خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

سفره منهای گوشت

اخبار اقتصادی | رکود اقتصادی | مناطق محروم | خیابان | خیابانی | اقتصادی | بازار | اخبار اقتصادی و بازرگانی

سفره منهای گوشت

سفره منهای گوشت

عبارات مهم : اخبار اقتصادی – رکود اقتصادی

حسین راغفر، پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی: یک مطالعه تحقیقی نشان می دهد از سال ٨٥، مصرف گوشت قرمز کم شده است و این روند همچنان ادامه دارد ٢ برابر شدن قیمت مسکن در سال ٨٥ و رشد بی سابقه قیمت ارز در سال ٩٠ در کم کردن قدرت خرید گوشت مردم تاثیر گذاشت یکی از دلایل کم کردن مصرف گوشت قرمز وقوع تورم های بزرگ در سال های ٨٥ و ٩٠ است

سفره منهای گوشت

جیب ایرانیان، جهت خرید گوشت قرمز خالی هست. دخل و خرج زندگی ارزش با هم جور درنمی آید تا بروند قصابی سر خیابان ها یا نزدیک ترین میدان میوه و تره بار یا حتی فروشگاه های زنجیره ای و چند کیلویی گوشت قرمز، حتی یخ زده اش را بخرند و بیاورند سر سفره. خورش ها چند سالی می شود که در عطش چند تکه گوشت، می پزند و حالا مرغ جای گوشت را گرفته. خانواده های ایرانی، درحال تبدیل شدن به مرغ خواران حرفه ای هستند. قیمت ها را که نگاه می کنند، چاره ای هم ندارند. تابلوهای سفید قصابی ها، حکم تابلوی طلا و سکه و ارز صرافی ها را دارد. هر روز قیمت بالاتری جلوی هر کیلو گوشت و ماهیچه گوسفندی و راسته و فیله گوساله و… جا خوش می کند.

قدرت خرید گوشت قرمز ایرانیان پایین رفته؛ این را آخرین داده های مرکز آمار و بانک مرکزی کشور عزیزمان ایران نشان می دهد. آمارهایی که می گویند، در یک دهه ٢٥ درصد قدرت خرید گوشت کم شده. بهمن سال گذشته بود که کاوه زرگران مدیر کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی پایتخت کشور عزیزمان ایران این آمار را به صراحت اعلام کرد: «سهم انواع گوشت از هزینه خانوار از ۶.۱ درصد در سال ۸۵ به ۵.۴ درصد در سال ٩٤ رسیده، این درحالی است که سرانه مصرف گوشت قرمز در سال های گذشته نوسانات زیادی داشته و به ۱۱.۴۳کیلوگرم در سال گذشته رسیده هست؛ درحالی که براساس آمار بانک مرکزی، سرانه مصرف گوشت قرمز در خانواده های شهری در دهه گذشته، بیش از ۲۵ درصد کم کردن یافته است.»

اخبار اقتصادی | رکود اقتصادی | مناطق محروم | خیابان | خیابانی | اقتصادی | بازار | اخبار اقتصادی و بازرگانی

ماجرای ناتوانی مردم در خرید گوشت قرمز زمانی تلخ تر می شود که از قصابی های مناطق متفاوت تهران، جویای قدرت خرید گوشت قرمز و مرغ مردم شویم. «شهروند» در همین ارتباط در قالب یک گزارش تحقیقی- میدانی از نزدیک به ١٤ قصابی در ١٤ محله تهران، روند مصرف گوشت قرمز و مرغ اهالی همان محله ها را جویا شد. تحقیقی که از غرب پایتخت کشور عزیزمان ایران شروع شد، به جنوب و مرکز رسید، سری به شرق زد و از شمال شهر سردرآورد.

آریاشهر، هاشمی، نواب، راه آهن، بازار، سرچشمه، شوش، کیانشهر، ری، کارگرشمالی، فاطمی، تهرانپارس، دروس و… محله های مورد بررسی بود و نتایجی که به دست آمد، تقریبا ناامید کننده بود. میزان مصرف گوشت قرمز و در کنار آن مرغ، تا میزان قابل توجهی در این محله ها کم کردن پیدا کرده هست، این روندِ کم کردن مصرف به صورت میانگین از پنج سال پیش شروع شده است و هرچه پیش می رود، اوضاع اسفناک تر می شود. دفترهای نسیه قصابی ها، قطورتر شده است و میزان بازگشت پول به قصاب ها، کمتر. آنها می گویند؛ میزان فروش گوشت قرمزشان از یکی دو سال پیش، تا ٧٠ و ٨٠ درصد کم کردن داشته است.

حالا خیلی ها به مصرف اضافه های گوشت و نه خود گوشت روی آورده اند، مصرف مرغ نسبت به گوشت، رشد داشته و نسبت به خودش در گذشته، کم کردن داشته هست. از دیگر سو، فروش قصابی ها هم به همان اندازه کم کردن داشته و درآمدشان را تحت تأثیر قرار داده تا جایی که بعضی عنوان کردند، اجاره مغازه ارزش هم از فروش گوشت و مرغ تأمین نمی شود، ولی توصیه قابل توجه در این تحقیق، کم کردن مصرف گوشت قرمز نه تنها در محله های جنوبی پایتخت کشور عزیزمان ایران بلکه در محله های مرکزی، شرقی و غربی و حتی بعضی مناطق شمالی هست. محله هایی که به اذعان قصاب ها، هر لحظه مصرف گوشت قرمز خوبی داشتند، آنها هم تحت تأثیر شرایط اقتصادی، با کم کردن مصرف گوشت مواجه شده است اند.

سفره منهای گوشت

محله هاشمی: یک روز درمیان مشتری می آید جهت خرید نسیه ای گوشت

«آقا محمد» سرش سمت تخته فلزی پایین افتاده، با یک دست، دسته صدفی چاقو را گرفته و با دست دیگر، پای مرغ را: «ما تازه یک ماه است آمدیم این محله. قبلا شریعتی مغازه داشتیم، اگر بخواهم میزان فروشم را با جای قبلی مقایسه کنم، شاید باورتان نشود، اجاره مغازه را هم نتوانستم دربیاورم.» محمد، ماهی دو میلیون تومان اجاره مغازه اش در خیابان هاشمی را می دهد: «شریعتی که بودیم، روزی ٨، ٧میلیون تومان درآمد داشتیم، ولی این جا کاسبی اوضاعش افتضاح هست، روزی شاید ٥، ٤ بسته مرغ می فروشیم. فروشمان خیلی کم است.» اشاره ای به یخچال مغازه می کند: «الان توی یخچال، ٢٠، ٣٠ تا مرغ زیاد نداریم، درحالی که باید یخچال مان پر باشد و حداقل ٥٠٠کیلو مرغ داشته باشیم.»

تخته سفید بالای سرش، قیمت گوشت و مرغ را نشان می دهد: «قبلا گوشت گوسفندی کیلویی ٢٨ هزار تومان بود، الان شده است ٣٩، ٤٠ هزار تومان. رانش را تا ٤٢، ٤٣ هزار تومان هم می فروشند. گوساله ارزان تر هست، حدود ٣٥ هزار تومان.» آقا محمد، خیلی با مشتری ها کنار می آید: «بعضی ها می آیند اندازه ٥ هزارو١٠ هزار تومان گوشت می خرند، ما تلاش می کنیم کمک ارزش کنیم.» می گوید: دفتر نسیه ندارد، اگر دفتر داشته باشد، دیگر باید در مغازه را بندد: «ما خیلی اهالی محل را نمی شناسیم، نمی دانیم گوشت که ببرد، پولش را بعدا می آورد یا نه. با این حال، یک روز در میان کسانی هستند که گوشت نسیه می خواهند.» محمد نزدیک به ١٨سالی می شود قصاب است و می گوید از چهار سال پیش، میزان خرید مردم کم شده.

اخبار اقتصادی | رکود اقتصادی | مناطق محروم | خیابان | خیابانی | اقتصادی | بازار | اخبار اقتصادی و بازرگانی

خیابان محبوب مجاز

«علی آقا»، مغازه را از پدرش ارث برده، ٤٥ سال را رد کرده و تنهایی در مغازه کوچکی کنج خیابان محبوب مجاز، مرغ بی جان را خوابانده و با چاقوی دسته سفید خرد می کند: «٢٧ سال است در این منطقه قصابی داریم، گوشت و مرغ می فروشیم. من از بچگی اینجام و باور بفرمایید ٧٠ درصد میزان مصرف گوشت قرمز پایین آمده.» مشتری زن میانسالی است که منتظر است کار علی آقا تمام شود: «خانم مردم نمی توانند گوشت بخرند.» آشغال گوشت های مرغ سرکنده را برایش می ریزد داخل نایلون و می دهد دستش: «مردم زیاد مرغ می خورند، چون ارزان تر هست، الان مرغ یخ زده در بازار هست، همه می خرند، کلا فروش ما که پایین آمده، البته فراموش نکنید که این منطقه از نظر اقتصادی ضعیف هست، منطقه نواب هر سال که می گذرد، مردمش فقیرتر می شوند.»

سفره منهای گوشت

آن یکی وارد مغازه می شود، چادرش را می کشد جلو. می پرسد: «آقا بال و گردن داری؟» محمد آقا با سر جوابش را می دهد که یعنی «بله.» آن گوشه می نشیند روی صندلی منتظر: «خانم بعضی ها می آیند این جا اسکلت مرغ از ما می گیرند، ما همین طوری بهشان می دهیم، پول هم نمی گیریم.

خیلی ها می آیند نسیه می خواهند، روزی سه چهار نفر این مدلی داریم، ولی نمی توانم نسیه بدهم. پولم برنمی گردد. ٩ سال پیش به یک بنده خدایی مرغ فروختم، رفته که پولش را بیاورد. هرچند که ما مراعات حال مردم را می کنیم.» مشتری، دیگری وارد مغازه می شود، دو تا مرغ می خواهد: «من کسانی را می شناسم که سه ماه یک بار هم مرغ نمی خورند، شما نگاه کن دورهمی ها هم کم شده، رفت وآمدها کم شده. مردم جای مرغ و گوشت، بادنجان و فلافل و سیب زمینی می خورند، فقط می خواهند سیر شوند.» علی آقا مرغ را سروته می کند و با چاقو می افتد به جانش: «از ٢٠ سال پیش به این طرف، درآمد ما افت کرده، به جرأت می گویم، ٨٠ درصد مردم این منطقه نمی توانند گوشت بخرند. هر سال فروش مان کمتر شده.»

خیابان راه آهن؛ ٢سال پیش روزی ١٠٠ کیلو گوشت می فروختیم الان ٣٠ کیلو

«حمید» نگاهی به پیاده رو می اندازد، یک نگاه به دفتر مشق ولو شده است روی میز. دفتر مشق پر از اسم اکبرآقا و آقا قاسم و حاجی الماسی و مرتضوی و… از اوج دو سه خط ستون شده است روی کاغذ و پرداخت و تسویه و باقیمانده را نشان می دهد. دفتر نسیه ارزش هست. «حمید» کارگر مغازه هست، مغازه ای در یکی از خیابان های فرعی بالاتر از میدان راه آهن. «حاجی» صاحب مغازه، رفته جهت نماز: «فروش ما خیلی کم شده، هر ماه وضع بدتر می شود. به عنوان نمونه دوماه قبل فروش ما از الان بهتر هست. الان باز هم گوشت گران شده.» دفتر نسیه را نشان می دهد، اسامی خرچنگ قورباغه، یک ستون هر برگ کاغذ را پر کرده، تاریخ مانده حساب بعضی مشتری ها از یک سال هم گذشته. بعضی ها وسط های ماه گوشت برده اند و آخر ماه، تسویه کرده اند. ٣٢ هزارو٢٥ تومان، ٣٦ هزارو٣٠٠ تومان، ٢١ هزارو٦٠٠ تومان، در ستون حساب باقی مانده دیده می شود.

حمید دوسالی می شود در این قصابی ٥٠ساله، کار می کند. بالای سرش تابلوی سفیدی است: گوشت گوسفند کیلویی ٤٥ هزار تومان، گوساله ٣٦ هزار تومان، مرغ کیلویی ٧ هزارو٢٠٠ تومان: «هر روز کسانی هستند که می آیند دنبال اضافه های گوشت. حاجی هم به آنها می دهد. بعضی به استخوان ها هم راضی اند. شب ها زیاد می آیند. ٧ به بعد.» و ادامه می دهد: «فروش گوشت قرمز ما خیلی پایین آمده. دو سال پیش، روزی ١٠٠کیلو گوشت می فروختیم، الان روزی ٣٠ کیلو، قبلا روزی ٢٠٠ کیلو مرغ می آوردیم تا شب تمام می شد، الان همان اندازه می آوریم، چند روز در یخچال می ماند تا تمام شود.»

منطقه بازار؛ هزار تومان پول می آورند گوشت می خواهند

آقای «پاشایی» درهمان مغازه تنگ و نفسگیر بر خیابان بازار مشغول نظافت هست، خیلی اعصاب حرف زدن ندارد، شلوغی خیابان از بوق ماشین ها و ترافیک خیابان منتهی به بازار و پیاده رویی که جای سوزن انداختن نیست، کلافه اش کرده: «خانم مردم قدرت خرید ندارند، ما این جا چند مشتری داریم که کاسب بازار هستند، وگرنه مردم این منطقه این قدر ضعیف هستند که مشتری ما نمی شوند. آنها اصلا گوشت نمی خرند، دور این چیزها را خط کشیده اند. شاید مرغ بخرند ولی گوشت به سختی.» «آقای پاشایی» ٣٠ سال است مسیر امیرآباد تا بازار را می آید تا خرج خانواده اش را دربیاورد: «ما این جا نسیه فروشی نداریم، ولی بعضی وقت ها خانواده ها فرزند کوچکشان را می فرستند با هزار تومان تا گوشت بخرد. آخر با هزار تومان چند گرم گوشت به او بدهم؟ من خودم اندازه ١٠ هزار تومان گوشت می دهم. مردم گناه دارند.» می گوید؛ بعضی کاسب های بازار خیر هم هستند، قبلا هرماه یک پولی جهت این جور مشتری ها می دادند، ولی الان نزدیک به ٥ماه است سروکله آنها هم پیدا نشده: «من همه این زیادفروشی ها را یادداشت کرده ام تا اگر خیری آمد، از آن کم کنم.

الان نزدیک به ٨، ٧ میلیون تومان می شود. از پارسال هرچه گوشت اضافه دادم، کسی نیامد پولش را بدهد. کسی که حقوق ماهانه اش ٢٠٠ هزار تومان هست، نمی تواند ٢٠ هزار تومان پول گوشت بدهد.» از وضع کاسبی محل زندگی اش در امیرآباد خبر دارد: «آن جا هم کاسبی چنگی به دل نمی زند، کسانی که قبلا ٣٠٠ هزار تومان هر ماه گوشت و مرغ می خریدند، الان ١٥٠ هزار تومان هم نمی خرند. کارمندها که اوضاع بدتری دارند، حتی تاجرها هم مثل قبل خرید نمی کنند.» و ادامه حرف هایش را می گیرد: «قبلا من این جا، روزی ١٥ شقه گوشت می فروختم، الان ٥ شقه را سه روزه هم نمی توانم بفروشم. باز شانس آوردم مغازه مال خودم هست، اجاره ای نیست وگرنه پول اجاره را درنمی آوردم.» کاسبی آقای پاشایی از حدود سال ٨٠ عوض کردن کرده: «از آن وقت قدرت خرید مردم عوض شد، تورم رفت بالا، گرانی که شد، نخستین تأثیرش را روی خرید گوشت نشان داد.»

خیابان سرچشمه؛ از سال ٨٢ وضع بازار خراب شد

«آقا رضا»، از صبح تا آن موقع که ساعت از یک ظهر گذشته، هنوز دشت نکرده: «وضع خراب است خانم. مردم پول ندارند گوشت و مرغ بخرند، چه رسد به ماهی.» خیابان سرچشمه، آن ساعت از ظهر شلوغ نیست و به گفته آقا رضا، هیچ وقت دیگر هم شلوغ نمی شود: «من از سال ٧٩ در این مغازه کار می کنم، قیمت ها روزبه روز اوج می رود و قدرت خرید مردم پایین.» چشم های از حدقه درآمده ماهی هایی که کنار هم روی تخته چوبی صف بسته اند، به عابران پیاده زل زده: «تقریبا از سال ٨٢، ٨٣ بود که وضع بازار خراب شد، ١٠ سال زیاد است.» ماهی ها، قیمت ارزش از کیلویی هشت هزار تومان شروع می شود، ماهی حلوا، قزل آلا و… و میگوهای تپل و کوچک: «خیلی ها جهت نسیه می آیند دفتر ما را نگاه کنی، همین الان یک حساب سرانگشتی نزدیک به ٤ میلیون نسیه داده ایم. تا بیایند و بعد بدهند. مشتری ها اهل این منطقه نیستند، از جاهای دیگر می آیند.»

*محله شوش- لب خط؛ قبلا روزی یک تُن گوشت می فروختیم، الان روزی ٢٠٠، ٣٠٠ کیلو

مغازه نبش خیابان شوش شرقی کمی بالاتر از محله لب خط هست، یکی از فقیرترین محله های شهر تهران: «قبلا روزی یک تُن گوشت می فروختیم، الان شده است روزی ٢٠٠، ٣٠٠ کیلو. قیمت گوشت و مرغ گوشت خیلی گران شده. پارسال سردست گوسفند، ٢٢ هزار تومان بود، امسال ٣٣ هزار تومان شده. مردم نمی توانند از این پول ها بدهند. بازار مرغ هم همین است.» کامیار، جوان بلندقدی است و ظاهر اش هیچ جوره به محله لب خط و شوشنمی خورد، دستکش سفیدش را اوج می کشد، لاشه گوشت را می گذارد روی تخته فلزی و با ساتور روی آن می کوبد، کارگر آن طرف لاشه را گرفته که در نرود: «مشتری های ما زیاد گذری هستند و رستوران ها. محلی ها از ما نمی خرند.»

خیابان کیانشهر مردم زیاد مرغ می خرند تا گوشت

«اسماعیل» و «مرتضی» و «جواد»، وسط مغازه سفره ای پهن کرده و در ظرف های یک بار مصرف ناهار می خورند: «١٠، ١٥ سال پیش اگر یک سردست را می گذاشتیم در ترازو، یک کیلو هم زیاد می شد، مشتری می گفت مشکلی نیست، حالا جهت ٢٠٠ گرم بیشتر، مشتری شاکی می شود. می گوید ندارم آقا نذار.» اینها درد دل مرتضی هست، یک جورهایی صاحب مغازه هست، از ١٥ سال پیش تا الان: «برخی می آیند نسیه گوشت می برند، پولش را هم نمی آورند. همین هم شده است زیاد نسیه نمی فروشیم.» اسماعیل به میان حرف اش می آید: «اصلا فروش ما خیلی روی مردم تکیه نکرده، ما زیاد درآمدمان از رستوران هاست. این جا در منطقه کیانشهر، مردم وضع مالی خوبی ندارند، زیاد مرغ می خرند» و می گوید: «گوشت را صادر نکنند، قیمت اش پایین می ماند. امسال در بهار که فصل ارزانی گوشت بود هم قیمت ها اوج رفت.»

خیابان ری؛ مردم خورش ها را با پای مرغ می پزند

«حسین» ١٥سالی می شود قصابی اش را در خیابان ری راه انداخته ولی از کاسبی اش راضی نیست: «وضع خیلی خراب هست، کسی گوشت نمی خرد، به جرأت می گویم که ٣٠ درصد فروش گوشت قرمز ما در دو سال اخیر کم شده. از دو سه ماه پیش هم وضع خراب تر شده.» او می گوید، گوشت و مرغ زیاد است ولی مردم ندارند که بخرند: «دو سه ماه پیش روزی ١٤ میلیون تومان فروش داشتیم، الان دو میلیون هم نمی شود. به خدا پول اجاره مغازه هم درنمی آید.» آنها، ٥، ٦ شعبه دیگر در نارمک و فاطمی و… دارند: «آن جا باز هم وضع از این جا بهتر هست. این جا مردم دنبال پای مرغ هستند.» می گوید پای مرغ کیلویی ١٥٠٠ تومان هست، مردم داخل خورش هایشان پای مرغ می ریزند.

خیابان کارگرشمالیکارمندان نسیه گوشت می خرند

قصابی «آقا مجتبی» خلوت هست، ولی صدای ضربه های ساتوری که روی استخوان سردست می نشیند، تمام فضای مغازه ١٠ متری را پر کرده: «فروش مرغ ما از پارسال تا الان از نصف هم کمتر شده.» آقا مجتبی این مغازه را از پدرش ارث برده، مغازه ای که از سال ١٣٣٨ بر خیابان امیرآباد شمالی نشسته و حالا آقامجتبی از ٢٥ سال پیش، بالای سر کار است: «قدرت خرید مردم از اول سال ٩٥ خیلی کم شد. اوایل میانگین بود و الان میانگین رو به پایین.» آنها هم مثل خیلی از قصابی ها، گوشت را نسیه می فروشند؛ یعنی چاره ای ندارند: «بیشتر کارمندان نسیه می خرند، سر ماه که می شود پولش را می آورند، ما هم چاره ای نداریم؛ زن و فرزند دارند نمی توانند بدون گوشت بمانند.» او مشتری هایی دارد که هر ماه جهت نیازمندان پول کنار می گذارند: «مثلا یکی می آید هشت هزار تومان پول می دهد و جهت فرزند اش گوشت می خواهد، ما از همان پول خیران، بهش گوشت بیشتری می دهیم. البته تعداد این خیران هم هر سال کمتر می شود.»

خیابان فاطمی؛ اول ماه فروش بهتری داریم

قصابی خیابان فاطمی چند مشتری دارد که در صف خرد کردن گوشت ایستاده اند: «وقتی حقوق ها را می دهند، مشتری های ما زیاد می شوند.» این را زن جوان مسئول صندوق می گوید: «اما کلا فروشمان پایین آمده. وسط ماه خیلی فروشمان کم هست؛ ولی باز هم مردم می آیند و گوشت می خرند. بعضی ها هم خوب می خرند.» در این قصابی از دفتر نسیه خبری نیست، همه چیز نقد حساب می شود: «ما فقط به کافه ها و رستوران ها قسطی گوشت می فروشیم.»

فلکه سوم تهرانپارس؛ فروش گوشت و مرغ کم شده، فروش پای مرغ و بال و گردن اوج رفته

مغازه کوچک ٦ متری هست، بر خیابانی در فلکه سوم تهرانپارس. «رضا» ٣٤ساله است و در مغازه پدری اش کار می کند، ٢١سالی می شود آنها در این محله مغازه دارند. حالا «رضا»، دستیار پدرش است: «چند سالی می شود که خرید گوشت مردم محله کمتر شده، هر چند که یکسری از مشتری ها هنوز مثل قبل، گوشت می خرند ولی زیاد اهالی محل، دیگر مثل قبل خرید نمی کنند، تا همین چند سال پیش مردم به ما سفارش شقه های گوشت و ماهیچه می دادند، ولی حالا از اینها خبری نیست.

البته خیلی ها هم به جای گوشت قرمز، مرغ می خرند.» مردم در فلکه سوم تهرانپارس خرید گوشت ارزش کمتر شده، به جایش مرغ می خرند، ولی همان مصرف مرغ هم کم شده: «الان ما فروش جوجه کبابی مان هم کم شده است و مثل قبل نیست، به قول سعید، شاگردم، همین که مردم مرغ می خرند، جای شکرش باقیه. جوجه پیشکش.» می گوید قدرت خرید مردم در این محله نسبت به سال های گذشته کم شده. هر چقدر میزان خرید راسته گوشت و مرغ کم شده، فروش پای مرغ و بال و گردن اوج رفته: «مردم خیلی بال و گردن مرغ می خرند، می گویند جهت سوپ می خواهیم، این را به ما می گویند، شایدم هم جهت خورش ها از همین ها استفاده می کنند.»

خیابان هنگام بعضی ها جای گوشت، دل و جگر می برند

مغازه «مجید» کوچک هست، یک یخچال ویترینی گوشه مغازه جاخوش کرده و همان هم مسیر تردد را سخت. مجید ٢٧ساله است و چهار سالی می شود که در خیابان هنگام قصابی دارد. او هم از وضع بد کاسبی می گوید: «بعضی روزها فروش بال و گردن و ضایعات گوشت زیاد از فروش خود مرغ هست؛ بعضی ها هم هستند که به جای گوشت، دل و جگر می برند.» مجید دستش را می برد زیر میز و دفتری بیرون می آورد: «ما دفترچه نسیه داریم، خیلی از مشتری هایمان هم پیدایشان نمی شود مگر زمانی که میهمان داشته باشند، گوشت را جهت میهمان می خرند، مرغ را جهت مصرف خودشان.» کاسبی مجید، زمانی که در خیابان پیروزی مغازه داشت، نانش در روغن بود: «ما تا سال ٩١ خیابان پیروزی بودیم، بعضی روزها بود که ما ٤٠، ٤٥ لاشه گوسفند را تا آخر شب می فروختیم، ولی الان طوری شده است که بعضی روزها، فقط دو لاشه گوسفند می فروشیم. »

دروس؛ مردم گوشت قرمز راکمتر از مرغ و ماهی می خرند

«آقای دادویی» یک مغازه پروتیینی در خیابان دروس دارد؛ حالا یک و ماه و نیمی می شود. قبلا هفت سال در کار پخش گوشت بوده: «مناطق یک و دو و سه بیشترین مصرف گوشت قرمز را دارند، محله هایی مثل زعفرانیه، نیاوران، سعادت آباد و فرمانیه، در برابر هر چقدر به سمت مناطق پایین تر که بروید، مصرف گوشت قرمز حداقل ٣٠ درصد کم کردن پیدا می کند. هر چقدر هم به سمت مناطق جنوبی تر بروید که اوضاع بدتر می شود.» آقای دادویی در مغازه اش مرغ و گوشت و ماهی می فروشد: «وضع خرید گوشت قرمز در محله دروس بد نیست، ولی به هر حال گرانی گوشت، روی مردم این جا هم تأثیر گذاشته، مردم گوشت قرمز را کمتر از مرغ و ماهی می خرند.» او البته اعتقاد است که اخبار مربوط به شیوع تب کریمه کنگو هم در کم کردن خرید مردم بی تأثیر نبوده است: «از هنگامی که این خبرها منتشر شده، ٨٠ درصد میزان فروش گوشت قرمز ما کم شده.» آقای دادویی می گوید که مردم هر لحظه مرغ می خرند، چون قیمتش مناسب هست، ولی وسع مالی مردم به خرید مرتب گوشت قرمز نمی رسد.

محله صادقیه: بعضی آشغال گوشت می برند

«مسعود» پسر جوانی است که تازه یک سال است در خیابان «ولیعصر» صادقیه، با چندینه نفر دیگر قصابی راه انداخته: «فروش ما نسبت به پارسال خیلی کم شده. هر روز قیمت مرغ و گوشت اوج می رود. الان گوشت گوساله کیلویی ٣٧ هزار تومان هست، گوشت گوسفند ٤٢ تا ٤٥ هزار تومان. مردم مرغ را بهتر از گوشت می خرند.» مشتری از چارچوب مغازه می گذرد و قیمت ران مرغ را می پرسد و می شنود: «٧ هزار و ٩٠٠ تومان.» مشتری تقدیر می کند و می رود: «مردم منطقه از نظر اقتصادی ضعیف اند. بعضی می آیند آشغال گوشت می خواهند.»

یک کیلو گوشت قرمز در برابر هشت کیلو گوشت مرغ

با این که به گفته خیلی از قصابان، مردم کمتر از قبل و زیاد از گوشت، مرغ مصرف می کنند ولی محمد یوسفی، مدیر انجمن مرغ گوشتی روی این حرفش اصرار دارد که: «ما شاهد کم کردن مصرف مرغ نیستیم، مرغ یارانه دارد، یارانه اش را هم تولید کننده پرداخت می کند و ارزان ترین گوشتی است که در دسترس مردم قرار دارد.» با این همه او در گفت و گو با «شهروند» این را می پذیرد که به طور کلی، میزان مصرف گوشت به قدرت خرید مردم بستگی دارد و حالا هم که قدرت خرید مردم پایین رفته. او نوسان قیمت گوشت قرمز را یکی از دلایل کمتر خریدن و مصرف کردن مردم می داند: «گوشت هر سال بین ١٥ تا ٢٠، ٢٥ درصد زیاد کردن قیمت پیدا می کند، مردم حق دارند اگر نتوانند بخرند.» به گفته او، در حال حاضر قیمت هر کیلو گوشت قرمز در برابر هشت کیلو مرغ قرار می گیرد: «ماهی از مرغ هم گران تر هست، الان هر کیلو مرغ، ٦، ٧ هزار تومان است و ماهی ١٤ تا ١٥ هزار تومان؛ بعد باز هم خرید مرغ به صرفه تر است.»

به جای گوشت قرمز، گوشت سفید، تخم مرغ و حبوبات بخورید

مرتضی صفوی متخصص تغذیه و مدیر شهرک سلامت اصفهان هست. او هم در گفت وگو با «شهروند» از پیامدهای مصرف نکردن گوشت قرمز می گوید: «پروتيین جهت رشد جسمی اهمیت فراوانی دارد، بافت عضلانی را همین پروتيین ها ایجاد می کنند؛ یعنی اگر پروتیین کافی به بدن نرسد، تحلیل عضلانی صورت می گیرد و رشد آن را متوقف می کند، در کنار همه اینها کسانی که دچار تروما شده است اند یا در اثر بیماری یا جراحی کبد و کلیه ارزش با مسئله مواجه شده است و یا دچار سوختگی شده است اند، نیاز شدیدی به پروتيین دارند.» او به منابع پروتيین در مواد غذایی اشاره می کند: «بهترین پروتيین در تخم مرغ وجود دارد، ارزش بیولوژیک در تخم مرغ ١٠٠ است در لبنیات ٩٢ و در گوشت ٧٥ و ٧٨ است و در حبوبات بین عدد ٤٧ تا ٦٥.

در میان اینها پروتيین هایی مانند تخم مرغ و گوشت و لبنیات کامل هستند و پروتيین های گیاهی مانند حبوبات، ناکامل. به همین علت جهت کامل کردن پروتيین در حبوبات، باید در آنها از غلات استفاده کرد، مثل نان. بر این اساس خوراک لوبیا به تنهایی پروتيین کاملی ندارد ولی در کنار نان، تبدیل به پروتيین کامل می شود همین اتفاق جهت ماش پلو می افتد که ترکیب برنج و ماش با هم، پروتيین کاملی را به بدن می رساند.» به گفته این متخصص تغذیه، افرادی که توانایی مالی جهت خرید گوشت قرمز ندارند، می توانند گوشت سفید یا تخم مرغ را جایگزین کنند و در صورت نداشتن بضاعت مالی، پروتيین های گیاهی مثل حبوبات را مصرف کنند.» به گفته او، زنان باردار و شیرده بیش از بقیه به منابع غذایی پروتيینی نیاز دارند: «می شود گوشت قرمز را با گوشت سفید جایگزین کرد، ولی سوسیس و کالباس گزینه مناسبی جهت این جایگزینی نیستند؛ آیا که این مواد حاوی نیترات و چربی بالایی هستند و می توانند در صورت مصرف بالا، سرطان ایجاد کنند.»

تورم های بزرگ اقتصادی در سال های ٨٥ و ٩٠ قدرت خرید مردم را کم کرد

حسین راغفر، اقتصاددان و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی در گفت وگو با «شهروند» از تحقیقی می گوید که راجع به مصرف گوشت و لبنیات مردم از سال ٨٤ انجام شده است است: «آنچه ما در قالب یک تیم تحقیقاتی محاسبه کردیم، این بود که طی سال های ٨٤، ٨٥ مصرف گوشت قرمز کم کردن یافته بود و این روند هم ادامه داشت، بررسی ها به ما نشان دادند که یکی از دلایل این اتفاق، تورم های بزرگی است که در سال های ٨٥، ٨٦ رخ داد، یکی از آنها دو برابر شدن قیمت مسکن بود، اتفاقی که شک قیمتی ایجاد کرد و زیاد سرمایه گذاری ها از بخش های دیگر به سمت مسکن عوض کردن جهت دادند، بعد از آن در سال های ٩٠ و ٩١، رشد بی سابقه در قیمت ارز رخ داد که بار دیگر موجب شد تا قدرت خرید مردم به شدت تحت تأثیر قرار گیرد و قیمت کالاها بشدت زیاد کردن پیدا کند؛ به همین علت است که از همان موقع ما شاهد کم کردن قدرت خرید مردم به خاص در بخش مواد غذایی هستیم.»

بررسی های این کارشناس اقتصاد همچنین مشخص کرده که: «در سال های اخیر، فقر در کشور پیشرفت داشته، علت آن هم رکود اقتصادی و گسترش بیکاری در جامعه است.» از نظر این کارشناس اقتصادی، میان میزان تقاضا و قدرت خرید مردم شکاف بزرگی ایجاد شده: «نتیجه مطالعات ما نشان می دهد در سال ٨٦، بیش از هر وقت دیگری، میان تقاضا و قدرت خرید مردم فاصله ایجاد شد و در دوران اوج تورم ها، این ضربه زیاد خودش را نشان داده، آمارهای شرکت مرکز آمار هم نشان می دهد که مصرف گوشت، پروتیین و مواد لبنی در سرانه مصرفی مردم، عدد پایین تری نسبت به سال های قبل داشته است.»

به گفته او، کم کردن قدرت خرید مردم تنها گوشت قرمز را تحت تأثیر قرار نداده، لبنیات هم همین وضع را پیدا کرده اند: «مطالعه ما همچنین نشان داد که افراد به جای این مواد، اقلامی را در سبد غذایی ارزش قرار داده اند که کمتر مغذی است و ویتامین زیادی ندارد، مثل نان، ماکارونی، سوسیس و کالباس و سایر غذاهای حجیم بی فایده.» غذاهای جایگزینی ولی جبران ویتامین ها و پروتيین های گوشت را نمی کند: «براساس مطالعاتی که انجام دادیم، مردم با گران شدن گوشت قرمز، گوشت سفید را جایگزین کرده اند و با اوج رفتن قیمت گوشت سفید، تخم مرغ را به جای آن مصرف کرده اند، همین هم شده است تا با مصرف مواد غیرمغذی، مبتلا شدن به خیلی از امراض رشد پیدا کند و فوت ومیرهای غیرمنتظره و زودهنگام رخ دهد.»بر اساس نتیجه تحقیقات این کارشناس، این روند سال هاست که شروع شده است و علت مهم آن هم کم کردن قدرت خرید مردم است.

کوتاه قدی و کجی اندام واختلال در رشد مغزی تنها بخشی از بیماری هایی است که این کارشناس اقتصاد از آنها به عنوان پیامدهای ناشی از مصرف نکردن پروتیین کافی در افراد یاد می کند: «مطالعه ای که خود وزارت بهداشت انجام داده حکایت از این دارد که تغذیه ناکافی و سوء تغذیه در خیلی از مناطق کشور، منجر به کوتاهی قد و کجی اندام شده است هست، بررسی ها می گویند که ٩٠ درصد رشد ذهنی افراد در سال های قبل از ٦ سالگی برایشان ایجاد می شود، این امراض در مناطق محروم کشور به خاص ساکنان بعضی شهرها و روستاهای شرق و جنوب شرق کشور مشهود است.»

اخبار اقتصادی – شهروند

واژه های کلیدی: اخبار اقتصادی | رکود اقتصادی | مناطق محروم | خیابان | خیابانی | اقتصادی | بازار | اخبار اقتصادی و بازرگانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *