خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

گزینش سه باره قالیباف به عنوان شهردار کاملاً سیاسی بود

شورای شهر پایتخت ایران کمتر از یک ماه دیگر به مصاف مهم‌ترین تغییر چهارساله خود می‌رود. 29 اردیبهشت ماه، 3 هزار داوطلب نشستن بر کرسی پارلمان شهری، به میدان مسابق

گزینش سه باره قالیباف به عنوان شهردار کاملاً سیاسی بود

گزینش سه باره قالیباف به عنوان شهردار کاملاً سیاسی بود

عبارات مهم : اصلاح طلبان

شورای شهر پایتخت ایران کمتر از یک ماه دیگر به مصاف بااهمیت ترین تغییر چهارساله خود می رود. 29 اردیبهشت ماه، 3 هزار داوطلب نشستن بر کرسی پارلمان شهری، به میدان مسابقه با هم وارد می شوند تا در نهایت 21 عضو، پیروز میدان انتخابات باشند.

به گزارش کشور عزیزمان ایران ؛ با این وجود هنوز بسیاری از مردم آنطور که انتظار می رود به آشنایی کاملی از اعضا نرسیده اند و خیلی ها بر حسب نظر های حزبی خود، منتظر علنی شدن فهرستها از هر دوطیف «اصلاح طلب» و «اصولگرا» تا چند روز دیگر هستند.

گزینش سه باره قالیباف به عنوان شهردار کاملاً سیاسی بود

زهرا صدر اعظم نوری؛ دکترای محیط زیست و شهردار سابق منطقه 7 پایتخت ایران به عنوان یکی از اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان به سؤالات ما راجع به «بهترین انتخاب» و «بهترین معیار» اینطور پاسخ می دهد:

فکر می کنید چگونه می توان اصلح ترین افراد را به شورای شهر فرستاد و اساساً ملاک های گزینش اعضا چگونه باید باشد؟

اگر بر وظایف شورای شهر و شهردار که در قانون اساسی قید شده، مروری داشته باشیم، می بینیم نقش ها و وظایف مختلفی جهت هر یک از اعضا در نظر گرفته شده است که یکی از آنها نقش «نظارت» یا بهتر است بگویم مقدم بر آن، نقش «برنامه» در ارتباط با اداره شهر و تعامل با عنصرهای متفاوت و مؤثر در شهر است. در حقیقت نظارت بر عملکرد دستگاه ها به منظور رشد و تعالی زیاد شهروندان و شهر و همچنین راهبری و نظارت بر برنامه هایی که در شهرداریها به تصویب می رسد در کنار تعیین بودجه و اعتبارات جزو وظایف شوراهای شهر محسوب می شود که بااهمیت ترین یا بهتر است بگویم اولویت دارترینشان همین داشتن برنامه مناسب است. بنابراین با توجه به این وظایف گسترده و حساس، اقتضا می کند افراد یا همان نمایندگانی به شورا وارد شوند که اولاً کاملاً پاکدست و برخوردار از سلامت رفتاری و عملکردی هستند و دوماً یک سابقه براق در حوزه عملکردی خودشان دارند و مورد اعتماد و وثوق مردم هستند. درحقیقت آنها باید بدون هیچ چشمداشت، انتظار و حس مطالبه گری جهت مردم و همراه مردم خدمت کرده و در این زمینه به وظایف قانونی ارزش عمل کنند.

شورای شهر پایتخت ایران کمتر از یک ماه دیگر به مصاف مهم‌ترین تغییر چهارساله خود می‌رود. 29 اردیبهشت ماه، 3 هزار داوطلب نشستن بر کرسی پارلمان شهری، به میدان مسابق

آیا این وظایف قانونی لزوماً در جهت شهر و شهرسازی تعریف می شود، یعنی فردی باید عهده دار مسئولیت شود که مثلاً یک مهندس شهرسازی است یا نه نهاد شورا به تخصص ها و گرایشات دیگری هم نیاز دارد؟ چرا که در همین دوره انتقادات زیادی به حضور ورزشکاران و هنرمندان در شورا شده است بود که حتی صدای خودشان را درآورد و آنها را مجبور به عکس العمل کرد.

من اعتقاد دارم فردی باید به شورا راه پیدا کند که درک درستی از شهر، شهروندان و حتی دستگاه های مؤثرو مرتبط با شهرداریها دارد. بنابراین شورا می طلبد افرادی با تخصص های متفاوت گزینش شوند تا در وقت «سیاستگذاری»، «برنامه ریزی»، «نظارت» و «هدایت» دقیقاً متناسب با مباحث و مسائل شهر نقش ایفا کند نه اینکه با جهت گیری ها و برخوردهای سیاسی نسبت به تصویب یا رد موضوعی جبهه گیری کند. براین اساس اگر «سلامت»، «پاکدستی» و «صداقت» را از شاخصه های مفروض نمایندگی بگیریم به بااهمیت ترین مؤلفه یعنی «متخصص بودن در حیطه شهری» می رسیم. البته این به معنای تخصص داشتن صرف در حوزه های شهری نیست، بلکه این تخصص در سایر حوزه ها از جمله فرهنگی، اجتماعی، مالی، حقوقی و محیط زیست هم تسری پیدا می کند.

درحقیقت این فرد باید در حوزه های متفاوت هم یک تخصص، مهارت یا تجربه داشته باشد تا بتواند عنوان و پرسشها شهر و شهروندان را بدرستی درک و بررسی کند. از سویی دیگر اعتقاد دارم به علت جایگاه خاصی که شورا دارد، یک عضو باید حتماً از صراحت لهجه، صداقت و شجاعت برخوردار باشد، تا هنگامی که مسیر کار منحرف می شود و یا یک مدیر اجرایی به وظایفش به خوبی عمل نمی کند، بتواند در برابر او مخالفت کرده و از ادامه کار ممانعت کند. یعنی نباید سیاسی کاری ها، منفعت طلبی ها و وام داریها مانع بیان حقیقت و جانبداری از حقوق مردم بشود.

گزینش سه باره قالیباف به عنوان شهردار کاملاً سیاسی بود

فکر می کنید در کدام دوره این اوضاع به مراتب حادتر بوده، آیا می توان دوره چهارم را یک دوره خاص از نظر حجم سیاسی بازی ها و لابی گری ها توصیف کرد؟

ببینید نمی توان گفت کدام دوره، ولی می توان روی اعضا در هر کدام از این چهار دوره نظر داد. به هرحال شورا یک نهاد نوپاست و عمر چندان طولانی ندارد، ولی عملکرد هر یک ازنمایندگان در تثبیت این جایگاه، اقبال و یا بی علاقگی مردم نسبت به همکاری در امور شهر تأثیر زیادی داشته و دارد. مثلاً بی اقبالی مردم در دوره اول شورا نشان می داد که این دوره، بدون تجربه وهمراه با سختى ها و آسانى ها های سیاسی بوده وهمین مسأله مشکلاتی را هم جهت شهر به همراه داشت، ولی درهمان دوره هم کارها و کارهای مؤثری انجام گرفت و نمی توان از آنها بسادگی عبور کرد.

خب شورای دوم با قهرمردم همراه و به همین علت هم با حداقل همکاری تشکیل شد. البته آن دوره هم کاملاً سیاسی و به دنبال اهداف سیاسی بود. با این حال در شورای سوم برخوردها کمی متعادل تر شد، اگرچه بازهم برخوردهای سیاسی دیده می شد، ولی وجود نمایندگان اصلاح طلب که در سطح ملی فعالیت های شاخصی داشتند، در تعادل بخشی به این دوره بسیار مؤثر بود. اعضا در شورای چهارم هم آنطور که انتظار می رفت، عمل نکردند و متأسفانه یکی از بدترین برخوردهای سیاسی در گزینش شهردار پایتخت ایران اتفاق افتاد که صلاح شهر و نیازهای شهر در آن دیده نشد.

شورای شهر پایتخت ایران کمتر از یک ماه دیگر به مصاف مهم‌ترین تغییر چهارساله خود می‌رود. 29 اردیبهشت ماه، 3 هزار داوطلب نشستن بر کرسی پارلمان شهری، به میدان مسابق

(رأی یکی از اعضای فهرست اصلاح طلب به شهردار اصولگرا) درحالی که فردی باید گزینش می شد که میل و گرایشی به سطح کلان تر مثل انتخابات ریاست جمهوری نداشت.اما بر خلاف این رویه، در یک حرکت کاملاً سیاسی فردی بعد از 8 سال دوباره جهت پست شهرداری پایتخت ایران گزینش شد که در دوره های قبل هم عملکرد قابل قبولی از خود ارائه نداده بود. گرچه اعتقاد دارم بعضی از اعضا در شورا، «عاقلانه»، «منطقی» و «منصفانه» عمل کردند، ولی حضور بعضی افراد هیچ برون دادی نداشت. بعضی در این چهارسال فقط خواب بودند و حتی نمی دانستند فلان مصوبه چگونه رأی آورده است، جالب اینکه آنها در این دوره هیچ نطق پیش از دستور یا موضعگیری خاص و کارشناسی هم نداشتند و تنها به دنبال مطرح کردن خود و روی آنتن رفتن بودند.

آمارها نشان می دهد که در این دوره از 3 هزار داوطلب تهرانی فقط 500 نفر داوطلب زن شرکت کرده اند. فکر می کنید چرا زنان شور و انگیزه کمتری جهت ورود به پارلمان شهری دارند. در دوره چهارم هم البته از سی و یک عضو تنها 3 زن توانستند به شورای شهر وارد شوند. با این توصیف می توان به آینده زنان شهردار در دوره بعد دلخوش کرد؟

گزینش سه باره قالیباف به عنوان شهردار کاملاً سیاسی بود

با توجه به اینکه در این حوزه همچنان نگاه مردسالارانه وجود دارد و جز چند تجربه موفق، هیچ زنی نتوانسته خودش را حتی به جایگاه شهرداری مناطق برساند.

اساساً میزان همکاری زنان در فعالیت های متفاوت اعم از انتخابات شوراهای شهرروستا متأثر از نظام کلی کشور است. هنگامی که در عرصه های متفاوت شرایط و وقت برابر جهت حضور و گزینش زنان فراهم نیست، طبیعتاً حضورشان در انتخابات شوراها هم کمرنگ خواهد بود. ببینید در انتخابات سال گذشته مجلس، فقط 18 زن که در نهایت با کنار گذاشتن یک نماینده به 17 نفر رسید، پیروز شدند و جالب اینکه بالاترین رقم نمایندگان زنان نیز در این دوره رقم خورد یا در قوه قضاییه و مجریه (اگرچه اوضاع بهتر شده) ولی باز نسبت زنان و مردان بدرستی رعایت نشده و حتی در هیأت رئیسه مجلس هم یک زن وجود ندارد. درحالی که در مجلس اصلاحات یک زن در هیأت رئیسه حضور داشت.

طبیعی است این حضور اندک متأثر از نظام فرهنگی حاکم بر کشور است که امکانات و شرایط حضور زنان را فراهم نکرده و موجب شده است تا شور و علاقه آنها هم جهت همکاری پایین بیاید. از طرفی باید زنان را جهت همکاری تشویق کرد تا جامعه از توانمندی ها و ظرفیت هایشان بهره مند شود و هم جامعه تصمیم گیر و تصمیم ساز را به این باوربرسانیم که نیمی از جمعیت این کشور را زنان تشکیل می دهند و باید به همین نسبت هم نقش ایفا کنند. طبیعتاً هرچه تعداد زنان داوطلب زیاد باشد، به همان میزان بر تعداد شرکت کنندگان افزوده می شود. جالب اینکه در بعضی شهرهای کوچک کشور، تعداد داوطلبان 100 درصد زن بوده و یا زنان در عضویت همکاری بالایی داشته اند، ولی در کلانشهری مثل تهران، این الگو رعایت نشده!

فکر می کنید این خلأ در فهرست آینده اصلاح طلبان جبران می شود؟

براساس مصوبه شورای عالی اصلاح طلبان قرار بر این است تا 50 درصد فهرست، سهم زنان و جوانان باشد و امیدواریم این اتفاق بیفتد.

آیا حضور زیاد زنان در شورا می تواند در گزینش شهرداران زن مناطق و شاید هم شهردار زن تأثیرگزار باشد؟

این تجربه می تواند اتفاق بیفتد. روزی که در سال 75 جهت نخستین بار یک زن شهردار یکی از مناطق پایتخت ایران شد، خیلی عنوان عجیب و غیر قابل باوری بود، ولی امروز به یک امر عادی و پذیرفتنی تبدیل شده است است. حتی ما انتظار داشتیم تا در طول این دوران، حضور یک زن را در سطح مدیران کل و معاونان شهردار ببینیم. البته این به معنای صرفاً گزینش یک زن از لحاظ جنسیتی نیست. اعتقاد دارم باید زنانی که کارآمد و متخصص بوده و تجربه و سابقه موفقی دارند، پیشنهاد شوند.

واژه های کلیدی: اصلاح طلبان | شورای شهر | اصلاح طلب | شهرداری | همکاری | شهردار | سیاسی | ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *