خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

هیچ‌کس نمی‌تواند تخلف در شهرداری را کتمان کند/ نباید جهت ریاست شورا می‌آمدم ، چمران

وفاداری اش به محمدباقر قالیباف، شهردارتهران ، بر کسی پوشید ه نیست. در صحبت هایش نیز به روشنی آن را بیان می کند. آنقدرکه هنگامی که صحبت از عملکرد شهرداری در س

هیچ‌کس نمی‌تواند تخلف در شهرداری را کتمان کند/ نباید جهت ریاست شورا می‌آمدم ، چمران

چمران: هیچ کس نمی تواند تخلف در شهرداری را کتمان کند/نباید جهت ریاست شورا می آمدم

عبارات مهم : قانون

وفاداری اش به محمدباقر قالیباف، شهردارتهران ، بر کسی پوشید ه نیست. در صحبت هایش نیز به روشنی آن را بیان می کند. آنقدرکه هنگامی که صحبت از عملکرد شهرداری در سال های اخیر می شود و از او راجع به علت راغب نبودن شورا جهت تحقیق وتفحص از شهرداری در برخورد با تراکم فروشان، ماجرای املاک نجومی و کوتاهی در اتفاق ساختمان پلاسکو می پرسم، ترجیح می دهد مصاحبه را تمام کند. هرچند این کار را نمی کند و به گفتگو ادامه می دهد.

هیچ‌کس نمی‌تواند تخلف در شهرداری را کتمان کند/ نباید جهت ریاست شورا می‌آمدم ، چمران

گفتگو با “مهدی چمران” مدیر شورای شهر پایتخت ایران در آخرین روز از ماه فروردین در دفتر او در طبقه ششم ساختمان شورای شهر پایتخت ایران در خیابا ن بهشت انجام شد. همان روزی که شهردار پایتخت ایران در گفت وگو با یک خبرگزاری داخلی از 10 برابر شدن درآمد شهرداری پایتخت ایران پس از گذشت 12 سال خبر داد و آن را افتخاری جهت خود دانست. ولی هنگامی که از چمران راجع به موانع در آمدهای پایدار شهر پایتخت ایران پرسیدم؛ عدم توجه دولت به شهرداری ها و نداشتن درآمد مکفی را علت آن دانست و تمامی شهرداری های کشور را به خاطر کمبود بودجه فشل خواند.

اجرا نشدن طرح تحقیق و تفحص از موسسه همشهری، بدهی میلیاردی شهرداری به بدهکاران نامعلوم، دلایل عدم میل به شورای عالی استان ها جهت نظارت بر کار شوراها، ولی واگرهای هزینه های تمام شده است در ساخت بزرگراه-نیایش و چرایی ضرورت ساخت آن ازجمله پرسش هایی بود که مدیر شورای شهر پایتخت ایران به بهانه تنگی وقت پاسخی به آنها نداد. هرچند راجع به بعضی از پرسش ها نیز از جمله ابهام در شیوه تصویب بودجه شهرداری و …ترجیح اش ارائه پاسخی مبهم و کلی بود.

وفاداری اش به محمدباقر قالیباف، شهردارتهران ، بر کسی پوشید ه نیست. در صحبت هایش نیز به روشنی آن را بیان می کند. آنقدرکه هنگامی که صحبت از عملکرد شهرداری در س

در آخر گفتگو نیز به شوخی پرسید: “اوضاع در جبهه شما چگونه است؟ ما که رفتنی هستیم”.

آقای چمران شما سه دوره ریاست شورای شهر پایتخت ایران و ۹ سال هم سابقه ریاست شورای عالی استان ها را برعهده داشته اید در مجموع چه نمره ای به خودتان می دهید ؟ پس از آن عملکرد شورای شهر پایتخت ایران در این دوره را چگونه ارزیابی می کنید؟ به نظر شما نقاط ضعف وقوت این دوره از شورا چیست؟

درباره بخش اول پرسش تان عرض کنم قاعدتا کسی به خودش نباید نمره بدهد این مردم و جامعه و یا افراد متخصص هستند که راجع به عملکرد کسی یا نهادی نمره می دهند. آدم نمره ای که به خودش می دهد، معلوم است نمره درستی نیست. بخصوص من که هر لحظه نمره کم می دهم واز این بابت معروف هستم بنابراین به خودم هم نمره کمتری می دهم.

بنابراین اجازه دهید از این بگذریم زیرا اگر به خودم نمره زیاد بدهم می گویند چمران دچار خودخواهی و خود بزرگ بینی شده است است ولی راجع به عملکرد شورا در دوره اخیر (چهارم) بطور کلی و در مجموع فکر نمی کردم تا این حد موفق بشویم زیرا به خاطر حالت لغزنده ای که تعداد رأی ها دارند و با یکی دو تا رأی پرسشها بالا-پایین و مسئولیت ها دست به دست می شود هر لحظه دلواپس درگیری های داخل شورا بودم چندین بارهم به دوستان مان در شورا، دوره اول را به یادشان می کردم.

هیچ‌کس نمی‌تواند تخلف در شهرداری را کتمان کند/ نباید جهت ریاست شورا می‌آمدم ، چمران

در شورای دوره اول اگرچه اعضا اختلاف نظر های سیاسی نداشتند و از یک طیف بودند، ولی به خاطر اختلاف نظرهای درون گروهی، تجربه تلخی را از خود به یادگار گذاشتند. ولی در حال حاضر دوستان همه پذیرفته اند که پرسشها تخصصی را با دید سیاسی نگاه نکنند و مباحث شورا را تخصصی ببینند بدهید شکل که راجع به موضوعی ممکن است دوستی که از نظر سیاسی همفکر من نیست آن را مطرح کند و من از او دفاع کنم و یا برعکس. بنابراین در پرسشها فنی و تخصصی عموما دوستان کارشناسی فکر کرده و واقعیت ها را دیده اند و تصمیماتی هم که اتخاذ شده است خوب و عموما درست بوده است.

-به خودتان نمره که ندادید … نقد چطور؟ آیا در این 12 سال خود را نقد کرده اید؟

وفاداری اش به محمدباقر قالیباف، شهردارتهران ، بر کسی پوشید ه نیست. در صحبت هایش نیز به روشنی آن را بیان می کند. آنقدرکه هنگامی که صحبت از عملکرد شهرداری در س

راستش دوره اول که با عنوان مدیر آمدم، دوره دوم نمی خواستم بازمسئولیت بپذیرم، دوست هم نداشتم و فکر می کردم باید شخص دیگری بیاید ولی دوباره شرایطی پیش آمد که اصرار کردند مسئولیت شورا را بپذیرم و باید در مسئولیت شورا باشم. آن دوره هم تمام شد و در دوره اخیر (دوره چهارم شورا) یکسال اول تنها عضو شورا بودم و مسئولیتی نداشتم -دوست ندارم کلمه مدیر را جهت خودم به کار ببرم از این کلمه مدیر زیاد خوشم نمی آید-اما پس از یکسال دوباره یکسری پرسشها پیش آمد که باز گفتند ضرورت دارد به خاطر ارتباطات و تجربه و تسلطی که روی پرسشها شورا دارید دوباره با عنوان مدیر وارد صحنه شوی. من هم مجبور شدم که بیایم ولی واقعیت این است که اصلا نمی بایست می آمدم زیرا دوستان دیگری بودند که شورا را اداره کنند.

پس نقد اولتان این است که چرا به عنوان مدیر شورا آمدید؟

بله، چرا آمدم. نقد دوم شاید این مسئله باشد که من در پرسشها سیستماتیک و اداری خیلی حساس و سخت گیر هستم یعنی اگرنامه ای که باید پاسخش یک روزه بیاید، دو روزه بیاید، واقعا ناراحت می شوم حتی گاهی اوقات دوستانم می گویند تا این حد حساس نباش. ولی من این را لازمه و ضرورت کار انقلابی می دانم. البته اگر آدم خودش را انقلابی می داند. در این شرایط کارکردن خیلی سخت می شود. تقریبا بجز امسال که گذشت، در تمام دوره ها، بودجه ای را که آینده نگری کرده اند، آخر سال زیاد آوردیم، یعنی یک مقدار را به شهرداری برگرداندیم یعنی کسر که نیاوردیم هیچ، اضافه هم آوردیم…

هیچ‌کس نمی‌تواند تخلف در شهرداری را کتمان کند/ نباید جهت ریاست شورا می‌آمدم ، چمران

درباره شیوه تصویب بودجه و پرسشها مالی شورا اگر موافق باشید پاسخ تان را در پرسشی جداگانه می شنوم ولی اکنون پرسشم راجع به درآمدهای شهرداری از فروش تراکم است؛ البته فروش تراکم ربطی به دوره شما ندارد. 25 سال است که شهرداری تراکم می فروشد درصورتی که تمامی مسئولان شهری بدون استثنا راجع به درآمدهای پایدار شهرداری صحبت می کنند اتفاقی که تاکنون نیفتاده است. به نظرتان مسئله چیست؟

بگذارید پاسخ را با این پرسش بدهم که این درآمد پایداری که شهرداری قرار است به آنجا برسد کجاست؟ در کجا قرار بود این کار را بکنیم؟ اولا در بحث جرایم راهنمایی و رانندگی آنچه را که تصویب شده، به شهرداری نمی دهند در بعضی از سال ها که هیچی نداده اند. می گذارند آخر سال و بعد تقسیم می کنند و یک فرمولی که نمی دانم از کجا درآورده اند به ما می دهند و می گویند این بهتر است واقعیت این است که درآمد پایدار را شهرداری نمی تواند جهت خودش تصویب کند. در سال 1361 قانونی تصویب شد که شهرداری ها خودکفا شوند و از وزارت کشور بودجه ارزش جدا شود و دولت به آنها پول ندهد.

این لایحه دو بند داشت بند دیگرش این بود که شهرداری ها درآمدهای پایدارشان را از کجا دربیاورند؟ مسئله همین بند دوم است زیرا دومی اش تا الان تصویب نشده است که شهرداری ها درآمدشان را از کجا بیاورند. این هم کار شهرداری و شورا نیست، این کاری است که باید در مجلس انجام شود یعنی در قانون مشخص شود که درآمد شهرداری از کجا باشد. یکسری قوانین بود جهت شهرداری ها؛ به عنوان نمونه از گمرکات اینقدر بگیرند، از املاک اینقدر بگیرند، عوارض اینقدر بگیرند، ولی به عنوان نمونه پولی که از عوارض نوسازی می گرفتند، اینقدر اندک بود که پول چاپ کاغذهایی که می فرستادند جهت عوارض نوسازی هم درنمی آمد. بنابراین شما اگر خاطرتان باشد، اصلا چند سال کسی نمی آمد بگوید عوارض نوسازی بدهید، چون صرف نمی کرد این عنوان دنبال شود. بعد مجلس آمد عوارض نوسازی را به تدریج حدود 20 برابر کرد.

البته الان این کار را انجام می دهد نه آن موقع. اول حدود پنج برابر بود به تدریج اضافه شد. به عنوان نمونه درآمد حاصل ازعوارض نوسازی را اگر در سال 400 میلیارد تومان برآورد کنیم فکر می کنید چند در صد بودجه شهرداری می شود؟ یعنی 400 میلیاردتومان را شما با 20 هزار میلیارد تومان -اگر درآمد شهرداری را 20 هزار میلیارد تومان بگیرید- این 400میلیون تومان تقریبا یک پنجاهم می شود. بنابراین اصلا رقمی نمی شود که بتواند پایدار باشد. درآمد حاصل از جرایم راهنمایی و رانندگی هم که چیزی حدود زیر 100 میلیارد است.

حالا حساب کنید مجموعش چقدر است زیاد از 800-900میلیون تومان می شود؟ درد مهم و مسئله شهرداری های کل کشور که به عقیده من همه ارزش فشل هستند ، همین است… شهرداری هایی داریم که الان چند سال است از پس حقوق کارکنانشان نتوانستند برآیند هر لحظه 6 ماه عقب هستند دلیلش هم این است که در بسیاری شهرها ساختمان سازی خوابیده و در رکود است. حتی مردم ساختمان را که می سازند آخر کار نمی گیرند. درآمد شهرداری ها تامین نیست و شهرداری ها درآمد مکفی ای ندارند که بتوانند کارهای عمرانی شهر را انجام دهند.

شاید ساختمان سازی در رکود باشد ولی در عوض شهروندان شاهد برج هایی هستند که هرچند مدت یکبار در شهر ظاهر می شوند. مال هایی مانند کورش و ….نمونه هایی از این برج های تجاری است که فضاهای شهری را دچارمشکل کرده است. چرا شورا کاری نکرده و یا نمی کند؟

شورا چه کار کند؟ کاری نمی تواند بکند. قانون مصوب کند؟ قانون باید براساس زیربناهای قانونی باشد. اولا قانون هم مصوب کند، بعد باید از مردم بگیرد که این هم فشاری مضاعف به مردم است که این کار را نمی توانیم بکنیم…

حداقل جلوی تخفیف های شهرداری به بعضی افراد را که می تواند بگیرد… با این توضیح شما مردم منتظر درآمدهای پایدار شهرداری نباشند؟

اینها همه اش قانون می خواهد. من توضیح دادم که چیست و چگونه باید باشد. ما از عوارض ساختمانی، یعنی کسی که به عنوان نمونه یک منزل بزرگ دارد، باید این عوارض شهر را بدهد. در سال چقدر می دهد؟ یک آپارتمان در ماه 300 هزار تومان، 400 هزار تومان حق شارژ می دهد، اماهمان آپارتمان در سال به شهرداری 200 هزار تومان نمی دهد که زباله اش را می برد و کارهای محله اش را انجام می دهد، آسفالت می کند، پل می زند و… عوارضی که شهروندان می دهند، چقدر است؟ واقعا بیایید حساب کنیم؛ اینهایی که من می گویم، حساب شده است و مشخص است. بنابراین عوارض پایدار، ضرورت جهت شهرداری ها است، الان هم قانونش در دولت است و خوشبختانه دولت یازدهم که آمد، وزارت کشور این عوارض پایدار را تهیه کرد هر چندچیز زیادی به قانون قبلی اضافه نمی کند ولی هم اکنون دردولت است تصویب کنند بفرستند مجلس ما هم اجرا کنیم.

به نظرشما مسئله کم کاری دولت و نبود قانون است؟

قانون هنوز تصویب نشده است. ما هم اینها را جهت مجلس با قید فوریت فرستادیم. اتفاقا چند روز پیش با یکی از معاونان و مدیر اداری مدیر مجلس دیدار داشتم تاکید کردند که اینها را زودتر بیاورید که بتوانیم هرچه زودتر تصویب کنیم. امیدوارم هنوز دوره مان تمام نشده و از شورا نرفته ایم تصویب شود و شهردارهای دوره آینده یک درآمد پایدار زیاد از این که هست، داشته باشند. به عنوان نمونه مالیات بر ارزش افزوده خوب بود. یک درآمد پایداری جهت شهرها است ولی آمدند در قانونی که امسال در برنامه ششم گذاشتند، حداقل دو هزار میلیارد تومان از بودجه ما، یعنی مالیات بر ارزش افزوده شهر پایتخت ایران کاسته شد، در شهرهای دیگر هم همینطور از آنها هم به خاطر نحوه تقسیم اش کاسته شد. یعنی کسی که در پایتخت ایران خرید می کند، باید همین جا عوارضش را پرداخت کند، ولی می برند جای دیگر می دهند؛ که این خلاف قانون است. ولی خب به هر حال تصویب شد و در برنامه ششم هم گذاشته شد. درآمدهای پایدار یکی از پایه های اداره و مدیریت شهری است که اگر به آن نرسیم، شهرها بدتر از این خواهند شد و اگر به آن برسیم، شهرها خیلی خوب اداره خواهند شد.

حالا چیزی که می خواهم بگویم با همه این تفاسیر اینکه ما درآمد پایدار نداریم و زیاد درآمدها ناپایدار است، درآمدهایی را هم که کسب کردیم کافی نبوده است می بینیم به نسبت زمانی که شوراها و شهرداری ها با قانون مدیریت شهری اداره نمی شدند، پیشرفت مان چندین برابر قبل بوده است در شهرهای دیگر هم همینطور. راجع به تراکم فروشی هم باید بگویم از آن سالی که ما آمدیم فروش تراکم ممنوع شد؛ سال 1382بود. الان در شهر فروش تراکم نیست. شما نمی توانید بروید هرچه تراکم می خواهید بخرید. از سال 1382 به بعد این دیگر عملی نشد بعد پایتخت ایران را خط بندی کردند. بزرگراه شهید همت تا خیابان انقلاب بعد تا خیابان شوش و به پا یین را چهار تا پهنه کردند و گفتند آنجا باید 300 متر باشد، آن پایین تر باید 200 متر باشد تا بتوانند سه طبقه بسازند. بعد ما بافت فرسوده را هم بردیم به آن اضافه کردیم و به 4-5 طبقه خلاصه شد. البته جهت بلندمرتبه ها قانون جداگانه ای وجود داشت.

ما که آمدیم، با همین قانون جلو رفتیم. اینکه کسی بیاید پولی بدهد و بگوید می خواهم این 10 طبقه را بسازم پولش را هم می دهم و بعد به او اجازه هم بدهند، اصلا وجود ندارد اگر کسی هم کرده، تخلف کرده و باید به دادگاه معرفی شود. الان هم که طرح تفصیلی و طرح جامع داریم که این هم یکی از افتخارات ماست که قبلا نداشتیم. الان اگر کسی بیاید و علی رغم این طرح تفصیلی و طرح جامع بخواهد اجرا کند، باید دست قانون سپرده شود، یعنی تخلف محض کرده و باید دادگاهی اش کرد هر چند نمی تواند بکند چون سیستم کامپیوتری است و قفل می کند. بلندمرتبه سازی هم که الان 2 سال است خدا را شکر ممنوع شده است و من هم موافق آن بودم. البته باید قانون مناسبی جایگزین آن شود.

ولی حتی خود شما هم بهتر از همه می دانید که در شهر پایتخت ایران یکسری تخلفات شهری انجام می شود. حتی پیش تر یکی از مسئولان وزارت را ه وشهرسازی از اقدام به فروش پارک ها به برج سازها در شهرداری پایتخت ایران خبر داده بود البته دو عضو شورا نسبت به این اقدام غیرقانونی در شهرداری که در سایه توافقات انجام شده است بود هشدار دادند. تغییر کاربری اراضی بوستان شقایق در سعادت آباد و احداث ساختمان 10 طبقه در آنجا و فروش پارک ارمغان در جردن از این دست تخلفات است. البته شما قبل از این اشاره کرده بودید که ملائکه نیستید که ببینید در هر گوشه شهر چه خبر است ولی پرسش این است که چطور نهادی مانند شهرداری بدون وحشت از نظارت اقدام به چنین تخلفی می کند؟

نه، اینها هیچ کدامش درست نیست. من قطعا به شما می گویم هیچ کس بوستان را نفروخته است.هر کس گفته دروغ و خلاف محض است.تغییر کاربری بوستان غیرممکن است و نمی شود ساخت. زمین مال خودشان بوده است بعد هم رفتند و از دادگاه اجازه گرفتند و ساختند بنابراین نه تنها در بوستان شقایق هیچ کس تغییر کاربری نداده است که درهیچ بوستانی کسی اجازه تغییر کاربری ندارد…

-حتی فروش پارک ارمغان در جردن؟

کی چنین حرفی زده؟ هر کی گفته، اشتباه گفته است. هیچ پارکی را هیچکس حق ندارد حتی درونش ساختمان بسازد. ما حتی نمازخانه هم که بخواهند در پارک بسازند برایش معیار و قانون گذاشتیم چه برسد به فروش پارک، کتابخانه هم گفتیم در پارک دیگر نسازند، مگر پارک های بزرگ که در طراحی پارک آینده نگری شده است باشد. ساختمان که دیگر غیرممکن است، آنهایی که اینها را می گویند مستنداتش را ارائه کنند تا من بتوانم به شما بگویم درست است یا غلط. پارک ارمغان را شهرداری از مالک خریده و به پارک عمومی تبدیل کرد ه است. عنوان فروش آن بحث انحرافی است.

اما بسیاری از حقوقدانان و کارشناسان شهری معتقدند که پاشنه آشیل شورای شهر در دو، سه دوره اخیر نبود مدلی مطلوب در فرایند نظارتی اش بوده است. یعنی خیلی از تخلفاتی که در این دوره ها صورت گرفته است به علت پاسخگو نبودن شهرداری و حمایت شورا از آن است. جهت مثال در بحث فروش املاک نجومی یا در فاجعه ساختمان پلاسکو نه تنها شورا تمایلی جهت شنیدن پاسخ دقیق و روشن و متقنی از شهرداری در صحن علنی نداشت که حتی علاقه ای جهت تحقیق و تفحص از شهرداری هم از خود نشان نداد.

طبق ماده 73 قانون شوراها:” چنانچه یک یا چند نفر از اعضای شورای شهر به عملکرد شهردار یا عملیات شهرداری اعتراض یا ایرادی داشته باشند ابتدا به وسیله مدیر شورا موارد را به صورت روشن به شهردار تذکر خواهند داد. در صورت عدم رعایت مفاد مورد تذکر، عنوان به صورت پرسش مطرح می شود که در این صورت مدیر شورا پرسش را کتباً به شهردار اطلاع خواهد داد و حداکثر ظرف ده روز پس از ابلاغ، شهردار موظف به حضور در جلسه عادی یا فوق العاده شورا و پاسخ به پرسش می باشد.” درحالیکه بیش از 40 روز از اتفاق پلاسکو گذشته و هنوز شهردار جهت پاسخگویی به صحن نرفته است.

ساز و کار نظارت چیست؟ نظارت ساز و کار می خواهد، چه کسی باید تعریف کند؟ چه کسی باید ساز و کار نظارت را بگوید و بگذارد؟ می تواند کسی خودش بیاید و ساز و کار بر دولت را خودش تدوین کند؟ دولت باید تدوین کند یا مجلس باید این کار را انجام دهد؟ ساز و کار نظارتی که مجلس جهت ما تدوین کرده، چیست؟ شما که می فرمایید نظارت نکرده، ساز و کارش چیست؟ ضمن اینکه شهردار از 10 روز به صحن علنی شورا آمد و راجع به پلاسکو و برابر همه در یک جلسه پاسخ داد و عنوان تمام شده است تقریبا کسی هم چیزی نگفت، ولی ماده 73 که شما می گویید…

من نمی گویم قانون می گوید…

بله منظورم قانون است… همین قانون می گوید اگر تذکر کتبی بدهند، باید شهردار پاسخ بدهد و مدتی هم نگذشته باید پاسخ بدهد بعضی از تذکرات را هم ممکن است یک هفته ای جواب بدهد، بعضی از تذکرات را هم باید بروند و بگردند و مدارک جمع کنند و بیاورند پاسخ بدهند. تذکرات را هم می نویسند، می دهند به مدیر شورا، مدیر شورا می فرستد جهت شهردار، شهردار هم پاسخ را می فرستد جهت مدیر شورا. ولی پرسش اینجاست که چه کسی تاکنون تذکر کتبی داد ه است؟ اصلا بحث تحقیق و تفحص هم نیست، بحث تذکر است. تذکر یعنی آقا شما اینجا این اشتباه را کردید، پاسخ بده.

شهردار هم موظف است که بیاید و پاسخ دهد. اگر پاسخش قانع کننده بود، که بود، اگر نبود، عضو شورا می تواند پرسش کند. پرسش را شهردار باید پاسخ دهد. اگر پاسخ داد و قانع کننده بود که هیچ، نبود، پرسش را می تواند به استیضاح تبدیل کند. آنجاست که باید در ظرف 10 روز بیاید و پاسخ استیضاح را بدهد. اگر پاسخ استیضاح را داد، رأی گیری می کنند. رأی آورد که هیچ، رأی نیاورد، عزل می شود. یعنی این مسیری است که قانون گذاشته است. خب هر کس می خواهد، بیاید اجرا کند. دست کم هفته ای چند تا تذکر داده می شود و هفته ای چند تا پاسخ های تذکر را هم می گیرم و به دوستان می دهم و گاهی اوقات قانع می شوند و گاهی هم قانع نمی شوند، دوباره تذکر می خواهند. خودم تا الان 3-4 بار از بعضی عملکرد شهرداری قانع نشدم و تذکر دادم.

باید نظارت کنیم ولی نظارت این نیست که من دنبال کار هر کارمند شهرداری یک آدم بگذارم، نظارت همان کاری است که مجلس با دولت می کند. آنها دیوان محاسبات دارند، ما سیستم بازحسابرسی داریم که انجام آن برعهده شورا است. حسابرسی ای که شورا می کند در هیچ جایی انجام نمی شود. حتی دیوان محاسبات که می آید در مجلس فقط نتیجه را می خواند، رأی می گیرد و می رود ولی در شورا اسم تک تک شرکت ها و شرکت ها خوانده می شود. این را هم به خاطر داشته باشید که در دهه 70 حسابرسی در شهرداری صورت نگرفت اگر هم شده است غیرقابل قبول بوده است.

منظورتان قبل از دوره شماست؟

بله. ما سال 1382 که آمدیم، سال 1383 با حسابرسی قرارداد بستیم، سال 1384 نخستین حسابرسی که در دوره اول انجام شد غیرقابل قبول بود، دوره بعد هم مشروط شد. سال های بعد هم همینطور. یک سال قابل قبول و یک سال مشروط. هفته گذشته هم آقای دبیر یک گزارش کاری داد که خیلی هم مظلوم واقع شد. اینها همه یک نظارت است. همین اسفندماه اصلاح بودجه ای که آورده اند، چقدر باشد خوب است؟ قبلا به عنوان نمونه 5هزار میلیارد تومان بوده، سال بعدش شده است چهار هزار میلیارد تومان، سال بعدش شده است سه هزار میلیارد تومان، فکر می کنی چقدر باید باشد؟ به عنوان نمونه باید بشود 2 هزار میلیارد تومان ولی چیزی که خودشان آوردند 700میلیارد تومان شده است و بودجه ای که ما تصویب کردیم رساندیم به کمی زیاد از 500 میلیارد تومان…. به نظر شما اینها نظارت نیست؟ نظارت این نیست که من با سرنیزه بالای سرشهرداری بایستم نظارت باید سیستماتیک باشد.

یک نظارت سیستماتیک دیگر همان پروانه هایی است که ما می فهمیم مسئله دارد. من هر جایی که ببینم ساختمان بلندمرتبه ساخته شده، یقه ارزش را می گیرم و می پرسم. ولی چقدر در شهر می توانم عینی ببینم؟ مگر من می توانم تمام شهر را یک روزه ببینم؟ من که هیچی، 31 عضوشورا هم که هیچ ، 100 نفر کارمند هم بگذاریم، باز کم است ولی پروانه هایی که صادر می شود، ما در سیستم آنلاین می بینیم. البته در اینکه تخلف صورت می پذیرد، هیچکس نمی تواند آن را کتمان کند. نه تنها در شهرداری که شما جاهای دیگر را می توانید بگویید که تخلف نمی شود؟ تخلف نکردن آرزوی ماست و باید همه تلاش کنیم تا جلوی این کار گرفته شود.

خلاف هم بشود همه مسئولیم، ولی متاسفانه این سیستم ناکارآمد وجود دارد و جلوگیری اش هم مسئله است. متاسفانه در شهرداری ها باب شده است که به محض اینکه کسی وارد آن می شود دو تا دلال به او می چسبد و از او می پرسد چه کاری داری طبقه اضافه می خواهی؟ اسم این کار فساد است باید به شدت هم با این کارها مبارزه شود خودم هم از این کار منزجر و متنفرم ولی این کار باب شده است و رواج داشته گرچه بسیار کمتر شده است ولی نمی توان گفت از بین رفته است.

فرض کنیم رصد کردن افراد متخلف شهر کار مشکل باشد که البته با وجود تعداد زیاد ماموران شهرداری در سطح شهر و شهرداری های ناحیه و منطقه چندان هم غیرممکن نیست ولی آیا راجع به تخلفات دانه درشتی مانند املاک نجومی هم نمی شود کاری کرد؟

من جهت اینکه در باره املاک مطمئن شوید چه اتفاقی افتاده است برایتان دقیق توضیح می دهم. اولا آن چیزی که منتشر شد، هیچکس صحت آن را تایید نکرد. عنوان تنها سوالی بود که یک بازرس شرکت بازرسی-دقت کنید نه خود شرکت بازرسی-آمده به حدود 48 نفر یا 70 واندی نفر که یکی دو عضو شورا هم جزو همین افراد بودند، نامه نوشت که این شبهات و موارد راجع به شما هست، اگر اطلاعی از این عنوان دارید به ما خبر بدهید.

بر روی نامه نیزنوشته شد شخصا مفتوح فرمایید یعنی محرمانه. یکی از این پاکت ها را هم در شرکت بازرسی به خاطر آنکه صاحب نامه را نتوانسته بودند پیدا کنند، من دیدم. در آن نامه راجع به این املاک از افراد فقط پرسش کردند. این پرسش به دست یکی یا دو تا از اعضای شورای شهر افتاد، آنها عوض آن که از خود اعضا بپرسند کپی نامه را به یک خبرنگار دادند و آن بنده خدا را هم دچار مسئله کردند. خب یک خبرنگار هم خبر به این داغی دستش برسد، قطعا منتشر می کند. هرچند به او گفته شد منتشر نکن و فقط جهت خودت نگهدار، ولی او رفت و آن را منتشر کرد. چه چیزی را منتشر کرده؟ آن پرسش را، که این چیزها درست است یا نه. ولی اینگونه انتشار یافته است که اینها رفته اند و این املاک را خریده اند و همه کارها انجام شده، گویی همه اینها صحیح و سالم و درست است.

درحالیکه راجع به اعضای شورا چنین چیزی درست نیست و همه می دانند که نبوده است. در مورد بقیه 40 نفرهم که اصلا ارتباطی در این زمینه نداشتند که اسمشان آنجا آمده است. بقیه هم در مسیر کارشان بوده؛ درست بوده یا غلط بوده، من نمی توانستم اینجا بیایم قضاوت کنم. چه کسی می توانسته؟ قوه قضاییه. ما هم نامه نوشتیم رسما به مدیر محترم قوه قضاییه که به این مسئله رسیدگی کنید تا ما هم بدانیم چه کسی تخلف کرده و پیگیری کنیم؛ اگر نکرده، آن کسی که آمده اینها را انجام داده، تخلف کرده است. زیرا نباید این کار را انجام می داده است این بی تدبیری است که بیایند یک نامه محرمانه شخصا مفتوح فرمایید را بگذارند بر روی یک سایت خبری.

سازمان بازرسی خودش باید برود و این عنوان را دنبال کند. البته شرکت بازرسی می گوید من محرمانه دادم، این عنوان از شهرداری درز کرده و بیرون آمده است. البته قوه قضاییه هرگونه حکمی به عنوان مرجع رسیدگی بدهد، ما می پذیریم و بحثی هم نداریم. حالا اگر درست بوده که درست است؛ غلط بوده، غلط است؛ زیادی داده اند، پس بگیرند، باید هم پس بگیرند، حق مردم است و نباید ضایع شود. کمتر تخفیف دادند چه بهتر ما هم زیاد خوشحال می شویم که کمتر تخفیف داده اند.

درباره پلاسکو چطور؟ آنهم به شورای شهر و شهرداری مربوط نمی شود؟

درمورد پلاسکو روشن است. هریک از ساختمان های پایتخت ایران خدای نکرده چنین اتفاقی برایش بیفتد، به نسبت بزرگی و کوچکی اش همین وضع برایش پیش می آید. سالها پیش حدود سال 42 که من دانشجوی معماری بودم ساخت این مجتمع تمام شد یادم است آخرین صحبت مرحوم آیت الله طالقانی، در کوچه قائن، شماره 43؛ جایی بود که انقلابیون آن موقع می رفتند. شهید بهشتی می آمد، شهید مطهری می آمد، آقای آیت می آمد، امام موسی صدر می آمد. اسم صحبت گفتار ماه بود و با عنوان کتاب ماه هم صحبت ها چاپ می شد. آقای طالقانی آخرین صحبت هایش را نیز آنجا در حیاط همان منزل کرد. جمعیت خیلی بود طوری که ساواک بی سیم گذاشته بود که آقای طالقانی گفت خوشحالم که امروز بی سیم گذاشتید، حداقل عوضی نقل وقول نمی کنید. منظور اینکه در یکی از این صحبت ها مرحوم طالقانی گفت این حبیب القانیان، کسی که این ساختمان (منظور پلاسکو) را می سازد صهیونیست است.

در فقه اسلامی ساختمان تحت الذمه باید از ساختمان مسلمانان پایین تر باشد؛ این بحث فقهی دارد و نباید بلندتر باشد، ولی آن وقت این بلندترین ساختمان کشور عزیزمان ایران بود. مرحوم طالقانی گفت این آقا صهیونیست است، یهودی است، چرا دولت اجازه داده که این ساختمان ساخته شود؟ از این عنوان که بگذریم این ساختمان تاسیسات ضدحریق باید داشته باشد که نداشت چون جهت قبل از سال 1350 بوده، به هر حال این ساختمان هر شرایطی که داشت، طبق قانون به آن آخر کار دادند آخر کارش هم معتبر است. حتی یکی از دوستان می گفت چرا مدیریت بحران در شهر مانور نمی کند؟ اتفاقا دو ماه پیش از این آتش سوزی در همین ساختمان، آتش نشانی رفته و مانور کرده است، چرا؟ چون تمام چیزهایش را بشناسد. ولی طراحی اش متاسفانه به گونه ای بوده که یک راه پله اش در شمال غربی بوده و یک پله اش در طرف برابر آن که این خودش در وقت اتفاق مسئله ساز شد.

معتقدید مسئله از سازنده یهودی آن بوده که ساختمان را بلندتر ساخته و البته دولت آن زمان، که پروانه ساخت را صادر کرده و حالا پس از40 واندی سال شهرداری هیچ کوتاهی در این اتفاق نکرده است؟

کوتاهی نبوده است. من به شهرداری کاری ندارم. هنگامی که من رفتم آنجا-البته پس از تخریب- از اینکه چگونه اینها داشتند کار می کردند بسیار شگفت زده شدم. تیمی که تشکیل داده بودند و کاری که می کردند، خارق العاده بود. بعد موقع اطفای حریق هم واقعا خارق العاده بود. می گویند چرا به اینها نگفته اید بیایند بیرون؟ نیم ساعت قبل از تخریب به اینها گفته اند بیایید بیرون دو ساعت زیاد بگذرد، اسکلت فلزی در برابر آتش دوام نمی آورد.

زمانش که رسید گفتند بیایید بیرون، ولی اینها دیده اند تعداد زیادی آدم داخل ساختمان است. آمدند مردم را بیرون کنند ولی هیچکس نمی آید اینها را بگوید. اگر اینها این کار را نمی کردند، 400 نفر آن داخل می سوختند. شما فیلم هایش را ببینید، در آن لحظات آخر که دارد می ریزد، عده ای دارند می دوند که بروند بیرون و داد می کشند که بدوید ریخت. همکاران ما از اوج شروع کردن به پاک کردن و مردم را بیرون کنند و موفق هم شدند، منتها چند نفرشان هم آن داخل گیر کردند. فقط 16 نفر که نبودند، تعدادشان خیلی زیاد بوده است.

بقیه توانستند بیرون بیایند ولی متاسفانه آن 16 نفر آنجا گیر کردند و ساختمان خراب شد.برای آواربرداری ارزش هم هرچه امکانات که در شهر بود در آنجا مستقر شد حتی از جاهای دیگر هم کمک گرفته شد که آواربرداری به گونه ای برداشته شود که اجساد سالم بیرون بیایند. این خیلی مهم است؛ می توانستند لودر و بولدوزر بیندازند از آن زیر خاک ها را بکشند و بیاورند بیرون، هیچکس هم شاید متوجه نمی شد ولی نکردند و خرد خرد کار آواربرداری را انجام دادند.

اما همچنان زیاد انتقادها به سمت شهرداری است ازجمله اینکه اگر بالگردها زودتر می رسید شاید اتفاق به این بزرگی نمی افتاد.

ببینید بالگردها آنجا کاری نمی توانستند بکنند. نه بالگرد و نه تشک که مطرح کردند، شیشه هایی که خورد می شده است و می ریخته و چیزها دیگر؛ هر تشکی را که بخواهند بازکنند، چهار دقیقه وقت می برد، بعد آنجا فضایی که تشک بازکنند نداشتند بعد ساختمانی که دارد فرومی ریزد که نمی شود زیرش تشک باز کرد. اصلا عملی نیست، تا وسط خیابان تیرآهن ها آمده است.

ولی من راجع به دیرکرد بالگردها صحبت می کنم… چرا شهرداری پیگیر تذکرهای کتبی خودش مبنی بر تخلیه ساختمان نشد که حداقل بتواند حکم تخلیه ساختمان را بگیرد؟

بارها تذکر داد، پنج یا هفت تا از تذکراتش را حداقل فکر می کنم در عرض دو سال خودم دیدم که هم به آتش نشانی و هم به شهردار منطقه تذکر داد و شهردار منطقه هم تذکر داده است. شهرداری که نمی تواند حکم تخلیه بدهد یا خودش تخلیه کند، نه می تواند جلویش را بگیرد، نه می تواند پلمپ کند. باید برود اجازه از دادگاه بگیرد. نظیر چنین ساختمان هایی بازهم هست. دوسال پیش که آن دوخانم خود را از ساختمان جمهوری پرت کردند یا ساختمان آلومینیوم و….

همانطور که گفتید نظیر این ساختمان ها در پایتخت ایران و بسیاری از شهرها زیاد است چرا جهت دیگر این ساختمان ها کاری صورت نمی گیرد که حداقل شهروندان شاهد دوباره چنین حوادثی نباشند؟

از نظر قانونی جهت ما براق نیست که چه کار باید انجام پذیرد. شهرداری می تواند برود مطابق یکی از آن قوانین که می گوید دیواری که در حال خراب شدن است را خراب کند، بعد بسازد و بعد پولش را از صاحب ملک بگیرد. اینجا که دیواری در حال خراب شدن نبوده، بعد اینکه شهرداری اگر برود دیوار را خراب کند و بعد بسازد پولش را از چه کسی بگیرد؟ بنابراین راجع به ساختمان های در حال بهره برداری و ظاهرا مقاوم این عملی نیست… ما این را نوشتیم به قوه قضاییه که بیایند و وظیفه را در این عنوان روشن کنند.

حتی من تهیه کردم ببریم مجلس، به مجلس هم فرستادیم که در این زمینه شهرداری می تواند به عنوان ضابط قوه دادگستری عمل کند یا نه؟ حتی وزارت کار هم که باید بیاید تعطیل کند، باید برود و اجازه بگیرد. البته در سال 93 دولت ضوابطی را تصویب کرده که کار را عملی تر کرده است و بررسی اوضاع کارگاهی را برعهده وزارت کار و اصنفا گذاشته است که اگر عملی شود بسیاری از این مسایل را می توان حل کرد.

خب می توانستید قبل این اتفاق از قوه قضاییه بخواهید.

برای آنها هم فرستاده شده است است البته نرفته اند درخواست کنند که بیایید پلمپ کنید، ولی اخطارهایش را رونوشت داده اند. ولی قوه قضاییه در اینجا می گوید باید بیایید از من درخواست کنید. شما که نمی دانی این چه می خواهد بشود. درخواست کنید بیایند پلمپ کنند، می شود مثل ساختمان علاءالدین که یک سال و نیم طول کشید تا بیایند آن را خراب کنند، بعد که قوه قضاییه دستور داد، شورای تامین چند ماه جلویش را گرفت.

پس برویم یقه قوه قضاییه را بگیریم؟

نه، قوه قضاییه هم نیست، قانون می خواهد. قوه قضاییه هم می گوید اگر من بخواهم دستور پلمپ بدهم بسیاری آدم بدون کار می شود اگر آمدند جلوی قوه قضاییه، من چه پاسخی باید بدهم؟ یعنی قانون باید تعیین کند که بله، در چنین وقتی، باید این کار بشود. در این زمینه ها ما قانونی که داریم، جهت سال 1335 است.

آن موقع دیوار خرابه بوده، بالکن شکسته بوده این ساختمان ها که نبود. من نمی خواهم بگویم که چه کسی مقصر است و چه کسی مقصر نیست، می خواهم بگویم باید تدوین قانون کرد، براق کرد و درست کرد و رفت جلو و تا یک اتفاقی می افتد، دایم نگوییم گردن این را بزن، گردن آن را بزن که این صحیح نیست. البته در سال 92دولت ضوابطی را تصویب کرده که کار را عملی تر کرد ه است و بررسی اوضاع کارگاه ها برعهده وزارت کار واصناف گذاشته است که اگر عملی شود بسیاری از این پرسشها را می توان حل کرد. ولی صنف می رود این کار را بکند؟ برود کارگاه های یکی از هم صنفی هایش را تعطیل کند؟ البته من اعتقاد دارم که شهرداری باید بیاید، اخطارش را بدهد و به همه هم بگوید و حتی اگر نیاز شد، ما این کار را هم می کنیم. اعلام عمومی کند که این ساختمان ایمن نیست. همانطور که ما علاءالدین را اعلام کردیم.

یکی از صحبت هایی که این روزها راجع به شهرداری می شود بحث انحراف شهردار از برنامه های تعیین شده است است. حتی دو عضو شورای شهر نیز از نحوه اجرای برنامه های شهرداری و عقب افتادن خیلی از آنها گله مندند. آیا شهرداری طبق برنامه پیش رفته یا در این میان انحرافاتی هم داشته؟

این انحراف همان پنج هزار میلیاردی است که گفتم، یعنی همین انحراف از برنامه. شهرداری اصلاح بودجه هنگامی که می آورد پنج هزار میلیارد تومان که اصلاح می خواهد بکند… چرا می خواهد اصلاح کند؟ ما در برنامه گذاشتیم این پروژه را اجرا کند، ولی او رفته پروژه دیگری را اجرا کرده است. بنابراین چون مطابق برنامه نیست، باید بیاورد و برنامه را اصلاح کند، بودجه را اصلاح کند، رقم آن انحراف ها به عنوان نمونه شده است پنج هزار میلیارد تومان، ولی در سالی که گذشت، رقم انحراف از بودجه 500 میلیارد تومان بوده و این می رساند که یک دهم پایین آمده است.

تعویض برنامه است هرچند آن را انحراف از برنامه می نامیم؛ این اجتناب ناپذیر است، جهت اینکه یک پروژه ای را می رود اجرا کند، به یک مشکلی برمی خورد. به عنوان نمونه زمینش معارض دارد می رود شکایت می کند، خب این پروژه را تصویب کردیم و نقشه اش آماده شده است و می خواهد برود اجرا کند، حتی کلنگ هم زده، بعد یک حکم دادگستری می آید و متوقف می شود. خب پول این را چه کار کند؟ می برد در پروژه دیگری خرج می کند که در برنامه نیست. بعد این را می آورد توضیح می دهد، اگر شورا قانع شود، تصویب می کند و می گوید می پذیرم؛ اگر قانع نشود و نپذیرد، می فرستد دادگاه و باید به دادگاه برود و پاسخ دهد که چرا این کار را انجام داده است. یا شهردار می رود یک جایی و می بیند مردم می گویند اینجا یک پارکی می خواهیم، زمینش هم است، همه چیزش هم آماده است، بررسی تخصصی می کند و می بیند که خوب است که اینجا پارک بسازیم. دستور می دهد و می سازند.

خب پولش از کجا تامین می شود؟ از پولش چند تا پروژه دیگر عقب می افتد. این را مجبور است بیاید اصلاحش کند، پول آن را بگذارد در بودجه، از برنامه بگیرد که حالا خواسته آن مردم را هم اجرا کرده باشد. دولت هم همینطور است؛ اجتناب ناپذیر است. منظور از انحرافات همین است .در حین کار هم متوجه می شوند که این اتفاقات می افتد. از اول نه ما می دانستیم و نه شهرداری می دانست. خب من این را در عرض چند ثانیه گفتم، ولی اجرایش حداقل شش ماه طول می کشد. خب شش ماه که طول بکشد، پروژه متوقف می شود. یعنی این اعتبار و پولی که جهت این می گذارند، این اعتبار و پول هم می ماند. شهرداری هم نمی خواهد اعتبارش بماند، می خواهد پولش را هزینه کند، دولت هم همینطور است. خب این را آخر سال می آید، اصلاح بودجه می آورد و اصلاحش می کند.

تعریف شما از انحراف از برنامه همین هایی است که گفتید؛ ولی آنها که گله دارند منظورشان چیز دیگری است.

نه این می شود انحراف از بودجه و اگر قانون تصویب کند، تخلف نیست؛ اگر تصویب نکند، تخلف محسوب می شود و باید برود دادگاه و جواب بدهد الان فکر می کنم شهرداری در دادگاه حدود 35 پرونده دارد که شرکت بازرسی، اشخاص و اعضا شکایت کرده اند. می رود در دادگاه رسیدگی می شود و باید بالاخره روشن شود.

شیوه تصویب بودجه در شهرداری هر لحظه با ولی واگرهایی روبرو است چرا گزارش تفریغ بودجه شهرداری اعلام نمی شود و هر لحظه اوضاع مالی شهرداری مبهم است؟ با تحقیق و تفحص از شهرداری هم گویا خیلی موافق نیستید؟

مراحل تصویب بودجه در شورا عین مجلس است با مقیاسی کوچک تر. بررسی اش در مجلس یک مدت دارد و اعضای هر کمیسیون در این مدت بررسی می کنند و بعد می دهند به کمیسیون تلفیق. کمیسیون تلفیق تشکیل می شود که کار خیلی سنگینی رویش انجام می شود. بودجه درنهایت که آماده شد می آورند در صحن مجلس و هرکدام از نمایندگان ممکن است پیشنهادهایی داشته باشند ولی خلاصه تصویب می شود. شورا هم همین است، باید تا قبل از بهمن ماه شهردار بدهد؛ البته آن وقت ها نبوده و هنگامی که ما آمدیم در شورا، گفتیم سر موعد باید بدهید. خب سال اول نتوانستند بدهند، ولی سال دوم و سوم دادند، ما هم در مدت یک ماه بررسی می کردیم؛ البته عموما تصویبش این دفعه نه، ولی سال های گذشته دو روز، سه روز، چهار روز، پنج روز ممکن است به عقب بیفتد، این دفعه مثل اینکه دو روز به عقب افتاد و از تاریخش گذشت و ما نرسیدیم. خب این هم اجتناب ناپذیر است…

بحث بر سر مراحل چگونگی تصویب بودجه نیست عنوان براق نبودن و ولی و اگرهایی است که بر سر بودجه است.

کاملا مشخص است. دفترچه بودجه را ما مثل مجلس تقسیم هم نمی کنیم، کل بودجه را به همه کمیسیون ها می دهیم. جهت اینکه یکبار تقسیم کردیم، گفتند نه، کل بودجه را بدهید. گفتیم فرهنگی باید فرهنگی را تصویب کند، به عمران چه کار دارد؟ گفتند نه، ما می خواهیم. بعضی ها می روند مال آنها را هم بررسی می کنند. بعد نظرشان را می دهند ، بعد این نظر می رود در کمیسیون تلفیق. در کمیسیون تلفیق می آید و بررسی می شود. کمیسیون تلفیق ما هم رؤسای کمیسیون ها هستند و مدیر شورا.

هرکس هم بخواهد بنشیند، آزاد است؛ که می آمدند و می نشستند. کمیسیون تلفیق می آید و نظرات دانه به دانه کمیسیون ها را می گیرد؛ آن میزانش را یا قبول می کند و یا اصلاح می کند، رأی می گیرد و نتیجه اش را می آورد در صحن شورا. صحن شورا، مثل صحن مجلس است و دیگر برنمی گردند از اول ریز به ریز چک کنند. بعضی از این دوستان هم می گویند آقا این بند چه موقع تصویب شده؟ ما نفهمیدیم. به آنها می گوییم در کمیسیون تلفیق تصویب شده است است. آنجا که می آید، می گوییم بودجه این است، کسی ایراد یا پیشنهاد دارد اعلام کنید، ایرادات و پیشنهادات را می گویند. مع الوصف روش این بوده که رقم هر فصلی را با هم چک می کنیم، رأی می گیریم و بعد یک رأی نهایی می گیریم. شرکت ها را دانه به دانه چک می کنیم و رأی می گیریم؛ بعد یک رأی نهایی می گیریم، یعنی فراتر از آن چیزی که باید در قانون باشد. یعنی اینها را به تفکیک، ولی دیگر بند بند و جزء جزء که یک کتاب قطور است که در صحن، نه مجلس می خواند و نه ما می توانیم؛ اصلا عملی نیست که بیاوریم. البته عملی است ولی باید یک ماه وقت زیاد جهت آن بگذاریم و از صبح تا شب هر روز بنشینیم و همه را بخوانیم.

از این پرسش بگذریم هرچند پاسخ روشنی به آن ندادید. چیزی به وقت انتخابات ریاست جمهوری و شوراها نمانده است گویا بعضی از امکانات شهرداری جهت تبلیغات ریاست جمهوری طیفی خاص قرار می گیرد؛ نمونه اش شهرآفتاب که چندی پیش نشست جمنا (جبهه نیروهای مردمی) در آن برگزار شد.

مگر وزارت کشور سالنش را در اختیار همین گروه ها نمی گذارد؟ همان کسانی که این درخواست را از ما داشتند ابتدا به وزارت کشور رفتند دیدند جایش آن شرایطی را که می خواهند ندارد، درثانی تعمیر داشت و ندادند. رفتند برج میلاد، دیدند کوچک است. هیچ جایی را پیدا نکردند، رفتند نمایشگاه سئول و قرار هم گذاشتند، بعد دیدند دو نمایشگاه دیگر قرار است در آنجا برگزار شود باز لغو کردند. گفتند کجا برویم،به شهر آفتاب مراجعه کردند. به مسئولان شهرآفتاب گفته شد حتما قرارداد ببندید، کتبی هم ببندید، طبق روال قانونی تان هم ببندید. قرارداد بستند و رفتند استفاده کردند. به عنوان نمونه شما اگر جهت دخترتان بخواهید سالن عروسی بگیرید از عقیده شما می پرسند که چه عقیده ای داری و شما برو در این سالن و دیگری برود در سالن دیگر؛ این بندگان خدا هم رفتند و گرفتند. بنابراین برخورداری از امکانات شهرداری نبوده است.

موضوع جلسات علنی چطور؟ می گویند بیشترین جلسات غیرعلنی در دوره شما برگزار شده است است. در یکی از همین جلسات غیرعلنی بود که آقای قالیباف به عنوان شهردار گزینش شد درصورتیکه حتی در مجلس شورای اسلامی هم در جلسات غیرعلنی چیزی مصوب نمی شود.

جلسات غیرعلنی اولا باید یا شهردار تقاضا کند، یا چند نفر از اعضا تقاضا کنند و بعد به تصویب برسد. یادم نمی آید در دوره سوم ما جلسه غیرعلنی داشته باشیم. عین همین کاری که الان داریم می کنیم، عین همین کار را آقای مسجدجامعی هم می کرد.

یک دفعه هم ایشان تقاضای غیرعلنی داشت، که آنهم در ارتباط با یک سوالی بود که آقای حافظی کرده بودند، تذکر به پرسش تبدیل شده است بود و این را غیرعلنی درخواست کردند و غیرعلنی هم برگزار شد. این دفعه هم خود دوستان گفتند آقا یک جلساتی بگذارید که ما خودمان با خودمان می خواهیم درددل کنیم. عنوان هم نداشت. دوبار هم از این جلسات گذاشتیم. اگر آن یکی آقای مسجدجامعی را هم حساب کنیم، می شود سه تا.تازه به من انتقاد می کنند که چرا این جلسات را نمی گذاری؟ غیرعلنی ها را بگذار که ما حرف های خودمان و انتقادات داخلی مان را انجام بدهیم و به نظر من هم کار خوبی است؛ نه تصویب می کنیم، نه چیزی دارد. ما جلسات غیرعلنی ای که به عنوان غیرعلنی مطرح می کنیم، اینها بوده است.

جلسه غیرعلنی دیگری نداشتیم. جلسه انتخابات آقای شهردار هم وقت من نبوده، وقت آقای مسجدجامعی بوده و جلسه غیرعلنی نبوده و به صورت عادی بوده و تصویب شده، من هم آن موقع یک عضو شورا بودم.ما فقط روزهای یکشنبه جلسات مان بدون حضور خبرنگار است. اینها بدون حضور خبرنگار را می گویند غیرعلنی. این از دوره اولی که ما آمدیم روشمان این بود که یکشنبه ها که تعدادمان 15نفر بود جهت صحن به پایین هم نمی رفتیم و در طبقه اول بودیم و همه دوستان هم الان هم می گویند برویم آنجا، جهت اینکه جمع تر است و همه با همدیگر هستند. ولی کنترلش سخت است هر چند اداره آن جهت ما مسئله تر است خلاصه اینکه علنی است، جهت اینکه هنگامی که تمام شد اخبارش را به اطلاع همگان می رسانیم، تلویزیون می آید و فیلم می گیرد و اگر مهم باشد، می گوییم خبرنگار هم بیاید.

به نظر شما هنگامی که خبرنگاری در جلسه نباشد آن جلسه علنی است؟

خبرنگار خودمان که است دو سه تا فیلم هم می گیرند. دبیران کمیسیون ها هستند، مشاوران هستند، از شهرداری هم همه نشسته اند و غیرعلنی نیست. ما می توانیم با حضور خبرنگار بگذاریم، بدون حضور خبرنگار هم بگذاریم. بنابراین همه اینها علنی است و اگر غیرعلنی باشد، باید تقاضا کنند و تصویب کنند. مثل مجلس، مجلس هم تصویب می کنند غیرعلنی باشد.

تازه مصوب هم می توانیم بکنیم. شاید یک موقع شرایطی باشد که بگویند می خواهیم غیرعلنی تصویب کنیم. هیچ منع قانونی نداریم، ولی ما عموما گفتم غیرعلنی ها را به خاطر گفتگوهای غیرعلنی خودمان می گذاریم که مسائل مان برطرف کنیم و به بیرون کشیده نشود، چون اینها نباید در بین مردم باشد. ما اوقات تلخی داریم، دعوا داریم، اختلاف سلیقه داریم ولی همه ما مثل یک خانواده هستیم وفرقی با هم نداریم و پرسشها و اختلافات داخلی را خودمان باید حل کنیم.

جایگاه زنان در سیاستگذاری و برنامه ریزی های شهری چیست؟ آیا شورای شهر و شهرداری جهت نقش زنان در بهتر شدن مدیریت شهری اهمیتی قائل است؟

فرقی جهت ما نمی کند، به خصوص که شهرداری یک کاری کرده که هیچ کجای دیگر نمی کنند. به عنوان نمونه جهت زنان سرپرست خانوار مدیر گذاشته، تشکیلاتی دارد، کمک می کند به آنها، کمک های خوبی می کند. بیش از یک هزار نفر را سرپرستی می کند. زنان و برنامه های آنان همواره جهت ما به عنوان یک سوژه بوده است. ما مصوبه داشتیم در این مورد. مثل عنوان سرپرست زنان خانوار، ساماندهی آنان و یا موضوعاتی مثل کودکان و سالمندان.

بحث 700 میلیون تومانی که می گویند در هر دوره چهارساله به حساب هر نفر از اعضای شورای شهر -البته به تناوب نه یکجا- واریز می شود تا با آن در کارهای خیر و کمک به نیازمندان همکاری کنند، چیست؟

700 میلیون تومان که نیست، هنگامی که ما آمدیم در شورا، 10 میلیون تومان بود. ماده 17-16 است که در اختیار شهردار هم است، در اختیار اعضای شورا هم است. مجلس هم دارد، یک رقمی می دهند که بتوانند کمک کنند.

10 میلیون تومان؟

دقیق الان نمی دانم چقدر است، قاعدتا باید زیر حدود100 میلیون تومان باشد که در طول سال می دهند که بتوانند به موسسات خیریه بدهند وکمک کنند، ما چهار سال اول را، یعنی دوره دوم و بخشی از دوره سوم کمک به افراد را برداشتیم و صفر کردیم. چون دیدم مدام می آیند اینجا می ایستند، پول می خواهند. ما هم که نمی توانیم به همه کمک کنیم، به 10 نفر کمک می کنیم، به دیگران نمی رسد.

بعد دوستان گفتند این چه کاری است؟ بگذارید ما این را هم داشته باشیم، بعضی ها واقعا درمانده اند، آدم می ماند و خودش خجالت می کشد؛ تازه ما خودمان هم کمک می کردیم. دوباره گفتند بگذارید و گذاشتیم. البته من اعتقاد دارم فقط باید به موسسات بدهیم. به عنوان نمونه به مدارس، دانشگاه ها، خیریه ها و… یک قانون گذاشتیم که اگر به کسی می دهیم، باید اسمش را بنویسد، کارت ملی اش را بگذارد، دلیلش را بنویسد، رقمش را بنویسد، امضا بدهد که بدانیم این انجام داده است. نه تنها جهت خودمان، جهت شهردار هم گذاشتیم. این عنوان در بودجه هم آینده نگری شده است است که سالیانه آن هم قسطی و به تدریج و هر سه ماه، دو ماه و به عنوان تنخواه پیش اعضا می ماند و او آنها را می دهد به نیازمندان البته رسیدهایش را باید بدهد و تسویه کند.

اخبار اجتماعی – خبرآنلاین

واژه های کلیدی: قانون | شهردار | قانونی | ساختمان | شهرداری | تصویب بودجه | اخبار اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *