت سنگینی هم دارد. گفتم آنچه جهت ما قطعی است جهنم هست. بهشت مشکوک هست. اگر کسی دچار فقر و نابهسامانی میشود باید در قیامت جواب دهیم که چه شد این فرد خودفروشی کرد. بد جایی دست گذاشتید و تاکنون کسی من را این چنین ندیده بود.
* بعد از مناظره آقای نوبخت چیزی به شما نگفتند؟
خوشچهره: آقای نوبخت از دوستان است و آن فضای برنده و بازنده بود ولی هر بار من را میدیدند ابراز لطف میکردند.
* بعد از همان لحظه اتمام مناظره که بیرون آمدید چطور؟
خوشچهره: خیر. آنجا از آقای حیدری هم ناراحت شده است بودم و احساس میکردم یک جاهایی چه میکند. با وجود اینکه تلاش کرده بودد خوب اجرا کند. خداحافظی و روبوسی کردیم. با آقای چمران و سلطانخواه… سرم را پائین انداختم و بیرون آمدم. حرفهایی که آنجا در تخریب گفته شد چیزهای سادهای نبود.
خیلی ها بعدها به من میگفتند آقای دکتر ما به هوای شما رای دادیم. بعد من میدیدم اکثرا حسن نظر دارند. در مجلس که بودم به یاد دارم آقای خاتمی، آقای هاشمی، اقای کروبی و … بودند و همه روبوسی میکردند.
* دوباره به آن وقت بازگردید این مناظره را انجام میدهید؟
خوشچهره: بعضی میگفتند شما باعث شدید. من گفتم بین هندانه دربسته و یک هندوانه شکافته شده است و در اقتصاد دیدم که درمان ندارد. بسیاری از افرادی که در مجلس حمایت کردند مثل دکتر افروغ، دکتر سبحانی، اینها از شخص حمایت نکردند بلکه ادعای حرفهای ارزشی و آرمانی بود. بنابراین پشت او ایستادند.
*در واقع با اهداف احمدینژاد همانند عدالت موافق بودند وگرنه با سیاستها و روشهای او موافق نبودند.
خوشچهره: شعارها موردنظر ما بود. من در اوج دوستی جدا شدم. هنوز هم کابینه را نچیده بودند و تا 1:30 شب صحبت کردیم. حرفهایی زده شد که فهمیدم اگر بخواهیم ما دو تا کار کنیم مردم اختلافات بین ما را ببینند نمیتوانند تحلیل کنند و از آن به عنوان دعوای قدرت اسم می برند.
*: بعضی اذعان داشتند اگر خوشچهره سمتی میگرفت این اندازه منتقد نمیشد.
خوشچهره: بعضی فکر میکردند آقای توکلی یا دکتر افروغ یا من در مجلس هشدار میدهیم، جهت این است که پست نگرفتیم. طیف افراطی چنین بیان میکردند. ما نماینده مجلس بودیم و چه کسی گفته است نماینده مجلس از کابینه پائینتر هست. حرف من این بود که ما بعضی ها مدیر کمیسیون بودیم و تعهد ما نسبت به رای مردم بود. 5 وزیر او افتادند.
* 4 تا افتادند!
خوش چهره: نه 5 تا افتادند؛ سر وزیر علوم تشکیک بودد که یک رای کم داشت، بازشماری که شد، یک رای اضافه آمد.
رئیسجمهور همان وقت دید در لیست موافق و مخالف ما که بعدا جزو اصولگرایان مستقل مجلس شدیم، اسم ما وجود دارد. به من گفت آیا موافق اسم ننوشتید؟ گفتم من همینقدر که راجع به بعضی مخالف اسم ننوشتم خیلی خود را کنترل میکنم. علت این بود که نخواستم تضعیف شوید اول کار. علت را پرسید؟ گفتم من پشت آن آقا نماز میخوانم ولی حاضر نیستم مسئولیت به او بدهم.
ایشان گفتند من میثاق میگیرم و اگر خوب نباشند یک ساله کنار میگذارم. این یک سال را چه کسی قرار است جواب دهد؟ من دیدم چقدر کابینه با این اصطلاحات عوض شد.
* اصلا دولت نهم با یک عوض کردن دیگر باید رای اعتماد میگرفت.
خوشچهره: این نشان میدهد مجلس باید کار خود را زیاد نشان میداد و هم ما باید چنین میکردیم. این خبر هم جهت نسل تازه و هم دولت تازه هست. حب و بغض را کنار بگذاریم و فردا باید جواب خداوند متعال را بدهیم. این که در ستاد من بود، امین من بود یا هر چیز دیگر درست نیست، باید ببینید میتواند این کار را انجام دهد یا خیر.
* خیلی ها به این توجه نمیکنند.
خوشچهره: از ابتدای انقلاب نگاه کنید، دولت سازندگی به اسم امین به سمت تکنوکرات رفت. بعد مدرک اوج رفت. الان هم فساد اخذ مدرکهای انحرافی را داریم. به چه چیزی کمتر توجه شد؟ به تخصص کمتر توجه شد. ایراد دوستان را نمیگیرم ولی اگر تخصص باشد ولی تعهد و سلامت نفس او نباشد حقوق نجومی از آن بیرون میآید.
ادعای دولت نهم این بود که ارزشی و انقلابی هستند. این سلامت نفس؛ آیا توانائی را هم دارد یا خیر؟ میتواند از بعد این کار برآید یا خیر؟ این معیار کافی نیست که بگوئیم یکی انقلابی است و یکی تخصص دارد. این دو معیار باید با هم باشد. نیرومند و امین.
* شما قرار بود وزیر اقتصاد شوید؟
خوشچهره: وارد این مباحث نشویم. در جمع یکبار راجع به کابینه بحث بود و ایشان هم از معاون اولی شروع کرده بود و من هنگامی که جلسه را چنین دیدم … به عنوان نمونه میگفتند معاون اول چه کسی شود که اسم من و آقای چمران مطرح شد، بعد من از این جلسات خوشم نمیآمد چون آن وقت در مجلس بودم و دنبال پست و این چیزها نبودم.
بعد از آن جلسه خارج شدم ولی ظاهرا خیلی انتظار بود. حتی کسانی که سابقه ورزشی من را میدانستند و از بحثهای ورزشی من در موقع شهرداری پایتخت کشور عزیزمان ایران ایشان اگاه بودند، این که ورزش جهت ورزش نیست و یک نشانه استراتژیک دارد…
* بر همین اساس شرکت تربیت بدنی را به شما هم پیشنهاد کردند؟
خوشچهره: پیشنهاد که… این بود، آن بود، نفت بود… ولی من آن شب از ریاست جمهوری که آمدم کابینه تشکیل شد و من گفتم نمیروم.
* گفتید مجلس هفتم تلاش داشت سیاست ها را توجیه کند و انتقاد در هر زمینهای را به معنای تضعیف دولت میدانست و با آن برخورد می کرد. مجلس هفتم که شما در آن بودید نخستین مجلس بعد از انقلاب بود که در کابینه پیشنهادی چهار نفر را انداخت.
خوشچهره: این در مجلس نبود، یک جریانی بود، در مجلس لابیها وجود دارد. روحانیت مجلس داشتیم، مرحوم فاکر بودند. به بعضی از ما علاقه داشتند و ما هم علاقه داشتیم. یک جا بحثی بود که گفتم آقای فلان که در کابینه معرفی شد از دوستان من است و من پشت او نماز میخوانم و فرد دوستداشتنی است ولی این اداره کوچک را هم نمیتواند اداره کند. اگر وزیر شود و نتواند اداره کند ریشه این فسادها که وحشتناک شده است هست، بدنه کار خودش را میکند.
یکی از دلایل فساد عدم اشراف و نظارت هست. بنابراین آن چهار مورد را روی ارزشی بودن مجس هفتم بگذارید. این استارت خوبی بود و به اصولگرایان وجهه داد. ولی این مناسبات خوب حفظ نشد.
* کما این که مدیر فراکسیون اقلیت مجلس هفتم به شما گفتند شما خیلی انحصارطلب هستید چون هم اکثریت هستید و هم در نقد هم جلوتر از ما حرکت می کنید.
خوشچهره: این هم مثال خوبی بود. من در مجلس هفتم شورای مرکزی اصولگرایان بودم. 15 نفر بودیم و این تعداد به من لطف داشتند. مدیر وقت مجلس و کسانی که گرداننده جریان سیاسی بودند لطف داشتند ولی ما هیچ تعلق صنفی و جناحی نداشتیم.
در مجلس هفتم به یاد دارم، آقای تابش مدیر اقلیت بودند، پیشنهادی در زمینه پزشکی بود و بسیار خوب بود و من به عنوان موافق خواستم صحبت کنم.
* یک نفر به شما گفت این اقلیت است آیا اسم نوشتید.
خوشچهره: بعد کسی به من گفت اینها اقلیت هستند و شما عضو شورای مرکزی اصولگرایان جهت دفاع میروید؟ من گفتم این نماینده اسرائیل که نیست، نماینده جمهوری اسلامی هست. از یک شهری آمده و حرف او درست هست. کسانی را داشتیم که در اصولگرایان یا دولت پیشنهاداتی میدادند که ما مخالف بودیم. بعد میگفتند شورای مرکزی اصولگرایان چنین میکند.
*این یکی از چیزهای خوب مجلس هفتم بود.
خوشچهره: استدلال میکردیم. همان حب و بغضی که فرمایش حضرت امام بود.
*ولی بعضی افراد سیاسی هم میگفتند یکی از انتقاداتی که به مجلس هفتم وارد بود این بود که این مجلس یکپارچه نبود و معلوم نبود چه میشود.
خوشچهره: ببینید واکنشها سیاسی را نتوانستیم با اصول پایه نظام جمهوری اسلامی جور کنیم. رفتاری که در مجلس ما وجود دارد همان رفتاری است که در انگلیس وجود دارد. لابی حزب … و لیبر و جاهای دیگر وجود دارد. هنر بعضی مردها هم با آن ادبیات است.
من جسارت به کسی نمیکنم و این برداشتهای خودم هست. فرصتی باشد مردها میتوانند دفاع کنند. این لابی با اصول و اعتقادات ارزشی ما در تناقض هست. اگر این خراب است باید همین الان جلوی آن گرفته شود و هشدار داده شود. هشدار با انتقاد و پیشنهاد تفاوت دارد. بعضی اگر میرسیدند میگفتند مخالفین هستند. چقدر فشار روی افرادی همچون دکتر افروغ بود که میگفتند اینها با دولت مخالف هستند. ما داریم کمک میکنیم و این راه …
* ریاست آقای حداد بهتر است یا آقای لاریجانی؟
خوشچهره: این که مجلس را مقایسه کنید من قبول ندارم. این که مجلس را با مجلس و دولت را با دولت مقایسه کنید، شما نمیتوانید انتزاعی بگویید این خوب است یا آن خوب است.
* گفته بودید یکی از کارنامههای غیرقابل دفاع مجلس هفتم عدم تلقی درست از تعامل بود؛ چون دولت نهم 57 مصوبه را اجرا نکرد.
خوشچهره: بله.
* در همین مجلس دهم داریم که دولت یازدهم جهت نخستین بار لایحه برنامه ششم را نداد. یکی از مهمترین لوایح را نداد.
خوشچهره: من مسئولیت جایی را دارم که بودم، من سخنگوی دائمی که نیستم، رصد میکنم. من راجع به مجلس هفتم میگویم. مجلس هفتم اقلیت هم به نیکی یاد میشود. یعنی مجلس پویایی بود اگرچه دولت تلاش کرد این را در اختیار خود بگیرد.
بعدا مجلس هشتم چه اتفاقی رخ داد نمیدانم ولی در مجلس هفتم ما از یک اصول و قواعدی تبعیت میکردیم که هنوز هم هست.
ما دنبال این بودیم که به عنوان نمونه اصولگرایان تحولخواه و … نامگذاری کنیم و من گفتم اصولگرایان مستقل باشد با این که مستقل مفهومی ندارد ولی ما وامدار به جریانات سیاسی نیستیم. یکی از عزیزان و بزرگان جریانات سیاسی در جایی بودیم و یک نفر سوم هم که ..، ایشان هنگامی که دید من با ایشان صحبت میکنم تلقی ایشان این بود که ما هممشرب هستیم.
گفت من نمیدانستم آقای خوشچهره سیاسی هم هست. ایشان گفت اتفاقا اشکال ایشان این است که سیاسی نیست. دوباره سه جمله کلیدی بیان کرد و من نگاه کردم و گفتم منظور ایشان این است که سیاسیکار نیست والا قواعد سیاسی را میدانیم و درس هم میدهیم.
این که سیاسی کاری کنیم نیستیم. مجلس هفتم تلاشها و فضای خوب اقلیت و اکثریتش خوب بود. فضای دوستانه خوبی بود. ارتباطات با خیلیها هنوز وجود دارد ولی راس اموری را در جاهایی کار پائین آمد، یعنی دولت در جایی تحمیل میکرد. مجلس هم کوتاه میامد.
*مجلس نهم که ثبتنام نکردید و دهم هم ثبتنام کردید ولی در هیچ فهرستی نبودید.
خوشچهره: بله. در مجلس دهم هم تحت فشار زیادی بودیم که بیایید. من در فهرست تلاش کردم نروم.
*فهرست امید هم به شما پیشنهاد نداد؟
خوشچهره: چرا، یک لابیهایی از دو طرف بود که بیایم ولی من علاقه نداشتم.
*در جایی گفته بودید جهت این که یک عده نیایند همه در مجلس دهم به یک فهرست رای دادند، اگر هیتلر یا شمر هم در این فهرست بود باز هم رای میاورند.
خوشچهره: این فضا شاید خوب باشد و شاید اصلیترین حرفها همین باشد. ما در انتخابات مجلس دهم دوقطبی شد. یکباره فهرست آمد و من میگویم شما که لیست میدهید قیامت را جواب نمیدهید. سیاسی را برنده شدید ولی در لیست بعدا طرف میآید و اصلا نگاه نمیکند. البته از یک لحاظ دیدم خبرگان را کسانی که اصلا جهت من ثقیل بود با ذکر آیتالله فلان اسم مینوشتند.
ولی این شخص درکی از آن ندارد. منظورم این نیست که هر کسی رای داده درک ندارد. ولی فضای حب و بغضی سلبی میشود. میگویند این نباشد هر کسی میخواهد باشد. فضای سلطهای که در امریکای لاتین و جاهای دیگر راه انداختند.
* شما قبل از انقلاب چطور وارد مبارزه شدید؟
خوشچهره: از همان نوجوانی در مسجدی که نزدیک منزل ما بود. از طریق مسجد و هیئتهای مذهبی بود. تشکیلاتی بودیم و مبارزه را قبول داشتیم که باید مبارزه کرد ولی خداوند متعال لطف کرد که اسیر تشکیلات اینچنینی نشویم. گیر افراد خوبی افتادیم. به عنوان نمونه شهید مطهری را مسجد دانشگاه دعوت میکردیم و به یاد دارم یک بار نوشتیم انالحیاه عقیله و جهاد، حرف جهاد هم زده بودیم.
ایشان گفتند این جمله منسوب به امام حسین (ع) نیست. یک بار با بچهها گفتیم برویم دین خود را عرضه کنیم. آن هم خاطرهای دارد که الان وقت آن نیست،
* ماجرای رفاقت شما با شهید باکری و شهید همت در جبهه چطور بود؟
خوشچهره: اینها توفیقی بود که من داشتم. در آموزش و پرورش که بودم سال 60 شهید بروجردی را چند باری دیده بودم. شهید ناصر کاظمی در کردستان در کانون سلمانی که ما بودیم حضور داشتند، از آنجا میشناختم. ایشان فرماندار پاوه شده است بود و آنجا شهید بروجردی ایشان را جذب سپاه کرده بود. شهید کاظمی شهید شد و چند باری ایشان و دوستان منزل ما آمدند که جبهه مهم است و من میگفتم آموزش و پرورش مهم است.
بعد از شهادت شهید کاظمی، انگار ندایی به من داده شد که جای این نیست بمانم. من با آموزش و پرورش به کردستان رفتم. آقای فانی وزیر سابق، آننموقع مدیرکل بود. آنجا که رفتیم من در کردستان تدریس میکردم. در عین حال در خدمت جبهه و جنگ هم بودم.
* خیلی کوتاه بفرمایید ستاد کل مبارزه با مفاسد اقتصادی تشکیل میشود و سروصدا جهت مبارزه با فساد میکنند ولی یک روز یک فساد بزرگ در وقت سازندگی در شهرداری اتفاق میافتد، بعد در اصلاحات شهرام جزایری رخ میدهد. بعد دوره مهرورزی قضیه بابک زنجانی رخ میدهد و بعد همین دولت اختلاس نزدیک به 8 هزار میلیارد تومان صندوق ذخیره رخ میدهد. نمی شود کاری کرد یا نمیخواهند کاری کنند؟
خوشچهره: شما باید قائل باشید هر چه جلو میآییم از بعد از جنگ فساد افسانهای تر میشود. فارغ از سلیقه سیاسی آسیبشناسی کنیم. از دید پاتولوژیک نگاه کنیم میبینیم زمانی که شهرام جزایری در مجلس ششم بود قیمت نفت در دوره آقای خاتمی عددی بین 14 تا 17 رسیده بود. یعنی نفت 14 دلاری فسادش 180 میلیارد تومان بود. همین نفت 14 دلار می شود 140 دلار میشود، فسادش یک قلم 3 هزار میلیاردی میشود. به عنوان نمونه آقای بابک زنجانی میگوید من 22 میلیارد یورو پول دارم! حالا کارآفرینی واجد ارزش است ولی یک فرد یکلاقبا 22 میلیارد از کجا آورده است؟ بعد میبینیم در جریانات فروش نفت وجود دارد و همه انحراف هست. یعنی هر چه قیمت نفت بالاتر رفته است فساد مادی زیاد شده است هست، فساد اداری و غیره الان خارج از تحلیل ما هست. راس کل خطاها همین خامفروشی نفت است.
این نفت هم در فساد مالی کار کرده است و هم در تصمیمگیریها و توزیع بین مردم و کالا شب عید و انتخابات و فلان کن، اینها را به سمت جریاناتی میکشیم که فکر میکنیم با پول نفت کشور را اداره میکنیم.
* قول به ما بدهید که یا به کودکان کار، یا به آسایشگاه جانبازان یا یکی از محلههای محروم پایتخت کشور عزیزمان ایران با دوربین برنامه ما بروید.
خوشچهره: گزینه چهار را گزینش میکنم.
* هیچکدام؟
خوشچهره: خیر. مزاح میکنم. جهت من فرقی نمی کند.
*وقتی جهت ما بگذارید.
خوشچهره: مناطق محروم جامعتر هست. به کودکان کار بخواهید سر بزنید قبلا باید سیاستهایی که منجر به این میشود را بررسی کرد. نظام تصمیمگیری را باید سر بزنید.
* میخواهیم همین نزدیکی به وجود بیاید. برنامه با دستخط شما تمام میشود.
دست نوشته دکتر خوشچهره: «با آرزوی توفیقات و تائیدات الهی همه عزیزان و دستاندرکارانی که در صدا و سیما خاصه در برنامه دست خط با تلاش در تنویر افکار عمومی و زیاد کردن آگاهی و بینش عمومی و طرف دیگر کمک به نظام تصمیم گیری و سیاستگذاری و برنامهگذاری کشور آن هم جهت اعتلای کشور عزیزمان ایران اسلامی دارند، انشاالله با این تلاش و فعالیت بتوانند کسب رضای خداوند تبارک و تعالی را داشته باشند.»
انتهای پیام/
واژه های کلیدی: اقتصاد | اقتصادی | سیاسی | سیاست | یارانه | اقتصاد | خوشچهره | برنامه دستخط