خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

خاطرات شنیدنی مهران غفوریان در «دورهمی»

مهران غفوریان در برنامه «دورهمی» از وزن خود در هنگام تولد، تجدیدی و مردودی در دوران تحصیل، مزه شهرت و آخرین علاقه زندگی‌‌اش گفت.

خاطرات شنیدنی مهران غفوریان در «دورهمی»

خاطرات شنیدنی مهران غفوریان در «دورهمی»

عبارات مهم : فرزند

مهران غفوریان در برنامه «دورهمی» از وزن خود در هنگام تولد، تجدیدی و مردودی در دوران تحصیل، مزه شهرت و آخرین علاقه زندگی اش گفت.

به گزارش خبرآنلاین، شامگاه سه شنبه پنجم اردیبهشت، مهران غفوریان، مهمان برنامه «دورهمی» با اجرای مهران مدیری شد.

خاطرات شنیدنی مهران غفوریان در «دورهمی»

مهران غفوریان در شروع برنامه در جواب پرسش مدیری که پرسید چرا این قدر شیرین به نظر می آید، گفت: «وقتی به دنیا آمدم شش کیلو بودم. خود این بانمک نیست؟! مادرم مرا که به دنیا آورد انگار یک پیانو را زمین گذاشت.»

غفوریان که در سال 82 پدرش را از دست داده است، در مورد او گفت: «پدرم ناخدای نیروی دریایی بود. نقاشی می کرد، تار می زد و آواز سنتی می خواند. فال حافظ هم خوب می گرفت.»

مهران غفوریان در برنامه «دورهمی» از وزن خود در هنگام تولد، تجدیدی و مردودی در دوران تحصیل، مزه شهرت و آخرین علاقه زندگی‌‌اش گفت.

این کارگردان و بازیگر آثار کمدی ادامه داد: «بچه که بودم دوست داشتم خلبان شوم ولی چون ترسو بودم فقط حالت نشسته اش را دوست داشتم. از ارتفاع می ترسم و همین طور از سوسک و پروانه در هر ارتفاعی!»

او در مورد این که چه شد که بازیگر شد، گفت: «سال چهارم هنرستان بودم که شنیدم جهت برنامه ای به اسم «جُنگ 39» به کارگردانی داریوش کاردان و زنده یاد مهرداد خسروی، آزمون بازیگری می گیرند. من که رفتم، بیژن بنفشه خواه قبول شده است بود و قرار شد هم بازی من جهت آزمون دادن باشد و قبول شدم.»

غفوریان در مورد این که آن وقت معروف بودن را چقدر دوست داشت توضیح داد: «(با خنده) من و بیژن بنفشه خواه و حسین رفیعی از منزل تا هر جا که باید می رفتیم، پیاده می رفتیم که امضا بدهیم. آن موقع امضا مد نبود و مثل الان نبود که تا تصویر نگیرند انگار ندیده اندتان.»

خاطرات شنیدنی مهران غفوریان در «دورهمی»

او در مورد احساس فعلی اش نسبت به معروف بودن گفت: «اگر یک موقعی هم (به شوخی) بابت این که به عنوان نمونه چرا اگر بخواهم به مرکز شهر بروم باید با یک سوم مردم پایتخت ایران تصویر بگیرم، حرص بخورم به این فکر می کنم که اگر یک روز از خواب بیدار شوم و هیچ کس نشناسدم، دق می کنم.»

غفورریان در مورد تنها نقش جدی ای که تاکنون بازی کرده است، توضیح داد: «در فیلم «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» به نویسندگی و کارگردانی عبدالرضا کاهانی که هنوز اکران نشده، نقشی جدی بازی کردم و خیلی دوستش دارم.»

مهران غفوریان در برنامه «دورهمی» از وزن خود در هنگام تولد، تجدیدی و مردودی در دوران تحصیل، مزه شهرت و آخرین علاقه زندگی‌‌اش گفت.

مهران مدیری به دورانی اشاره کرد که غفوریان افسردگی داشت و شایعه شده است بود خودکشی کرده است. غفوریان در این مورد گفت: «خودکشی ام شایعه بود ولی یک موقعی بود که احساس می کردم آرامش ندارم. دکتر رفتم و یک سری قرص گرفتم ولی چون هیچ وقت خوردن قرص اعصاب را دوست نداشتم، کنارش گذاشتم.»

غفوریان با اشاره به خاطره ای از ضعفش در زبان انگلیسی گفت: «رفته بودیم برزیل. چند نفر از فرزند ها را جهت شام دعوت کردم. هر کسی چیزی خورد و خودم ماکارونی. تمام که شد رفتم حساب کنم ولی ظاهرا طوری گفته بودم صورت حساب می خواهم که طرف فکر کرده بود یک دور دیگر همان غذاها را سفارش داده ام! همان ها را آورد و جلوی مان گذاشت! جلوی من هم دوباره ماکارونی گذاشت! آخرش پول را دادم به یکی از فرزند ها که برود حساب کند.»

خاطرات شنیدنی مهران غفوریان در «دورهمی»

او در مورد منزل ای که امسال خریده است و در جواب مهران مدیری که پرسید پول هایت را چه می کنی، پاسخ داد: «غذا زیاد می خورم و مخصوصا غذاهای گران. (با خنده) من دیر به بلوغ فکری رسیدم. تا مدت ها در محله های گران، منزل های گران اجاره می کردم ولی چون با همسرم به خودمان قول دادیم امسال فرزند دار شویم، فکر کردم باید منزل ای داشته باشم.»

کارگردان «زیر آسمان شهر» در جواب نخستین بار کِی عاشق شدی گفت: «(با خنده) به این پرسش جواب نمی دهم ولی دو سال و سه، چهار ماه است با آخرین کسی که عاشقش شدم، ازدواج کرده ام.»

او در مورد همسرش هم گفت: «در یک مرکز خرید با هم آشنا شدیم و جالب این که خودش اصلا مرا نشناخت و بعدا بود که فهمید مهران غفوریانم.» او در برابر تعجب مهران مدیری توضیح داد: «خانمم فقط آی فیلم نگاه می کند.»

بازیگر «در حاشیه» در مورد این که پدر خوبی می شود، یا نه گفت: «اهل بزرگ کردن فرزند در ناز و نعمت نیستم. دوست دارم با به دست آوردن هر چیزی ذوق کند نه این که برایش فرقی نداشته باشد. خودم از 17 سالگی در یک کاغذفروشی در ظهیرالاسلام کار می کردم و هر چیزی که با دستمزدم می خریدم برایم جذاب بود.»

او در مورد دوران مدرسه اش هم گفت: «در دوره راهنمایی و دبیرستان اگر از مدرسه به پدرم زنگ می زدند اول کچلم می کرد و بعد دستم را می گرفت و به مدرسه می برد! هر چقدر هم می گفتم شاید جهت چیز دیگری صدایت کرده اند گوش نمی داد… سه سال در کلاس اول دبیرستان ماندم و نخستین باری که تجدید شدم کلاس پنجم ابتدایی بودم.»

غفوریان در مورد این که بعضی بازیگران از بدحسابی بعضی تهیه کنندگان گلایه دارند، گفت: «بازیگرها هم زندگی ارزش مثل بقیه خرج دارد. الان مدلی شده است است که بازیگر می گوید تا پولم را نگیرم کار را شروع نمی کنم. نباید طوری برخورد کنیم که بازیگر مجبور شود این را بگوید.»

او در مورد امکان ادامه پیدا کردن مجموعه «زیر آسمان شهر» هم گفت: «در فکر ساخت «زیر آسمان شهر 4» هستم که به سری های قبلی هم ربط دارد. آدم های مهم اش همان ها هستند؛ خشایار و فولاد و…. ملکه رنجبر هم هست. در واقع هر کدام که زنده اند.»

غفوریان در آخر شاهنامه ای را که زنده یاد کیومرث ملک مطیعی جهت تولد 29 سالگی اش به او هدیه داده بود، به موزه دورهمی داد.

واژه های کلیدی: فرزند | مدرسه | بازیگر | برنامه | بازیگری | بازیگران | مهران مدیری | مهران غفوریان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *