کسانی رو که دوستشون دارین رو پیدا کنین و جوری زندگی کنین که انگار هر روز خودش یه زندگی تازه ست.

قاصد مرگ پیغامی برای دو پسر نوجوان دارد: آن‌ها فقط یک روز دیگر زنده هستند.آدام سیلورا در کتاب هر دو در نهایت می‌میرند از آخرین روز زندگی دو پسری می‌گوید که همدیگر را نمی‌شناسند اما سرنوشت مشترکی دارند. این کتاب از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز بوده و به انتخاب بسیاری از مجلات و وب‌سایت‌ها، بهترین کتاب سال لقب گرفته است.

متیو کمی بعد از نیمه شب،پیامی رو از قاصد مرگ دریافت می کنه…با این عنوان که امروز آخرین روز زندگیش هست…متیو شوکه ست اما تصمیم می گیره روز آخر زندگیش رو جور دیگه ای رقم بزنه و در این میان با روفوس که اون هم یه روز آخری ست دوست میشه…آخرین دوست.

 

• دوستی شکل گرفته بین”متیو و روفوس”بشدت زیبا و تاثیرگزاره.

طوریکه متیو رو از لاک منزوی بودن بیرون می یاره.متیویی که منتظر آینده بود تا تبدیل به کسی بشه که می خواد، با روفوس جرأت پیدا می کنه همونطور که دوست داره زندگی کنه و تبدیل بشه به کسی که می خواد.

و همینطور این دوستی روفوس رو از حس بد بودن نجات می ده.

 

•نویسنده ی کتاب علاوه بر تاکید بر ارزش دوستی،خیلی هوشمندانه به بزرگترین چالش انسان یعنی “مرگ”می پردازه.

اون دنیایی رو خلق می کنه که در اون انسانها بقدری پیشرفت کردن که بتونن مرگ رو پیش بینی کنن،اما از پیدا کردن راه حل عاجزند.

کتاب این پیام رو داره که انسان‌ها با چشم دوختن به آینده ای که از اومدنش مطمئن نیستن،از زندگی عافلن.

و به مرگ به چشم یک تلنگر نگاه می کنه که ما رو از این غفلت و روزمرگی می تونه نجات بده.

 

• اگه قاصد مرگی باشه که آخرین روز زندگی رو بهتون خبر بده! اون روز رو چیکار می کنین؟

• بنظرتون خوبه که آدم از زمان مرگش رو بدونه؟





دانلود

دانلود فایل ها