خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

از هم‌خانه شدن با احمدرضا احمدی تا همکاری با مسعود کیمایی ، خاطرات شنیدنی مجید انتظامی از ۴۰ سال پیش

مجید انتظامی می‌گوید با همدلی و همکاری احمدرضا احمدی، شاعر معاصر که سال 56 برایش پیانویی سفارش داده و شش ماه در منزلش میزبان او بوده، آهنگسازی جهت آثار تصویری و فیلم‌های سینمایی را شروع کرده است.

از هم‌خانه شدن با احمدرضا احمدی تا همکاری با مسعود کیمایی ، خاطرات شنیدنی مجید انتظامی از ۴۰ سال پیش

خاطرات شنیدنی مجید انتظامی از ۴۰ سال پیش/ از هم منزل شدن با احمدرضا احمدی تا همکاری با مسعود کیمایی

عبارات مهم : مسعود کیمیایی – مجید انتظامی

مجید انتظامی می گوید با همدلی و همکاری احمدرضا احمدی، شاعر معاصر که سال 56 برایش پیانویی سفارش داده و شش ماه در منزلش میزبان او بوده، آهنگسازی جهت آثار تصویری و فیلم های سینمایی را شروع کرده است.

به گزارش خبرآنلاین، مجید انتظامی از دهه ۱۳۵۰ خورشیدی تا امروز جهت بیش از ۸۰ اثر سینمایی موسیقی متن نوشته هست. او با دریافت چهار گروه تحریریه سایت بلورین جهت فیلم هایش به همراه حسین علیزاده و محمدرضا علیقلی، رکورد دار دریافت گروه تحریریه سایت بلورین از جشنواره فیلم فجر است.

از هم‌خانه شدن با احمدرضا احمدی تا همکاری با مسعود کیمایی ، خاطرات شنیدنی مجید انتظامی از ۴۰ سال پیش

«سفر سنگ»، «سناتور»، «عقاب ها»، «بای سیکل ران»، «از کرخه تا راین»، «روز واقعه»، «بوی پیراهن یوسف»، «آژانس شیشه ای»، «من ترانه 15 سال دارم» و … تنها گوشه ای از آثار مجید انتظامی در سینما به شمار می آیند.

اما این که انتظامی چگونه 40 سال پیش به آهنگسازی و ساخت موسیقی متن فیلم روی آورد، داستانی شنیدنی دارد که بهتر است از زبان خودش در گفتگو با خبرآنلاین بخوانید:

مجید انتظامی می‌گوید با همدلی و همکاری احمدرضا احمدی، شاعر معاصر که سال 56 برایش پیانویی سفارش داده و شش ماه در منزلش میزبان او بوده، آهنگسازی جهت آثار تصویری و فیلم‌های سینمایی را شروع کرده است.

«سال 1356 بود. من از خانواده ام جدا شده است بودم و تنها زندگی می کردم. هنوز ازدواج نکرده بودم و هزینه هایم با خودم بود. حقوقی که آن موقع وزارت ارشاد بابت نوازندگی در ارکستر سمفونیک به ما می داد سه هزار تومان بود و کفاف مخارجم را نمی داد. کارهای مختلفی می کردم از مسافرکشی بگیرید و بروید جلو و اصلا این طور نبود که فکر کنید خیلی راحت تصمیم گرفتم آهنگساز بشوم و شدم.

خسته شده است بودم، بریده بودم و نمی دانستم چه باید بکنم، موسیقی خوانده بودم ولی داشتم از کارهای متفرقه پول درمی آوردم. یک روز رفتم دیدن احمدرضا احمدی که آن موقع مدیر واحد موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. گفت آیا این قدر درب و داغانی؟ گفتم اوضاعم بی ریخت و وضع کار خراب هست. گفت بیا موزیک بساز. گفتم پیانو و هیچ کدام از چیزهایی را که لازمه آهنگسازی هست، ندارم. گفت می توانی غروب که تعطیل شدم بیایی دنبالم؟

غروب با پیکانم رفتم دنبالش که برویم رستوران غذا بخوریم. به تخت طاووس که رسیدیم گفت یک لحظه نگه دار الان برمی گردم. رفت آن طرف خیابان و یک ربع، نیم ساعت بعد برگشت و سوار شد. رفتیم رستورانی در خیابان پهلوی سابق روبروی پارک ملت. ناهار و شاممان را یکی کردیم و رفتیم منزل احمدرضا در قیطریه. احمدرضا رفت چای درست کند که زنگ منزل اش را زدند، در را باز کرد و دیدم چند نفر دارند یک پیانو را می آورند داخل!

از هم‌خانه شدن با احمدرضا احمدی تا همکاری با مسعود کیمایی ، خاطرات شنیدنی مجید انتظامی از ۴۰ سال پیش

فهمیدم تخت طاووس که پیاده شد، رفته پیانو سفارش داده. پیانو را آوردند و گذاشتند داخل اتاق و احمدرضا گفت بیا این هم وسیله! برو کار کن. من تقریبا شش ماه با او زندگی کردم. در طول این مدت جهت کاست های فروغ فرخزاد، یدالله رویایی و نصرت الله رحمانی با عنوان «صدای شاعر» آهنگسازی کردم و جهت انیمیشن «زال و سیمرغ» موسیقی ساختم که در انیمیشن «بچه های کوه آلپ» هم استفاده شد. هر کدام این ها دستمزدهای خود را داشت و اوضاعم کم کم بهتر شد.

من درست زمانی ازدواج کردم که انقلاب تازه شروع شده است بود. پیکانم را فروخته بودم و گذاشته بودم روی پول خانه. برادرم رنو داشت که گاهی دست من هم بود. یکی از روزهایی که با احمدرضا احمدی در استودیو، موسیقی ضبط می کردیم و شب در منزل او کار را بررسی می کردیم که ببینیم چه کرده ایم تا فردا برویم درستش کنیم، زنگ منزل احمدرضا را زدند و آقایی آمد داخل. همان طور که داشتند با هم حرف می زدند و من سرگرم موسیقی بودم، آن آقا گفت این موسیقی جان می دهد جهت فیلم! احمدرضا گفت انتظامی ساخته و آن آقا به من گفت میایی با من کار کنی و موسیقی فیلم بسازی؟ گفتم من شما را نمی شناسم. گفت نمی شناسی؟! گفتم من مدتی کشور عزیزمان ایران نبوده ام و… گفت من مسعود کیمیایی ام! می شناختمش ولی نه به چهره.

مجید انتظامی می‌گوید با همدلی و همکاری احمدرضا احمدی، شاعر معاصر که سال 56 برایش پیانویی سفارش داده و شش ماه در منزلش میزبان او بوده، آهنگسازی جهت آثار تصویری و فیلم‌های سینمایی را شروع کرده است.

کیمیایی گفت بیا جهت من کار کن و شد «سفر سنگ». البته من موسیقی را بدون آن که فیلم را ببینم ساختم. چون کشور در شرایط انقلاب بود و شرایط کیمیایی جوری نبود که فیلم را نشانم دهد و جهت همین هم دو آهنگساز دارد. بعد از آن بود که دیگران آمدند سراغم. البته بعضی فیلم ها، خیلی آثار خوبی نبودند ولی آن موقع سطح سینما همین بود و نمی شد توقع دیگری داشت.»

واژه های کلیدی: مسعود کیمیایی | مجید انتظامی | سینمایی | انیمیشن | موسیقی | انقلاب | انتظامی | پیانو | سینما | همکاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *