دانلود رایگان pdf کتاب سووشون نوشته (ترجمه) سیمین دانشور خوارزمی خرید کتاب داست
۱۸۰,۰۰۰ ریال
عبارات مهم : ایران سووشون نام رمانی از سیمین دانشور نویسنده نامدار چند دهه گذشته کشور عزیزمان ایران هست. نویسنده در این رمان زندگی فئودالی در وقت اشغال کشور عزیزمان ایران از سوی انگلیسیها را به قشنگی به نگارش درآورده هست. کاربرد بعضی واژههای عامیانه شیرازی در متن گیرایی داستان را صد چندان کرده هست. یکی از ویژگیهای سووشون ساختار راحت و بیان روان آن است. خلاصه داستان: از منزل حاکم میآیند تا اسب خسرو، پسر یوسف، را جهت دختر حاکم ببرند. عمه خانم، خواهر یوسف، و زری جهت بعد گرفتن اسب از عزتالدوله کمک میخواهند. رفتن زری به شهر نمایی از صورت شهر درگیر تیفوس، ناامنی و فحشا را در ذهن خواننده به تصویر می کشد. گشتی در دیوانه منزل و زندان ما را با فجایعی که زندگی مردم را سیاه کرده از نزدیک آشنا میکند. زری با سرزنش یوسف درس ایستادگی می گیرد و بزودی با خواسته عزتالدوله مخالفت می کند. بوی علاقه و دشتهای زیبای فارس، رمان سیمین دانشور را عطرآگین میکند. زری زنی ایلاتی را به یاد میآورد که برایش از مراسم سووشون (سوگ سیاوش) گفته بود. گویی یوسف، سیاوشی است تنها در محاصره انبوه دشمنان. آخرین فصل رمان، توصیفی نیرومند از تشییع جنازه یوسف و یکی از مؤثرترین وصفهای حرکت مردم در ادبیات معاصر کشور عزیزمان ایران هست. تشییع جنازه به تظاهرات ضداستعماری مردم و درگیری آنان با نیروهای امنیتی مبدل میشود. جنازه یوسف را شبانه به خاک میسپارند و مک ماهون در تسلیتی امیدبخش به زری مینویسد: «گریه نکن خواهرم، در خانهات درختی خواهد رویید و درختهایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت. و باد پیغام هردرختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درختها از باد خواهند پرسید: در راه که میآمدی سحر را ندیدی؟»
زری و یوسف در دورهمی عقدکنان دختر حاکم شرکت می کنند. از ورای چند و چون عروسی خواننده با فضای اجتماعی سالهای ۱۳۲۰ آشنا می شود. سالهایی که انگلیس در فارس نیرو پیاده کرده و جنگ ناخواسته با خود گرسنگی و بیماری آورده هست. حاکم دست نشانده با فروش آذوقهٔ مردم به ارتش بیگانه به قحطی دامن می زند. یوسف، خان روشنفکر و متکی به ارزشهای بومی، حاضر به فروش آذوقهٔ مردم به ارتش بیگانه نیست و می خواهد از مردم پشتیبانی کند. ولی زری، همچون همه زنان سووشون، حتی چهرههای منفی چون عزتالدوله، که هریک به نوعی وجوه گوناگون ستمدیدگی، بیپناهی، ناکامی، فداکاری و تحمل زن ایرانی را به نمایش میگذارند، مسالمتجویانه، میکوشد او را آرام کند.
دو خان قشقایی، ملک رستم و ملک سهراب خانها که از سوی اشغالگران اغوا شدهاند، جهت خرید آذوقه نزد یوسف میآیند تا با فروش آن به انگلیسیها اسلحه بخرند و با ارتش کشور عزیزمان ایران بجنگند. ولی یوسف قبول نمیکند.
سرانجام روزی جسد یوسف را میآورند: اشغالگران این نماد مقاومت را از پای درآوردهاند. فوت یوسف وجود زری را از تردیدها میپیراید و دید او را نسبت به زندگی دگرگون میکند. «میخواستم بچههایم را با دوستی و در محیط آرام بزرگ کنم. ولی حالا با کینه بزرگ میکنم.» هنگامی که دکتر عبداللهخان، پیرمرد آگاه، در گفتگویی به زری میگوید: «بدن آدمیزاد شکننده هست، ولی هیچ نیرویی در این دنیا، به قدرت نیروی معنوی او نمیرسد، به شرطی که اراده و وقوف داشته باشد»، دگرگونی او کامل میشود. «نه یک ستاره، هزار ستاره در ذهنش روشن شد. دیگر میدانست که از هیچکس و هیچچیز در این دنیا نخواهد ترسید.» سفر درونی زری، در برخوردهای او با جامعه، به آگاهی میانجامد. او که میکوشید در حاشیه رنجهای مردم بماند، به میان ماجراها کشانده میشود.
واژه های کلیدی: ایران | ایرانی | داستان | تشییع جنازه | خلاصه داستان | کتاب های سیمین دانشور | کتاب های خوارزمی | دانلود pdf سووشون