خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

نگاهی به رازهای زندگی هنری و شخصی لئوناردو دی کاپریو

لئوناردو دی کاپریو | تغییرات آب و هوایی | خواننده آمریکایی | یک میلیون دلار | بازیگران سینما | مدل آمریکایی | دریافت اسکار | بازیگران مرد | نامزد اسکار | مراسم

نگاهی به رازهای زندگی هنری و شخصی لئوناردو دی کاپریو

نگاهی به رازهای زندگی هنری و شخصی لئوناردو دی کاپریو 

پسر خوش صورت با چشمان آبی که در فیلم تایتانیک توانست نظرها را به خود جلب کند و تبدیل به ستاره اي جهانی شود. لئوناردو ویلهلم دی کاپریو «Leonardo DiCaprio» زاده 11 نوامبر 1974 در لس آنجلس, کالیفرنیا, بازیگر, تهیه کننده و فعال محیط زیست هست. اوایل دهه نود بود که دی کاپریو حرفه اش را با حضور در آگهی هاي بازرگانی تلویزیونی نخست کرد

و بعد از آن در سریالهای تلویزیونی گوناگونی مثل “سانتا باربارا” و سیتکام “دردهای فزاینده” بازی کرد. در سال 1993 بازی در فیلمهای سینمایی را با درخشیدن در فیلم “مخلوقات 3” «1991» نخست کرد و سپس در فیلم اقتباسی “زندگی این پسر” «1993» دیده شد و بازی او در نقش مهم فیلمهای “خاطرات بسکتبال” «1995» و “رومئو + ژولیت” «1996» و همین طور بازی اش در نقش مکمل فیلم “چه چیزی گیلبرت گریپ را می خورد” «1993» تحسین شد.

نگاهی به رازهای زندگی هنری و شخصی لئوناردو دی کاپریو

با فیلم سینمایی درام رمانتیک “تایتانیک” «1997» ساخته جیمز کامرون بود که شهرت بین المللی نصیب دی کاپریو شد و این فیلم, پرفروش ترین فیلم سینمایی تاریخ تا آن وقت و دومین فیلم سینمایی پرفروش تاریخ تا این لحظه, بعد از فیلم “آواتار” ساخته جیمز کامرون, شد.

از سال 2000 تابحال دی کاپریو به علت نقش آفرینی در ژانرهای گوناگونی از فیلم ها مورد تحسین منتقدین قرار گرفته است که از آن میان میتوان به “مردی با نقاب آهنین” «1998», درام جنایی و زندگی نامه اي “اگه می تونی منو بگیر” «2002» و درام تاریخی حماسی “دار و دسته نیویورکی” «2002» اشاره کرد

لئوناردو دی کاپریو | تغییرات آب و هوایی | خواننده آمریکایی | یک میلیون دلار | بازیگران سینما | مدل آمریکایی | دریافت اسکار | بازیگران مرد | نامزد اسکار | مراسم

که شروع همکاری هاي گسترده او با مارتین اسکورسِزی «کارگردان» بود. بازی او در فیلم مهیج جنگی سیاسی “الماس خونین” «2006», درام جنایی نئو نوآر “رفتگان” «2006», فیلم مهیج جاسوسی “یک مشت دروغ” «2008», درام “جاده انقلابی” «2008», فیلم مهیج روانشناسانه “جزیره شاتر” «2010», فیلم مهیج علمی*خیالی “تلقین” «2010», فیلم زندگی نامه اي “جی. ادگار” «2011», فیلم وسترن “جنگوی زنجیر گسسته” «2012» و درام “گتسبی بزرگ” «2013» تحسین منتقدین را برانگیخت.

بازی دی کاپریو در نقش هاوارد هیوز در فیلم “هوانورد” «2004» و هیو گلس در فیلم “بازگشته” «2015» باعث شد که وی جایزه گلدن گلوب برترین بازیگر مرد در درام سینمایی و هم چنین بازی اش در نقش جُردن بلفورت در فیلم سینمایی “گرگ وال استریت” «2013» باعث شد که جایزه برترین بازیگر مرد در موزیکال یا کمدی سینمایی

را از آن خود کند. وی همین طور نخستین جایزه بفتای خود را جهت فیلم “بازگشته” گرفت. لئوناردو تابحال شش بار نامزد جایزه اسکار شده است که پنج تای آن ها جهت برترین بازی و یکی جهت برترین تهیه کنندگی بود هست. وی در سال 2016 جایزه اسکار برترین بازیگر نقش اول مرد را جهت بازی در فیلم “بازگشته” بدست آورد.

نگاهی به رازهای زندگی هنری و شخصی لئوناردو دی کاپریو

آخرین فیلم او مستند “پیش از سیل” «2016» درمورد تغییرات آب و هوایی بود که جایزه برترین مستند را از جوایز فیلم هالیوود دریافت کرد. دی کاپریو موسس کمپانی فرآوری فیلم خودش است که Appian Way Productions اسم دارد و تابحال چندین فیلم را تهیه و فرآوری کرده هست.

لئوناردو, در ۱۱ نوامبر ۱۹۷۴ در شهر لس آنجلس در ایالت کالیفرنیا متولد شد. پدرش جورج دی کاپریو نویسنده کتاب هاي کمیک و بازیگر*تهیه کننده فیلم هاي طنز و مادرش ایرملین ایندربرکن و مادربزرگش هلن ایندربرکن هست. نیاکان لئوناردو اهل ایتالیا و کشور آلمان بودند و سه چهارم دی کاپریو در واقع آلمانی هست. اسم لئوناردو به وسیله مادر او و به علت این که لئو نخستین بار هنگامی که مادرش داشته نقاشی لئوناردو داوینچی را در ایتالیا دیدن می کرده

لئوناردو دی کاپریو | تغییرات آب و هوایی | خواننده آمریکایی | یک میلیون دلار | بازیگران سینما | مدل آمریکایی | دریافت اسکار | بازیگران مرد | نامزد اسکار | مراسم

در شکم مادر لگد زده, بر او گذاشته هست. مادر و پدر لئو هنگامی که تنها یک سال داشت از یکدیگر طلاق گرفتند و لئوناردو همراه مادرش اکثر در محله هاي اکو پارک و یا در لس فلیز زندگی کرد و بزرگ شد. مادر بزرگ مادری دی کاپریو, هلن ایندربرکن, در یلنا اسمیرنوا متولد شد, یک روسی مهاجر به کشور آلمان بود.

در گفت و گو اي در روسیه, دی کاپریو خود را “نیمه روسی” خواند و گفت که پدربزرگ و مادربزرگش روس بوده اند. پدر و مادرش در کالج با هم آشنا شده است و در نهایت به لس آنجلس نقل مکان کرده اند.وی به دبستان سیدز و بعد از چهار سال تحصیل در مرکز مطالعات غنی لس آنجلس, به دبیرستان جان مارشال رفت. بعد از سال سوم ترک تحصیل کرد

نگاهی به رازهای زندگی هنری و شخصی لئوناردو دی کاپریو

و در نهایت دیپلم عمومی اش را گرفت. دی کاپریو بخشی از کودکی اش را نزد ویلهلم وو هلن, پدربزرگ و مادربزرگ مادری اش در کشور آلمان گذراند. وی زبان هاي آلمانی و ایتالیایی را به آسانی صحبت میکند.

نخست کار لئوناردو در ۱۹۸۹ با بازی در نقش گری بکمن در سریال تلویزیونی بود در همین هنگام بود که با یکی دیگر از بازیگران سینما, توبی مگوایر آشنا شد و رفاقت ارزش تا به حال پا بر جا هست. دی کاپریو در واقع در سال ۱۹۹۱ با فیلم وحشتناک و علمی*خیالی “مخلوقات 3” پا به عرصه سینما گذاشت.

او بازیگری را در ۵ سالگی با بازی در سریال تلویزیونی “رامپر روم” نخست کرد, ولی به علت رفتارش از پروژه اخراج شد و بعد از آن تصمیم گرفت تا تحصیلاتش را به طور جدی نخست کند و به مدرسه جان مارشال ضمیمه.وی در سال ۱۹۹۲ ترقی چشم گیری کرد و به وسیله رابرت دنیرو از بین چهارصد جوانی که جهت آزمون بازی در فیلم

“زندگی این پسر” شرکت کرده بودند, گزینه شد و در آن فیلم در کنار الن بارکین و خود رابرت دنیرو به ایفای نقش پرداخت. در ابتدای دوران کارش مدیر آژانس و مدیر برنامه هایش به او گوشزد کردند که اسم “لئوناردو” بیش از اندازه غیر انگلیسی و خارجی است و او باید نامش را به لنی ویلیامز عوض کردن دهد ولی لئوناردو نپذیرفت و با بازی در فیلم “زندگی این پسر” در سال ۱۹۹۳ به صورت جدی تر وارد سینما شد

اواخر سال ۱۹۹۳ با ایفای نقش یک معلول ذهنی در فیلم “چه چیزی گیلبرت گریپ را میخورد” در کنار جانی دپ قرار داده شد و خوش درخشید که پیروز شد جهت ایفای نقش گیلبرت گریپ, نامزد جایزه اسکار برترین بازیگر نقش مکمل مرد در سن نوزده سالگی شود. در سال ۱۹۹۶ دی کاپریو در نقش رومئو

در فیلم اخیر “رومئو و ژولیت” اثر شکسپیر آماده گشت و پیروز به برنده شدن خرس نقره اي جشنواره فیلم برلین شود. ولی با این همه ي فعالیت و کارنامه بافایده فیلم پر سر و صدای “تایتانیک” «۱۹۹۷» ساخته جیمز کامرون بود که او را تبدیل به فوق ستاره اي در دنیای هالیوود کرد. دی کاپریو در این فیلم, نقش یک جوان ۲۰ ساله از آمریکای شمالی را بر عهده داشت که برنده دو بلیط جهت حضور در کشتی سلطنتی تایتانیک میشود.

دی کاپریو در ابتدا از پذیرفتن این نقش خودداری کرد ولی بالاخره با اصرار و تشویق هاي جیمز کامرون, که به توانایی او در ایفای این نقش ایمان داشت, نقش را پذیرفت. بر خلاف انتظارات, این فیلم موفقیتی عالی در گیشه ها کسب کرد و با فروشی بیش از ۱٫۸۴۳ میلیارد دلار کشور آمریکا, در رده بالاترین فیلم

پر فروش آن وقت و تاریخ سینما قرار گرفت. این فیلم, دی کاپریو را در کنار پرطرفدار ترین بازیگرانی که زیاد هوادارانشان زنان و دختران جوان بودند, قرار داد. او جهت بازی در این نقش نامزد جوایز شمار زیادی از جمله جایزه گلدن گلوب و جایزه سینمایی ام تی وی شد.

بعد از موفقیت بزرگ “تایتانیک” او حضوری نه زیاد دلچسب در فیلم “شهرت” وودی آلن داشت و بعد از آن نیز در سال ۲۰۰۰ یعنی ۴ سال بعد از “تایتانیک” در گفت و گو اي با مجله تایم اقرار کرد که دوران تایتانیک جهت او سخت ترین دوران بوده هست. لئوناردو میگوید: “در وقت تایتانیک هیچگونه ارتباط اي با خود نتوانستم برقرار کنم,

دیگر به آن شهرت دست نخواهم یافت و انتظار مجددش را هم ندارم و چیزی نیست که من حال به دنبالش باشم”. بعد از آن لئوناردو در فیلم “ساحل” ظاهر شد فیلمی که نه از نظر منتقدان و نه از نظر تماشاگران خوشنود کننده نبود و با شکست تجاری شدید مواجه شد.

در سال ۲۰۰۲ دی کاپریو خود را کمی از دنیای پر زرق و برق هالیوود و تصویر هاي کلیشه اي مجلات دور کرد و تمرکزش را به روی دو اثر پیروز “اگه می تونی منو بگیر” به کارگردانی استیون اسپیلبرگ با بازی تام هنکس و “دار و دسته هاي نیویورکی” به کارگردانی مارتین اسکورسِزی با بازی دنیل دی*لوئیس قرار داد که هر دو فیلم مورد دقت منتقدین قرار گرفتند.

او جهت ایفای نقش فرانک جونیور در فیلم “اگه می تونی منو بگیر” نامزد جایزه گلدن گلوب شد. بعد از آن نوبت به اثر قابل دقت “هوانورد” که بر زمینه زندگی حقیقی هاوارد هیوز, کارگردان و هوانورد مشهور آمریکایی, ساخته شده است بود رسید. دومین کار یکسان اسکورسِزی دومین نامزدی جایزه اسکار را بعنوان برترین بازیگر نقش اول مرد جهت او به ارمغان آورد و همین طور وی پیروز به دریافت جایزه گلدن گلوب برترین بازیگر مرد درام شد.

دی کاپریو در سال ۲۰۰۵ مشغول همکاری سومش با اسکورسِزی در فیلم “رفتگان” با حضور ستارگان دیگری چون جک نیکلسون, الک بالدوین و مت دیمون شد. وی در سال ۲۰۰۶ جهت بازی در فیلم “الماس خونین” جلوی دوربین ادوارد زوئیک رفت. دی کاپریو جهت سومین بار جهت بازی در فیلم

“الماس خونین” نامزد دریافت جایزه اسکار برترین بازیگر نقش اول مرد شد. با موفقیت در سال ۲۰۰۶ به استراحتی کوتاه پرداخت و مشغول ساختن فیلمی در مورد محیط زیست شد و این فیلم را به جشنواره فیلم کن برد. او سال ۲۰۰۸ را با بازی در فیلم “یک مشت دروغ” ریدلی اسکات نخست کرد.

همین طور او در فیلم “جاده انقلابی «۲۰۰۸» یکبار دیگر با کیت وینسلت همبازی شد. در سال ۲۰۱۰ او در دو فیلم “جزیره شاتر” و “تلقین” حضور یافت که هردو پرفروش ترین فیلم هاي سال آشنا شدند. درآمد او در سال ۲۰۱۰ به ۶۰ میلیون دلار رسید. این دو فیلم پشت سر هم جزو فیلم هاي پیروز او و کارگردان هایشان بوده اند.

دی کاپریو همکاری خود با اسکورسِزی را در فیلم روان شناختی مهیج “جزیره شاتر” که بر زمینه رمانی با همین اسم نوشته دنیس لهین بود ادامه داد. “جزیره شاتر” با بودجه اي معادل ۴۱ میلیون دلار کشور آمریکا فروش بی نظیری در گیشه ها داشت و بیشترین موفقیت دی کاپریو و اسکورسزی در گیشه ها تا آن وقت اسم گرفت. همین طور وی در فیلم علمی*خیالی “تلقین” کریستوفر نولان نیز که درمورد رویاهای فردی و وارد کردن رؤیا

به ذهن بود, بسیار درخشید. لئو, در نقش دام کاب یک خارج کننده اطلاعات و واردکننده رویاهای خاص به ذهن افراد در این فیلم نقش آفرینی نمود. او نخستین بازیگری بود که جهت ایفای نقش در این فیلم به وسیله نولان گزینش شد. این فیلم بسیار مورد دقت منتقدان قرار داده شد و در روز اول توزیع ۲۱ میلیون و در آخر همان هفته ۶۲٫۷ میلیون دلار کشور آمریکا فروش داشت.

لئوناردو در سال ۲۰۱۱ به استراحت پرداخت و در سال ۲۰۱۲ در فیلم “نگوی زنجیر گسسته” ساخته کوئنتین تارانتینو به بازی پرداخت و در سال ۲۰۱۳ در دو فیلم “گتسبی بزرگ” که براساس رمانی به همین اسم ساخته باز لورمان و “گرگ وال استریت “ساخته مارتین اسکورسِزی که بر زمینه کتاب دلال بزرگ جردن بلفورت ساخته شده است بود جلوی دوربین رفت و بازی درخشانی را به نمایش گذاشت.

او که در این فیلم بعنوان تهیه کننده نیز حضور داشت, پنجمین همکاری خود را با اسکورسِزی تجربه کرد. جهت لئوناردو بازی در “گرگ وال استریت” چهارمین نامزدی جایزه اسکار برترین بازیگر نقش اول مرد و هم چنین به علت آنکه یکی از تهیه کنندگان این فیلم بود پنجمین نامزدی جایزه اسکار جهت برترین فیلم را به ارمغان آورد. در سال ۲۰۱۳ وی تهیه کنندگی دو فیلم “رانر رانر” و “خارج از کوره” را بر عهده گرفت.

دی کاپریو در سال ۲۰۱۵ با فیلم “بازگشته” آلخاندرو گونزالز اینیاریتو بار دیگر بعنوان یک بازیگر نیرومند مورد دقت قرار داده شد و در ابتدا جایزه گلدن گلوب, جایزه انجمن منتقدان فیلم شیکاگو, جایزه بفتا و جایزه ستلایت را از آن خود کرد. او در ادامه جهت ششمین بار نامزد جایزه اسکار شد و توانست این بار جهت نخستین بار جایزه اسکار برترین بازیگر نقش اول مرد را به دست آورد.

پس از موفقیت فیلم “تایتانیک” در سال 1997, دی کاپریوی 24 ساله در سال 1998 بنیان لئوناردو دی کاپریو را تأسیس کرد که سازمانی غیرانتفاعی است که وظیفه اش اوج بردن اطلاع در مورد محیط زیست هست. با آنکه این شرکت به تمام جنبه هاي محیط زیست می پردازد, ولی تمرکز آن بر گرم شدن

جهانی و محافظت از تنوع زیستی کره زمین و پشتیبانی از انرژی هاي تجدیدشونده هست. این شرکت در پروژه هایي در بیش از 40 کشور کار کرده و دو مستند کوتاه اینترنتی به اسم هاي “سیاره آبی” و “گرم شدن جهانی” تهیه کرده هست. دی کاپریو در سال 2000 ریاست مراسم خوش حالی ملی “روز زمین” را بر عهده داشت و در این روز با مدیر جمهور بیل کلینتون گفت و گو کرد و این دو در مورد برنامه هایي جهت پرداختن به گرم شدن جهانی و محیط زیست صحبت کردند.

در سال 2007 وی نقش مهمی در “ساعت یازدهم”, مستندی درمورد ارتباط مردم با محیط زیست و گرم شدن جهانی داشت. وی یکی از تهیه کنندگان و نویسندگان این مستند و راوی آن بود. از مزایده اي که در سال 2013 برگزار کرد, حدود 40 میلیون دلار جهت بنیان خویش گردآوری نمود. این مزایده بزرگ ترین و پرسودترین مراسم خیریه زیست محیطی بود که تابحال برگزار شده است هست. دی کاپریو می گوید: “گرم شدن جهانی بحران زیست محیطی عدد یک دنیا هست.”

در جولای 2016 بنیان او مبلغ 15.6 میلیون دلار دریافت کرد تا از حیات وحش و دستمزد بومیان ایالات امریکا محافظت کرده و با تغییرات هوا مبارزه کند. در جولای 2017 یک مزایده نیکوکارانه و کنسرت سلبریتی ها از جانب این بنیان برگزار شد که بیش از 30 میلیون دلار در روزهای آغازین جمع کرد. وزیر کشور ایالات متحده, جان کری, و دی کاپریو در سپتامبر 2016 در کنفرانس “اقیانوس ما” در وزارت کشور ایالات متحده دیدار کردند

در مراسم اسکار 2007, دی کاپریو و ال گور, معاون سابق مدیر جمهور, حضور یافتند و اعلام کردند که آکادمی اسکار رویه هاي هوشمند زیست محیطی را جهت برگزاری مراسم گزینه کرده هست. در سال 2014 وی بعنوان نماینده شرکت ملل در تغییرات هوا گزینش شد و همان سال جهت نشست تغییرات هوا شرکت ملل صحبت کرد. در آوریل 2016 نیز در شرکت ملل, گذشته از امضای توافقنامه تغییرات آب و هوایی پاریس صحبت نمود.

وی در مستند “گذشته از سیل” «2016» که به بررسی جنبه هاي گوناگون گرم شدن جهانی می پردازد حضور یافت و تهیه کنندگی آن را نیز بر عهده گرفت. هنگامی که در مراسم اسکار 2016 میخواست جایزه اسکار برترین بازیگر نقش اول مرد خود را دریافت کند, اینجور صحبت کرد: “تغییرات هوا حقیقی هست

و همین حال دارد رخداد میوفتد. این مهم ترین تهدیدی است که که کل گونه ما با آن روبرو است و باید همۀ با هم کار کنیم و معطل نکنیم. باید از رهبران دنیا که از جانب آلوده کنندگان بزرگ حرف نمی زنند, بلکه به نیابت از تمام بشریت حرف میزنند, پشتیبانی کنیم, جهت مردم بومی جهان, جهت میلیاردها و میلیاردها مردم

محرومی که در این دنیا میباشند و تحت تأثیر این قضیه قرار میگیرند. جهت فرزند هاي فرزند هایمان و جهت مردمی که صدایشان در بین سیاست هاي آزمندانه خفه شده است هست.”در نوامبر 2010 دی کاپریو 1 میلیون دلار به جامعه محافظت از حیات وحش در نشست ببر روسیه, بخشید. اصرار و اصرار وی در رسیدن

به این مراسم آن قدر زیادی بود که بعد از دو بار تأخیر در پروازش, ولادیمیر پوتین, اولیه وزیر روسیه, او را “موژیک” یا “یک مرد حقیقی” خواند. در اوایل سال 2016 در دیدار با پاپ فرانسیس, وی در مورد پرسشها زیست محیطی با پاپ صحبت کرد. چند روز بعد پاپ که احتمالاً تحت تأثیر دیدار با دی کاپریو بوده, گفت که در فیلم نیکوکارانه, “فراتر از آفتاب” بازی خواهد کرد. این نخستین تجربه بازیگری او خواهد بود و نخستین بار در تاریخ خواهد بود

که یک پاپ در یک فیلم بلند دیده می شود. سودهای حاصل از این فیلم به خیریه هاي آرژانتین اهدا خواهد شد. در اکتبر 2016, دی کاپریو با مارک رافلو در داکوتای شمالی, همکاری کردند تا از مخالفت قبیله استندینگ راک با خط لوله داکوتا اکسس پشتیبانی کنند. در آوریل 2017 دی کاپریو با حضور در تظاهرات هوا مردم, نسبت به عدم عملکرد دونالد ترامپ در خصوص تغییرات جوی, اعتراض نمود.

زندگی شخصی لیو دی کاپریو بطور وسیعی در رسانه ها دنبال می شود و تحت پوشش خبری جهانی قرار دارد. در بین کسانی که دی کاپریو تابحال با آن ها ارتباط داشته می توان به بیژو فیلیپس در آخرهای دهه نود, کریستن زانگ «مدل» و ولی میلر «مدل و شخصیت اجتماعی بریتانیایی» اشاره کرد.

در سال 2000 او با ژیزل باندچن, سوپرمدل برزیلی «پردرآمدترین سوپرمدل جهان» آشنا شد که تا سال 2005 با او بود. بین سال هاي 2005 تا 2011 نیز با بار رافائلی, مدل اسرائیلی دوست بود. وی همین طور با بلیک لایولی «بازیگر آمریکایی», تونی گارن «سوپرمدل آلمانی ویکتوریاز سیکرت», اِرین هثرتون

«سوپرمدل آمریکایی ویکتوریاز سیکرت», امبر والتا «سوپرمدل و بازیگر آمریکایی», هلنا کریستنسن «مدل دانمارکی», کلیر دینز «بازیگر آمریکایی», نائومی کمپل «سوپرمدل آمریکایی», ریحانا «خواننده آمریکایی», ایوا هرزیگووا «مدل چک» و عده اي دیگر ارتباط کوتاه مدتی داشته هست. او مدتی نیز با نینا اگدل, مدل دانمارکی, ارتباط داشت.

حقایقی در مورد لئوناردو دی کاپریو که احتمالاً ندانید:

1. در آوریل 1999 هنگام فیلم برداری “ساحل” «2000» در ساحل تایلند, لئوناردو و دیگران نزدیک بود در اثر بادها و امواج نیرومند قایقشان واژگون شود که خوشبختانه کسی آسیبی ندید.

2. نخستین خبر بازرگانی که لئو بازی کرد درمورد شیر بود.

3. در اکتبر 1997, در فهرست مجله امپایر انگلستان درمورد “100 ستاره سینمایی تمام دوران ها” رتبه 75 را بدست آورد.

4. در سال 1996, قرار بود در یک فیلم سینمایی درمورد جیمز دین «بازیگر» بازی کند, ولی این نقش را رد کرد, لیکن حس می کرد که به اندازه کافی جهت این فیلم تجربه ندارد.

5. جهت نقش دیک گریسون/رابین در فیلم “بتمن جهت همه ي وقت” «1995» آزمون بازی داد که در نهایت این نقش به کریس اودانل رسید.

6. مجله پیپل در سال 1998, او را یکی از 50 انسان زیبای کل دنیا نامید.

7. قرار بود در فیلم “روانی آمریکایی” «2000» بازی کند, ولی به علت تداخل برنامه هایش نتوانست و در نهایت کریستین بیل این نقش را گرفت.

8. در ژانویه 1999, وکلایش خواهش ثبت کپی رایت اسم دی کاپریو به اسم خودش را دادند.

9. در انتخابات سال 2004 علناً از جان کری پشتیبانی کرد. وی در 11 ایالت سفر کرد و 20 صحبت درمورد محیط زیست انجام داد و توضیح داد که چطور دولت بوش به محیط زیست صدمه رسانده هست.

10. جهت نقش پیتر پارکر/مرد عنکبوتی در فیلم سینمایی “مرد عنکبوتی” «2002» در نظر گرفته شده است بود, که در نهایت این نقش به توبی مگوایر رسید.

11. رابرت دنیرو و جک نیکولسون بازیگران مرد پرطرفدار او میباشند.

12. جهت نقش آناکین اسکای واکر در فیلم “جنگ ستارگان: اپیزود دوم – حمله کلون ها” «2002» در نظر گرفته شده است بود, که در نهایت این نقش به هیدن کریستنسن رسید.

13. دوست صمیم کیت وینسلت و ماریون کوتیار و هم چنین تام هاردی و وینسنت گالو هست.

14. یکبار گفت که بازی در نقش آرنی در “چه چیزی گیلبرت گریپ را می خورد” «1993» سرگرم کننده ترین دوران عمرش بوده هست.

15. با لوکاس هاس, مارک والبرگ, کوین کانلی و آلن تیک دوست خودمانی هست.

16. دو نقش آفرینی پرطرفدار او, بازی رابرت دنیرو در نقش تراویس بیکل در “راننده تاکسی” «1976» و بازی جیمز دین در نقش کل تراسک در “شرق بهشت” «1955» میباشند.

17. کارگردان محبوبش مارتین اسکورسزی هست.

18. در سال 2007 مجله امپایر او را در رتبه 36 جذابترین ستاره هاي سینمایی قرار داد.

19. دی کاپریو و همین طور کیت وینسلت و جیمز کامرون قول دادند که از آینده مالی آخرین بازمانده تایتانیک یعنی میلوینا دین پشتیبانی کنند, بعد از آنکه گزارش شد که او را مجبور کرده اند که یادگاری هایش را بفروشد تا خرج آسایشگاهش پرداخت شود.

20. دی کاپریو بعد از اتمام فیلم برداری “جاده انقلابی” «2008» جهت کیت وینسلت حلقه طلایی خرید که وینسلت تا این لحظه نوشته داخل حلقه را فاش نکرده هست.

21. هنرپیشه زن پرطرفدار دی کاپریو مریل استریپ هست.

22. سه بار روی جلد مجله جی کیو رفته هست: دسامبر 2006, دسامبر 2008 و اکتبر 2011.

23. با کارگردانان تحسین شده است متعددی کار کرده که عبارتند از: مارتین اسکورسزی, استیون اسپیلبرگ, وودی آلن, کلینت ایستوود, ریدلی اسکات, جیمز کامرون, کریستوفر نولان, کوئنتین تارانتینو, آلخاندرو گونزالز اینیاریتو, زهر مندز, دنی بویل, لاس هالستروم, باز لورمان, سمی ریمی و ادوارد زویک.

24. یک لیبرال دمکرات وفادار است که هم شخصاً هم از لحاظ مالی در کمپین ها و انتخابات بیل کلینتون, ال گور, جان کری و باراک اوباما فعال بوده هست.

25. دی کاپریو, تیلدا سوئینتن, ماریون کوتیار, ولی تامپسون, تام هنکس, دنیل بروهل, جیک جیلنهال و ایمی آدامز, تنها بازیگرانی میباشند که نامزدی جوایز گلدن گلوب, SAG, بفتا و منتخب منتقدین را جهت نقش آفرینی در یک فیلم بدست آورده و نامزد جایزه اسکار جهت آن فیلم نشده اند.

26. دی کاپریو نقش استیو جابز را در فیلم “استیو جابز” «2015» را رد کرد. مایکل فسبندر به جایش آن نقش را گرفت

27. عاشق سفر به اسپانیا و یاد گرفتن زبان اسپانیایی جهت خواندن ادبیات به زبان اسپانیایی هست.

28. در یک مزایده خیریه در کن, پاریس هیلتون را شکست داد و یک کیف دستی شنل را با بالاترین توصیه خرید تا آن را به مادرش بدهد.

29. در رزومه اش 8 کارگردان دارد که جایزه اسکار برترین کارگردانی را دریافت کرده اند: جیمز کامرون, وودی آلن, دنی بویل, مارتین اسکورسزی, استیو اسپیلبرگ, زهر مندز, کلینت ایستوود و آلخاندرو گونزالز اینیاریتو.

30. وی طرفدار سرسخت انیمه هست.

31. به ندرت مهمان برنامه هاي تاک شو می شود, بجز شوی الن دی جنرس.

32. دستمزدش جهت فیلم “چه چیزی گیلبرت گریپ را می خورد” «1993» 75 هزار دلار, جهت “برنده و بازنده” «1995» 150 هزار دلار, جهت “خاطرات بسکتبال” «1995» یک میلیون دلار, جهت “تایتانیک” «1997» دو میلیون و 500 هزار دلار, جهت “ساحل” «2000» 20 میلیون دلار, جهت “دار و دسته هاي نیویورکی” «2002» 18 میلیون دلار + امتیازات ناخالص,

برای “اگه می تونی منو بگیر” «2002» 20 میلیون دلار, جهت “هوانورد” «2004» 20 میلیون دلار, جهت “رفتگان” «2006» 20 میلیون دلار, جهت “الماس خونین” «2006» 20 میلیون دلار, جهت “تلقین” 59 میلیون دلار «شامل جایزه و سود ناخالص جهانی + سهم از درآمد حاصل از فروش دی وی دی و توزیع در نمایش خانگی»,

برای “جی. ادگار” «2011» 2 میلیون دلار, جهت “گتسبی بزرگ” «2013» 20 میلیون دلار, جهت “گرگ وال استریت” «2013» 25 میلیون دلار «شامل جایزه ها», جهت فیلم کوتاه “تست” «2015» 13 میلیون دلار و جهت “بازگشته” «2015» 20 میلیون دلار بوده هست.

نقل قول هاي شخصی:

* “برترین مزیت بازیگری جهت من این است که می توانم خود را در کاراکتر دیگری رها کنم و جهت اینکار جایزه هم بگیرم. این خروجی بسیار خوبی جهت من هست. در مورد خودم باید بگویم که مطمئن نیستم خود را آشنا ام یا خیر. به نظرم می آید که هر روز در حال عوض کردن هستم.”

* “انسان می تواند یک ستاره سینمایی بی نشانه و بی فایده باشد, یا میتواند تلاش کند که جنبه هاي گوناگون شرایط انسانی را ترویج و اصلاح بخشد.”

* “من واقعاً خیلی اسراف ندارم. سوار جت شخصی نمیشوم و بادیگارد ندارم و چیزهای دیوانه وار نمی خرم. در چند جا منزل و آپارتمان دارم. یک ساعت بسیار گران قیمت خریده ام و میخواهم یک پوستر سینمایی بسیار گران, یعنی پوستر اصل فیلم “سارق بغداد” «1940» را بخرم. من عاشق پوسترهای فیلمهای سینمایی هستم.”

* «درمورد مارتین اسکورسزی»: “مارتین خیلی چیزها را وارد فرم هنری فیلم کرد و از آن دسته آدمها نیست که بخاطر اسکار نگرفتن غمگین شود, هرچند که خیلی طنز است که بعد از این همۀ سال هنوز جایزه اسکار را به او نداده اند. نظر منتقدین درمورد “هوانورد” «2004» هر چه باشد, من واقعاً فکر میکنم که یک شاهکار هنری است و باز هم مارتین یک فیلم کلاسیک خلق کرده هست.”

* “نخستین رفاقت ام با دختری به اسم سِسی بود. ما ارتباط تلفنی قشنگی در طول تابستان داشتیم. هنگامی که او به منزل برگشت و قرار گذاشتیم که بیرون برویم و فیلم ببینیم, هنگامی که او را دیدم وحشتزده شده است بودم. حتی نمی توانستم در چشم هایش نگاه کنم و حرف بزنم.”

* “نمی دانم آیا هیچگاه ازدواج خواهم کرد یا نه. اگر 10 یا 20 سال با کسی زندگی نکنم, احتمالاً با او ازدواج نمیکنم. ولی مردم ریسک می کنند و پیروز می شوند. فکر نمیکنم جرأت رومئو را داشته باشم.”

* “من خیلی تقلب میکردم, چون نمی توانستم بنشینم و مشق هایم را بنویسم و درس بخوانم. معمولا می رفتم کنار کسی می نشستم که بینهایت باهوش بود.”

* “دوست دارم به نهنگ ها, شیرهای دریایی و دلفین ها کمک کنم. هنگامی که در حال بازیگری هستم و به ما وقت استراحت می دهند, نخستین کاری که در لیستم دارم, وقت گذراندن کنار دریا هست.”

* “من و مادرم در هالیوود در محله غربی که جای قاچاقچی ها و زنان بدکاره بود زندگی می کردیم. خیلی وحشتناک بود. خیلی کتک خوردم. یادم می آید که پنج ساله بودم و مردی با کت بلند, سرنگ و کراک مرا در گوشه اي گیر انداخت. آن وقت ها با دیدن این اوضاع و شرایط در محله مان, دیدن معتادان

به هروئین و …, باعث می شد که نسبت به مصرف مواد, حواسم جمع باشد. هنگامی که نخستین قدم را به سمت مواد برداری, مواد مخدر بقیه زندگی ات را از آن خود می کند. دیگر خودت نیستی. این چیزی است که هرگز نخواسته ام. هنگامی که فرزند بودم رفقا زیادی نداشتم. فقط من بودم و والدینم. ولی بخاطر آن ها بود که محله مان تأثیری روی من نگذاشت. پدرم مرا به بازیگران و صورت های معروف معرفی میکرد و مادرم تمام تلاش اش را می کرد تا مرا به برترین مدرسه ها بفرستد.”

* “من زنانی را می پسندم که باهوش, کمی شوخ و خوشگل با شخصیتی زیباتر میباشند.”

* “سبز تیره رنگ مورد علاقه من هست. لیکن رنگ طبیعت, رنگ پول و رنگ خزه ها هست.”

* “من کاملاً پاک هستم و هرگز هیچ موادی را تجربه نکردم. این حرف به هیچ وجه دروغ نیست.”

* “مهم ترین چیز جهت من در حال آماده زندگی کردن در کنار رفقا و خانواده ام هست. انها مرا با عنوان لیو می شناسند, نه لئوناردو دی کاپریو. این تنها چیزی است که مرا تا این جا سر پا نگه داشته هست.”

* “حتی یک لحظه هم فکر نکنید که من شبیه به هیچیک از کاراکترهایی که بازی می کنم هستم. به همین علت اسمش را بازیگری گذاشته اند.”

* “من به فرهنگ روسیه و سینمای روسیه احترام می گذارم, به خاص به آیزنستاین, آندری تارکوفسکی و سرگئی پاراجانوف.”

واژه های کلیدی: لئوناردو دی کاپریو | تغییرات آب و هوایی | خواننده آمریکایی | یک میلیون دلار | بازیگران سینما | مدل آمریکایی | دریافت اسکار | بازیگران مرد | نامزد اسکار | مراسم اسکار | جیمز کامرون

نگاهی به رازهای زندگی هنری و شخصی لئوناردو دی کاپریو

نگاهی به رازهای زندگی هنری و شخصی لئوناردو دی کاپریو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *