خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

هنوز هم به گوشی ناصر حجازی پیامک می زنند…

هنوز هم که هنوز است هواداران به مناسبت های متفاوت به همان گوشی نوکیای قدیمی ناصرخان پیامک می زنند و مناسبت های متفاوت را به او و خانواده اش تبریک یا تسلیت می گو

هنوز هم به گوشی ناصر حجازی پیامک می زنند...

هنوز هم به گوشی ناصر حجازی پیامک می زنند…

عبارات مهم : ناصر حجازی

هنوز هم که هنوز است هواداران به مناسبت های متفاوت به همان گوشی نوکیای قدیمی ناصرخان پیامک می زنند و مناسبت های متفاوت را به او و خانواده اش تبریک یا تسلیت می گویند. اتفاقی که باعث شده است تا دختر حجازی احساس کند یک چیز در زندگی اش هیچ وقت کهنه نمی شود و آن یاد و خاطره پدرش است.

روزنامه تماشاگران امرو، دختر یکی یکدانه ناصرخان حجازی حالا زیاد از هر روز دیگری پدرش را می خواهد. از همان روزی که بازی های انتخاباتی شروعت شد و دوباره ماجرای کاندیدا شدن اسطوره استقلالی ها در سال های قبل روی بورس آمد، آتوسا زیاد از هر وقت دیگری دلتنگ پدرش شد. او روزهایی را به یاد می آورد که یکدفعه ناصرخان شناسنامه اش را دستش گرفت، کت و شلوارش را پوشید و به راه افتاد: «بابا کجا؟»، «می روم عضویت کنم تا مدیر جمهور شوم. مگر ما ورزشی ها نمی توانیم سیاسی شویم؟ چطور آنها می آیند و ورزشی می شوند، ما نمی توانیم؟»

آتوسا این جملات را به خوبی به یاد می آورد. اصلا هر روزی که پدرش در کنارش بوده جهت او خاطره است. توصیه اینجاست که هنوز هم که هنوز است هواداران به مناسبت های متفاوت به همان گوشی نوکیای قدیمی ناصرخان پیامک می زنند و مناسبت های متفاوت را به او و خانواده اش تبریک یا تسلیت می گویند. اتفاقی که باعث شده است تا دختر حجازی احساس کند یک چیز در زندگی اش هیچ وقت کهنه نمی شود و آن یاد و خاطره پدرش است.

هنوز هم به گوشی ناصر حجازی پیامک می زنند…

هنوز هم با گوشی ناصرخان تماس می گیرند؟

هنوز هم که هنوز است هواداران به مناسبت های متفاوت به همان گوشی نوکیای قدیمی ناصرخان پیامک می زنند و مناسبت های متفاوت را به او و خانواده اش تبریک یا تسلیت می گو

– واقعا نیازی نیست که من از مردمی بودن پدرم تعریف کنم. مردم در تعطیلات نوروز هر لحظه به پدرم عید را تبریک می گفتند و مرحوم پدرم هم به بعضی افراد توجه خاص ای داشت. هر لحظه سفارش می کرد احترام مردم را داشته باشیم. به همین علت هم هنوز به گوشی تلفن همراهش، پیام های تبریک مردم می آید. گوشی مرحوم پدرم یک نوکیای قدیمی است که دست مادرم است و هنوز دوستداران ناصر حجازی برایش پیامک و متن بهاری می فرستند و اعیاد متفاوت را تبریک می گویند. همین امسال ده ها پیامک رسیده بود که مادرم به خیلی از آنها پاسخ داد.

سال نو بدون ناصرخان.

– خیلی سخت است. در تمام این پنج سالی که از فوت پدرم می گذرد، عید بسیار سخت گذشته است. امسال هم بدون مرحوم پدرم با خانواده به شمال رفتیم. عیدهای شمال را دوست داشت و هر سال با خانواده های دیگری دسته جمعی به شمال می رفتیم. از هنگامی که که رفت، اکیپ ما تارومار شد. یادش بخیر، پدرم هر لحظه عیدی به همه پول می داد. به من و آتیلا بیشتر. خیلی اهل دید و دیدار بود. در منزل ما هم مراسم نوروز باید اجرا می شد. پیش از عید خودش به اتفاق مادرم به بازار می رفت و خرید می کرد. از ماهی قرمز گرفته تا لوازم سفره هفت سین.

هنوز خیلی از طرفداران ناصر حجازی، با درگذشت او کنار نیامده اند. به همین علت هم است که جهت تلفن همراهش پیامک می زنند و شاید جواب هایی که مادر شما می دهد آنها را دلگرم می کند.

هنوز هم به گوشی ناصر حجازی پیامک می زنند…

– جهت من باورش سخت است که چطور بعد از پنج سال از درگذشت ناصر حجازی هنوز در مراسم نوروز، سالروز تولدش و سالگرد فوت او طرفداران یادش را زنده نگه می دارند و در مناسبت ها برایش پیامک خمی زنند. ما این نعمت بزرگ را از مردمی بودن پدرم داریم.

با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، یک بار دیگر تصویر معروف ناصرخان و ماجرای عضویت ایشان برجسته شد. شما آن روز را به یاد دارید؟

– من زیاد یادم نیست ولی خودش یک روز تصمیم به چنین کاری گرفت و رفت جهت عضویت ریاست جمهوری. پدرم دوست داشت ورزشی ها همه کاره ورزش باشند و جهت ورزش تصمیم بگیرند. می گفت همان طور که سیاسی ها وارد ورزش شدند من هم می روم وارد سیاست شوم ببینم چه حالی به آنها دست می دهد. هر کسی باید سر جای خودش فعالیت کند و در زمینه آن چیزی که سررشته دارد کار کند.

هنوز هم که هنوز است هواداران به مناسبت های متفاوت به همان گوشی نوکیای قدیمی ناصرخان پیامک می زنند و مناسبت های متفاوت را به او و خانواده اش تبریک یا تسلیت می گو

خودتان این روزها چه کار می کنید. اصلا تیم یاران حجازی چه شد؟

من از 18 سالگی در تیم ملی فوتسال بازی کردم و در لیگ فوتسال زن گل شدم. بعد از آن دوران، قصد ورود به دنیای حرفه ای نداشتم ولی به اصرار دوستانم تیم یاران حجازی را تشکیل دادم. بعد از سال ها دوری از فوتبال، در جام رمضان شرکت کردیم و با اینکه آمادگی کامل نداشتیم سوم شدیم. پدرم زیاد موافق بازی کردن من نبود ولی مخالفتی هم نداشت. گاهی با هم در شمال بازی می کردیم و نکاتی هم راجع به پیشرفتم در فوتسال به من گوشزد می کرد.

هنوز هم به گوشی ناصر حجازی پیامک می زنند…

چرا درگیر فوتسال نمی شوید؟

– دوست ندارم. به علت حاشیه هایی که در دوران بازی جهت من به وجود آورده بودند، الان دوست دارم زیاد زمانم را با خانواده ام سپری کنم. باورتان نمی شود ولی تازه حدود پنج سال است که در واقع با همسرم زندگی می کنیم. تا پیش از این به مدت 12 سال یا من در تیم های متفاوت بازی می کردم و روزهای طولانی نبودم یا سعید نبود ولی در این سال ها مدام در کنار یکدیگر هستیم.

مثل اینکه آن وقت ها ناصرخان زیاد موافق ازدواج شما نبود.

– ابتدا کسی زیر بار نمی رفت به پدرم بگوید برایم خواستگار پیدا شده است است، آن هم سعید رمضانی بازیکن تیم خودش! من هم سنی نداشتم و اصلا به ازدواج فکر نمی کردم. هنگامی که ماجرا را نخستین بار اصغر حاجیلو، کمک مربی پدر، به او گفت خیلی ناراحت شد. پدرم هنگامی که اصرار سعید را دید زیاد در رفتارش دقت کرد تا این که یک روز گفت من هم هنگامی که به خواستگاری مادرت رفتم روی پای خودم ایستاده بودم و سعید جوانی است که روی پای خودش است. به نظرم زندگی مادر به دخترش شبیه می شود و خدا را شکر از زندگی ام با سعید و فرزندمان در این 17 سال راضی هستم.

به نظرم یک بار هم از دست سعید ناراحت شده است بودید که به تیم پدرتان گل زده!

– یک سال چنین اتفاقی افتاد و سعید به تیم پدرم گل زد. تیم پدرم در آن سال به پیروزی و امتیاز نیاز داشت ولی گل سعید مانع آن شد و واقعا بعد از آن بازی خیلی ناراحت شدم. بعدها فکر کردم روح جوانمردی در ورزش یعنی همین.

درباره ملاقات با مرکل هم حرف می زنید؟

– سفر به آلمان و ملاقات با زن مرکل، صدراعظم این کشور، به طور کاملا اتفاقی در تابستان رخ داد. قرار بود یک دوره تورنمنت بین المللی زبان در آلمان برگزار شود که دوست یکی از بستگانم در آنجا، من را در جریان این بازی ها گذاشت و ما هم ناامیدانه عضویت کردیم ولی چند وقت بعد ویزاها آمد و به آلمان رفتیم. مرکل به محل برگزاری بازی ها آمده بود. کلی خبرنگار آلمانی هم پشت سرش آمدند و او با تیم های شرکت کننده دیدار کرد. مرکل خیلی خوشحال بود که آلمان میزبان بانوان ایرانی است و حتی در میان صحبت هایش گفت که مسئولان فدراسیون فوتبال آلمان این تورنمنت را هر سال با حضور زنان کشورهای متفاوت دنیا برگزار می کنند.

واژه های کلیدی: ناصر حجازی | خانواده | زندگی | آلمان | اخبار ورزشی و نتیجه های مسابقات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *